من آدم خوبی نیستم و سعی هم نمیکنم خوب باشم من فقط میخام "خودم"باشم
داشتنش...
مثل نم نم بارون، جاده شمال .مثل مستی بعد از اولین پیک شراب. مثل خوابهای بعد از ظهر،. مثل بوسه های تند تند و یواشکی . مثل دیالوگ های شب یلدا. و مثل برگشتن ادمی ک سالها منتظرش بودی،
اونقدر آدم درست و حسابی روی زمین هست،
که لازم نباشه به کسی شانس دوباره بدی!
لب فــرو بستیم و راهـی جــز شکیبـــایی، نبـود
گاهی بهترین کاری که میشه کرد ،
نه فکره ... نه خیال ...
نه تعجب ... نه ناله و نه زاری ...
فقط باید یه نفس عمیق کشید ،
و ایمان داشت که بالاخره همه چیز ،
اون جوری که باید ، دُرُست میشه ..
کاش اون روزی که فهمیدین یه نفر چقدر دوستتون داره
دیر نشده باشه
گاهی تنها چیزی که مرا به زندگی پیوند میدهد
فراموشی دنیاست، یک فنجان چای،
نسیمی آفتاب زده و یک موسیقی آرام..
دوباره نیمه شب شد ..من و خیال و ذهنی شلوغ و این سکوت طولانی
دلیل عشق ، فراموش کردن دنیاست و گرنه بین من و دوست، ماجرایی نیست
در مسیر باد بمان
تا بوی مهربانیت
تسخیر کند این شهرِ پر از بیهودگی را…
ذهنی که هدف داره.. جایی برای ترس ندارع.
من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران اول بدست آرم او را بعد گرفتارش شوم
بیایید دعا کنیم برای اونایی که یه درد گوشه قلبشون پنهونه برای ناگفته هایی که کسی جز خدا محرمش نیست .ما همه در یک زمان شب رو تجربه میکنیم ولی تاریکی هر کسی متفاوته
هیچ گرسنه ای باقی نمی ماند شک ندارم همین روزها همه سیر میشوند, از زندگی
Parsa
نجـــــــوا
🌱🍃