گاهی فقط بیخیال باش
وقتی قادر به تغییر بعضی چیزها نیستی؛
روزت را برای عذابِ داشتنها و
و افسوسِ نداشتنها خراب نکن!
دنیا همین است؛
همهی بادهای آن موافق،
همهی اتفاقات آن دلنشین،
و همهی روزهای آن خوب نیست!
اینجا گاهی حتی آب هم، سربالا میرود.
پس تعجبی ندارد اگر آدمها طوری باشند که تو دوست نداری!
گاهگاهی در انتخابهایت تجدیدنظر کن!
فراموش نکن؛ تو مجاز به انتخابِ آدم هایی، نه تغییرِ آن ها...
خوشبختی تصادفی نیست، یک هنر است! شما منتظر خوشبختی نمینشینید، بلکه برایش برنامهریزی میکنید. خوشبختی را باید مانند طرحی زیبا؛ بر روی پارچهای سفید دوخت.
گوش كن
به صدای دوردست من
در مه سنگين اوراد سحرگاهی
و مرا در ساكت آينه ها بنگر
كه چگونه باز با ته مانده های دستهايم
عمق تاريك تمام خوابها را لمس می سازم
و دلم را خالكوبي مي كنم
چون لكه اي خونين
بر سعادتهای معصومانه هستی
من پشيمان نيستم
از من ای محجوب من با يك من ديگر
كه تو او را در خيابانهاي سرد شب
با همين چشمان عاشق باز خواهی يافت
گفتگو كن
و بياد آور مرا در بوسه اندهگين او
بر خطوط مهربان زير چشمانت
نيست كه نيست
اصلاً آب شده رفته زيرِ زمين
همه جا را گشتم
نشانی اش را از همه پرسيدم
تمام پاتوق هايش را زيرِ پا گذاشتم
اعلاميه ی مفقودی اش را در كوچه پس كوچه های شهر نصب كردم
من حتی مژدگانی برايش گذاشتم
اما نيست كه نيست
دلی كه از ما دل ببرد...
زندگی کلبه دنجی هست که
در نقشه خودش
دو سه تا پنجره رو
به خیابون داره
گاهی با خنده عجین هست
گاهی هم با گریه
گاهی خشک هست
گاهی هم شر شر بارون داره
زندگی اون گل سرخی هست
که تو بو میکنی
یه شروع قشنگی که پایان داده
دل اگه میشکنه
گل اگه میمیره
اگه باغ به خودش رنگ خزان میگیره
همه هشدار به توست
جون من سخت نگیر
زندگی کوچ همین چلچله هاست
به همین زیبایی
به همین کوتاهی
برخیز هوای صبحدم می چسبد
در باغ بزن کمی قدم می چسبد
با نان صفا و مهر و شیرینی عشق
نوشیدنی تازه دم میچسبد
این صبح که هدیه نوشخند آورده
یک روز قشنگ و دلچسب آورده
گسترده ز مهر سفره شادی و نور
دمنوش گل امید قند آورده
برخیز که جان است و
جهان است و جوانی
خورشید بر آمد بنگر نور فشانی
هر سوی نشانی ست ز مخلوق به خالق
قانع نشود عاشق بی دل به نشانی
سلام
صبحت به شیرینی عسل
ای كاش..
میتوانستم بگويم
كه با من چه میكنی
تو جانی در جانم میآفرينی..
تو تنها سببی هستی كه به خاطر آن
روزهای بيشتر شبهای بيشتر
و سهم بيشتری از زندگی میخواهم
تو به من اطمينان میدهی
كه فردايی وجود دارد ...