دلنوشته های آتیلا

داستانهای کوتاه به صورت خاطرات گرد آوری شده بیشتر

دلنوشته های آتیلا
شعر و ادبیات
۳,۰۴۶ پست
۱۶۲ مشترک
۴۶ پسند
عمومی

رتبه گروه

مبنای تعداد کاربر رتبه ۲۰
مبنای تعداد هوادار رتبه ۲۸
مبنای تعداد ارسال رتبه ۳۲
آن‌هایی که صد یا دویست سال بعد از ما زندگی می‌کنند و زندگی ما را به دلیل احمقانه بودنش، خالی بودنش تحقیر می‌کنند شاید بتوانند وسیله‌ای پیدا کنند که خوشبخت باشند... اما ما... برای تو و‌ من فقط یک امید وجود دارد. امید اینکه وقتی توی قبر می‌خوابیم شاید خواب‌های خوش ببینیم.

دایی وانیا
بازنشر کرده است.
پروانه ها دور سرش یکریز می چرخند
از چشم آدم ها خُل است، از دید من شیداست
وقتی کسی چه مقصر باشد چه بی‌تقصیر، از شما عذر خواهی میکند
به خودتان مغرور نشوید.
وقتی کسی پا پیش میگذارد و به سمتتان می‌آید. آن را دلیلی بر بهتر بودن خودتان ندانید.

شاید او فقط "شهامتی" در قلبش دارد که شما ندارید.
شاید او میداند که غروربعضی وقت‌ها بزرگترین موقعیت‌های خوشبختی را از آدم میگیرد..
اما شما هنوز ندانید.
بازنشر کرده است.
گواهی می‌دهم
به گنجشک‌هایی که از چشم‌های تو
تا قلب من پرواز می‌کنند
گواهی می‌دهم
که من
یک‌بار شدم
و هنوز هم ...


❤️
بازنشر کرده است.
پایان عشقِ یک زن به یک مرد ، درست زمانی است که از او قطعِ امید می کند
وقتی به مرحله ای می رسد که دیگر نه می تواند برای آرزوها و دلخوشی اش رویِ او حساب کند ،
نه می تواند به او پناه ببرد ،
و وای از آن روز که زنی از مردی ، قطعِ امید کرده باشد ...
بازنشر کرده است.
وقتی‌ دلت مثل من ترک برداشت
دیگر آمدن یا رفتن
بودن یا نبودن
هیچ فرقی‌ نمی کند
آدم یک روز به جایی‌ می‌‌رسد
که دلش می‌‌خواهد همش بخوابد
خواب چقدر خوب است
برای نداشتن‌ها ......
بازنشر کرده است.
"گردن آلپورت" روانشناس معروف عقیده دارد:

وقتی که از کسی انتقاد میکنیم، داریم به نوعی دست به جراحی شخصیت او میزنیم، همانند جراحی که میخواهد توموری را از بدن بیماری خارج کند و هنگام جراحی مواظب است رگ و پی های سالم اطراف تومور آسیب نبیند!

پس هنگامی که تیغ انتقاد را در دست میگیریم همان قسمتی را که باید زیر تیغ ببریم و مواظب قسمتهای سالم شخصیت باشیم!

مثلا وقتی كسي را ميخواهيم به خاطر عدم مسئولیت پذیری انتقاد کنيم، نباید از واژه‌هایی مثل از تو ناامید شدم! يا تو هیچی نمیشی و غیره... که کل شخصیت را زیر سوال میبرد استفاده کنيم،

راه درست اينست كه پس از گوشزد کردن نکات مثبت شخصیت فرد، که مطمئنا همه دارا میباشند، از عدم مسئولیت پذیری وی انتقاد كنيم.

محبوب من
شما، تجلی عشقی
در ثانیه ثانیه‌های زمان
در لحظه لحظه‌ی عمر
و در سلول به سلول تنِ من
هر وقت هرجا
سخنی از عشق به میان میاید
من ناخودآگاه یاد شما می‌افتم
عنصر وجودی شما حتما از عشق است
و عشق بنیادی‌ترین عنصر این دنیای بی‌نهایت است.

علی سیدصالحی
با زمزمه ی تو اکنون
رخت به گستره ی خوابی خواهم کشید
که تنها رویای آن تویی .

احمد شاملو
دوستت ميدارم و بيخود پنهانت می كنم
خلق می دانند و من انكارِ ايشان می كنم

سيمين بهبهانی
بازنشر کرده است.
___

دست به خلق شانه‌ات ببرم
نگاره‌ای پر شور
از حجمی منعطف
که برویم در حفره‌ها
با رقعه‌هایی از گیاه
آنجا که لایه‌ها به تلفظِ جرح می‌رسند
از تقلای دانایی
و حظ در بقایای خاکستری‌ات
بلند شوم به تسلیم
در کشتزار خاموش
با خوشه‌های برنجی که بافه‌های حریص من بودند
از اعتلای چند تار مو
در حریر صبح
و آفتابِ عصر که می‌شکست
بر گونه‌ات!
منْ آونگ
از تار و پود شب
که دست، لال
بر طره‌های ختن
در تصنیع خوابی که نیست
و صبحی که مبارک‌
در تشییدِ گلوبُر هزار هجاست
شب می‌رسد
به قوس لب
و خنده‌های عاریتی
از آن دهان کال
که واحه‌ی خرمی‌ست
دست می‌برم به رنگ‌های معیوب
از پیراهن‌ات
در بقایای خوشبختی
از اتاق
به لمحه‌های یاقوتی بر آن گودِ بی‌تفاخر
و خواهشی که به کتابت تو‌ مبتلاست
چه نسیان مبارکی!
چه‌ حلقی دارد این زخم!
چه خاصیت فرخنده‌ای!
در عطای دو‌ کاسه شیر
لا حول بر شفا
که پرنده‌‌ ی گرفتار در کلاف سینه‌
نقب می‌زند به روشنی
با لهجه‌ای که بومیِ اندوه‌های به شدّت است
بازنشر کرده است.

میان ِ کتاب ها گشتم
میان ِ روزنامه هایِ پوسیده یِ پُر غبار،
در خاطرات ِ خویش
در حافظه ئی که دیگر مدد نمی کند
خود را جُستم و فردا را.


دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.


هیچ موجودی تو دنیا، از آدمی‌که به «از دست‌دادن» عادت کرده، قوی‌تر نیست...

دیدگاه غیرفعال شده است.