| | Boghzsard |
| | گوناگون |
| | ۷۳۵ پست |
| | ۱۳۸ مشترک |
| | ۴۹ پسند |
| | عمومی |
رتبه گروه
| مبنای تعداد کاربر | رتبه ۲۵ |
| مبنای تعداد هوادار | رتبه ۲۷ |
| مبنای تعداد ارسال | رتبه ۵۷ |
مشترکین
به قول احمد شاملو که میگه:
اشک ها را پشت لبخندی مخفی می کنیم
که خیلی درد میکند
و هیچ کس نمی فهمد...!
ما را درد همین نفهمیدن می کشد
نـه زخم ها...
لینک
اشک ها را پشت لبخندی مخفی می کنیم
که خیلی درد میکند
و هیچ کس نمی فهمد...!
ما را درد همین نفهمیدن می کشد
نـه زخم ها...
لینک
دیدگاه غیرفعال شده است.
عطرت در من پیچیده
و من....
نه از کوتاهی چینه ها میترسم
نه از شلاق صاعقه
هزار سال هم بگذرد
تو خورشیدی
من خودروترین دشت آفتابگردان
#نیکو_مظلومی
بهارِ تازه درآمد، غمِ کُهن بگذار...🌱️
دیدگاه غیرفعال شده است.
الهی هر چه بی طلب بما دادی بسزا واری ما تباه مکن ف و هر چه بجای ناکرد از نیکی بعیب ما از ما بریده مکن و هر چه سزای ما ساختی بنا بسزایی ما جدا مکن.
چه کسی پرواز داد, کفتر دلتنگی
از لب بوم عشق
که نشد جَلْد دل,
لحظه ی دیدارش
چه کسی پاشید دام؟
چه کسی دزدید عشق؟
که چنین تنهایم....
اعظم حسنی
از لب بوم عشق
که نشد جَلْد دل,
لحظه ی دیدارش
چه کسی پاشید دام؟
چه کسی دزدید عشق؟
که چنین تنهایم....
اعظم حسنی
ما هیچ نیستیم، جز سایه ای ز خویش
آیین آینه، خود را ندیدن است
آیین آینه، خود را ندیدن است
آرزوهایܩــ را ... به خـ♡ـدایی می سـ✿ــپارܩـ
ڪـہ یوسـஜـف را از تــہ ݼاہ ، به تخت پادشـاهـے رسـ༻ـاند...
!
ڪـہ یوسـஜـف را از تــہ ݼاہ ، به تخت پادشـاهـے رسـ༻ـاند...
!
دیدگاه غیرفعال شده است.
من که نقّاش نبودم
من که شاعر نیستم
آن روزها
چشم‌های تو می‌رفتند بازار
بوم‌های کوچک و بزرگ می‌خریدند
بی‌اختیار من همه‌اش را آبی می‌کردند و
می‌گذاشتند پیش رویم
آبرویم سرازیر می‌شد
مجبور می‌شدم برای رد گم کردن
موجی، پرنده‌ای، چیزی ... اضافه کنم
حالا هم که بی‌اجازه‌ی من می‌آیند و
توی دفترم از دریا و آسمان می‌نویسند
دیگر نمی‌توانم این‌جا بمانم
باید به یک شهر بزرگ
فرار کنم
دنیا دهکده‌ای کوچک است و
چشم‌های تو
خودکارترین آبی
#رضا_نظری_ایلخانی
من که شاعر نیستم
آن روزها
چشم‌های تو می‌رفتند بازار
بوم‌های کوچک و بزرگ می‌خریدند
بی‌اختیار من همه‌اش را آبی می‌کردند و
می‌گذاشتند پیش رویم
آبرویم سرازیر می‌شد
مجبور می‌شدم برای رد گم کردن
موجی، پرنده‌ای، چیزی ... اضافه کنم
حالا هم که بی‌اجازه‌ی من می‌آیند و
توی دفترم از دریا و آسمان می‌نویسند
دیگر نمی‌توانم این‌جا بمانم
باید به یک شهر بزرگ
فرار کنم
دنیا دهکده‌ای کوچک است و
چشم‌های تو
خودکارترین آبی
#رضا_نظری_ایلخانی
🦋✨️ 🦋✨️ 🦋✨️
بی تفاوت به ‹جهان› باش و فقط ناز بخند 💛🍃 ️
بی تفاوت به ‹جهان› باش و فقط ناز بخند 💛🍃 ️
دیدگاه غیرفعال شده است.
در چنین راهی که مردان توشه از دل کرده‌اند
ساده لوحی بین که فکر آب و نان داریم ما
.............................
روحشان شاد ...و یادشان گرامی
ساده لوحی بین که فکر آب و نان داریم ما
.............................
روحشان شاد ...و یادشان گرامی
