Boghzsard

بعضی وقت ها باید سکوت کرد باید تلاطم دریا را درون خود تحمل کرد باید ح.. بیشتر

Boghzsard
گوناگون
۷۳۵ پست
۱۳۸ مشترک
۴۹ پسند
عمومی

رتبه گروه

مبنای تعداد کاربر رتبه ۲۵
مبنای تعداد هوادار رتبه ۲۷
مبنای تعداد ارسال رتبه ۵۷

گروه امروز فاقد فعالیت بوده است.

بازنشر کرده است.
ما را هوسِ ناز کشیدن به جهان نیست...

‌_تبریزی
بازنشر کرده است.
بیا قدم هایمان را
یک در میان
پا به پای دلتنگی
برداریم
زیر کفشهای دلشوره را
بشوییم و
نفس هایمان را
در سینه ی پر عشق
حبس کنیم
شاید آتش چشمانت
زیر خاکستر نگاه من
جانی دوباره گیرد


بازنشر کرده است.

هیچ ادمی لیاقته ورژنه خوبه شمارو نداره ؛ همیشه گوه ترین ورژنتونو نشون بدین اینجوری بیشتر دوست دارن ، بهتر میتونن باهاش اُنس بگیرن ‌.

و ۱ کاربر دیگر بازنشر کرده‌اند.
قشنگ ترین توصیفی که راجع به آدمای
مهربون شنیدم این بوده:
کسانی که به زندگی دیگران نور می‌بخشند
روزی خورشید خواهند شد! »
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.
.
چه قشنگ گفته این بیت رو

شب سيه‏ تر؟ يا دلت؟
يا حالِ من؟ يا خالِ تو؟
شهد خوش‏تر؟ يا لبت؟
یا لفظِ گوهربارِ من؟
مشاهده ۷ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.

مادر گفت انتظار زیادی از تو نداره.
همینکه روی پله ها راه بری و صدای پاتو بشنوه،
همینکه توو آشپزخونه درِ یخچال رو وا کنی و مثل حواس پرتی های همیشگیت لیوان از دستت بیفته،
همینکه سرفه کنی، یا اینکه نصفه شب کلید برق رو بزنی و لامپا رو روشن کنی،
چه میدونم! همین چیزای ساده، مثه صدای ناخن گرفتنت یا ورق زدن دفترچه یادداشتت،
همینا راضیش میکنه که دیگه گریه نکنه!

گفتم: مادر، انتظار زیادی از یه مُرده داری!

گفت: اگه اینا چیزای زیادیه و اون نمی تونه انجامشون بده
پس چطور بلده اینقدر منو دلتنگ خودش کنه؟

و ۲ کاربر دیگر بازنشر کرده‌اند.

تعداد آدم‌هایی که من واقعاً دوست‌شان داشته باشم زیاد نیست،
تعداد کسانی که نظر خوبی درباره‌شان دارم از آن‌هم کمتر است.
من هرچه بیشتر دنیا را می‌شناسم
از آن ناراضی‌تر می‌شوم.
هرروز که می‌گذرد بیشتر معتقد می‌شوم که آدم‌ها شخصیت ناپایداری دارند
و نمی‌شود روی ظواهر، لیاقت
یا فهم و شعورشان حساب کرد…


📚کتاب غرور و تعصب
🖌نویسنده جین استین
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.
چه خوش است
ترانه‌ای كه با سوت مي‌زنی
وقتی مست و سرخوش خيابان‌گردی می كنی
اما چه اندوهبار است
همان ترانه
وقتی درون كوپه‌ی قطاری هستی


مترجم احمد پوری
بازنشر کرده است.
به جا خواهد ماند؛
چایمان ته فنجان
 کودکی هامان در کوچه ها
  بغض سنگین شادمانی ها در گلویمان
  و معشوقه هایمان
  در دوردست ها...
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
ما که دل به الله بستیم
الله داندو کارش
🧿
دیدگاه غیرفعال شده است.
و ۲ کاربر دیگر بازنشر کرده‌اند.
شاید فقط عاشق بداند او چرا تنهاست
کامل‌ترین معنا برای عشق تنهایی‌ست!

و ۱ کاربر دیگر بازنشر کرده‌اند.
شعر و سکوت زبان مشترک ما بود
دیشب که ماه را در صورت اش و خورشید را در یقه پیراهنش پنهان کرده بود
و از فروغ برایم میخواند
یقین داشتم که فردا سکوتش را گنجشکی با نوک کوچکش به روی پنجره خواهد شکست
امروز کمی زودتر در انتظار توام

با گنجشک ها بیا !❤️

و ۳ کاربر دیگر بازنشر کرده‌اند.
که مِی با دیگری خورده‌ست و با من سر گِران دارد

و ۲ کاربر دیگر بازنشر کرده‌اند.
آهنگ های آقای زندوکیلی همیشه از ته دردهامون میگه
این آهنگشُ که گوش دادم یاد این روزامون افتادم
کاش برمیگشتم عقب باهات داد میزدم:
«زندگیمون کو ببین ما کشته های بی نبردیم...
دیدگاه غیرفعال شده است.