سعید

تلخ ترین قسمت مجسمه، لبخند‍‍یه که با چاقو تراشیده شده… بیشتر

سعید
کاربر VIP
۷۶ پست
۶۶۵ دنبال‌کننده
۵۴,۷۴۹ امتیاز
مرد
آروم و عادی
ليسانس
دین اسلام
ايران
سیگار نميکشم

تصاویر اخیر

یهویی یاد دوران بچگیم افتادم با این نوستالژی دهه 60
یاد اون موقع خونه مادربزرگ و پدربزرگ میرفتیم سر سفره سحری ... چقدر زیبا و گوش نواز این مناجات .. هر دفعه گوش میدم یادشون میوفتم بغض خفم میکنه ...

یادش بخیر چه دوران صاف و ساده بی ریایی داشتیم ... چه زود بزرگ شدیم و تموم شد اون دوران ..

یاد همه رفتگان گرامی و روحشون شاد ......

..........

لینک
مشاهده ۱۹ دیدگاه ارسالی ...
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی

ز بامی که برخاست مشکل نشیند

عجب نیست خندد اگر گل به سروی

که در این چمن پای در گل نشیند....

لینک
دیدگاه غیرفعال شده است.
چی بگم وقتی گل عشق زخمی تیغ تگرگ

توی ذهن باغچهامون پچ پچ پائیز و برگ

زنده هستیم و دلا مرده دیگه

عشقم از یادش ما رو برده دیگه

زنده هستیم و دلا مرده دیگه

عشقم از یادش ما رو برده دیگه...........

لینک
کاش میشد فراموشی بگیرم

کاش میشد برای ساعتی مرد.........
بازنشر کرده است.
کاش میشد سرنوشت خویش را از سر نوشت....
بهش بگین که نیاد پیشم ...
کاش میشد اونایی که دوستشون داریم...

تو چرا باز نگشتی دیگر ....

امیر هوشنگ ابتهاج
هوا بس ناجوانمردانه سرد است!

هوای همدیگه رو داشته باشین ..

عشقم جوان است ای پری..
بازنشر کرده است.
بنال ای نی که من غم دارم امشب
مشاهده ۵ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
از زندگانیم گله دارد جوانیم
  • سعید

    از زندگانیم گله دارد جوانیم

    شرمنده جوانی از این زندگانیم

    دارم هوای صحبت یاران رفته را

    یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم

    چون یوسفم به چاه بیابان غم اسیر

    وز دور مژده جرس کاروانیم

    گوش زمین به ناله من نیست آشنا

    من طایر شکسته پر آسمانیم

    گیرم که آب و دانه دریغم نداشتند

    چون میکنند با غم بی همزبانیم

    ای لاله بهار جوانی که شد خزان

    از داغ ماتم تو بهار جوانیم

    گفتی که آتشم بنشانی ولی چه سود

    برخاستی که بر سر آتش نشانیم

    شمعم گریست زار به بالین که شهریار

    من نیز چون تو همدم سوز نهانیم

دیدگاه غیرفعال شده است.