نمیدانم که چه چیزیست در تو
که میشکفد و غنچه میشود
فقط چیزیست در دلام که میگوید...
صدای چشمهای تو
ژرفتر از تمام گلهای بابونه وحشی در بهاران...
..................................................... nosh
مادر بزرگ میگفت
محبت مانند سکه است،
اگه تو قلک دل کسی بیندازیش
دیگه نمی تونی درش بیاری
مگه اینکه دلشو بشکونی
این حرف در عین سادگی
بار عمیق عاطفی و فلسفی دارد
این تشبیه استعاره ای زبیاست
از مفهوم اعتمادو اثر ماندگار .
احساس می کنم روحی هستم ک برای عاشقی افریده شد است.
و ِگل تنم را از خاک قبرستان عشق ناکام برداشته اند
و اشتباهی در زمانه قلب های
یخ زده در سرمای تنهایی ب دنیا امده ام
قلب من مودب است
برای خداحافظی خواهد ایستاد
اما یواشکی پشت سر ت دست تکان خواهد داد
و ارام و بیصدا ترا صدا خواهد زد
بعد همانجا خواهد ماند ب خیال رد پای تو ب امید نگاهی برگردد و ب ارزوی دستی تردید کند...
و اگر نماندی در خودش فرو میرود بی انکه بیقراری کند
بی انکه صدایش را بشنوی
بی انکه بدانی چگونه بعد تو ضربانش را از یاد خواهد برد.
پیری ترسناک نیست شکوه بلوغ نماد زبیایی واقعی انسان در دنیایی ک تبلیغات مداوم سعی در جوان نگهداشتن ظاهری ما دارند ،فراموش می شود ک پیری ن تنها یک روند طبیعی بلکه یک فرایند ی ارزشمند و زیباست
سالها نه چیزی از ما میگیرند بلکه ب ما شکل می دهد هر خط روی صورت ،هر تار موی خاکستری سندی زنده از لحظاتی ست ک زندگی را زیسته ایم .
بهترین حسی را ک می شه ب یک نفر منتقل کرد عشق نیست،
حس کافی بودنه .
کسی از من پرسید :
چه چیزی بیشتر دل ادما را می شکند
تنها ماندن یا فراموش شدن؟]]
پاسخ دادم :
ب یاد اورده شدن
فقط وقتی ک صلاح باشد .!.
یک سوال بپرسم ؟
اگر حافظمو از دست بدهم
برایم چی رو تعریف می کنی
تا تو را ب یاد م بیاید ؟.
بعضی وقتا رویا پردازی و خیالات هم متروکه می شود
بدون بلند پروازی و ارزویی
توصیفش سخته ولی شاید خیلی ها تجربه اش کردند.
اگر یک تکه نخ و سوزن داشتم
خودم را ب تو می دوختم
مثل دکمه پیراهنت با وقار
سر ب سینه ات....
مثل یک موسیقی زیبا در تاکسی بودی
نصفه،گوش دادم ،
کمی از ان در خاطره ماند
و تا ابد انرا پیدا نکردم ...
شایدم تو لکه رنگی بودی بر بوم خیال
ناتمام محو ،انقدر زیبا ک هرچه قلم زدم
نتوانستم تکرارت کنم ...
........nosh
من ان گلبرگ....... ممنون از تمجید ارج مینهم
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرد ز بی آبی ...
بزرگوارید