| زمزمه های عاشقانه |
| ۲۹,۴۸۸ پست |
| ۴۷۸ مشترک |
| ۱۵۴ پسند |
| عمومی |
مبنای تعداد کاربر | رتبه ۷ |
مبنای تعداد هوادار | رتبه ۴ |
مبنای تعداد ارسال | رتبه ۷ |
چند بار دوست داشتنت را هجی کنم
مُدام در هزار توی افکارم قدم میزنی
ومانند کودکی با شیطنتی تازه در کنج باغ ظاهر میشوی
چشمهایم بجز تو ترسیم دیگری از عشق ندارند
نفسهایم وقتی نامت را از زبان دیگری میشنوم به شماره می افتند
انگار بجای خون تو در دهلیز ها وسرخ رگهایم جریان داری
جانم به بودنت بند است
حتی زمانی که فقط در خیال منی...
اتفاقاتی بر این تن گذشته است
که خستگی اش نه با ایستادن وَ نه با مدارای چندین ساعته ؛ بهبود نمیابد.
ریز به ریز این تن را که جستجو کنی ،
وقایع تلخی می یابی که با هیچکس مشترک نیست!
بااین درون آشفته،
بعید نیست که خزانمان فرا رسیده باشد.
***************************
حالم اونجوریه که اخوان ثالث میگه :
خواهم که به خلوت کده ای از همه دور
من باشم و من باشم و من باشم و من.......
دیر میفهمی ولی بالاخره میفهمی
که حتی نزدیکترین آدمای زندگیتم به فکر خودشونن ..!
احتیاج دارم به یه خوشحالیه از ته دل . . .
همه رو درک کردم ولی کسی درکم نکرد
کیارش صدرا
عه زدم پاک شد کِ. ببخشین تو رو خدا.
خواهش میکنم
☆꧁༒SARA༒꧂☆
اشکالی نداره