اتفاقاتی بر این تن گذشته است
که خستگی اش نه با ایستادن وَ نه با مدارای چندین ساعته ؛ بهبود نمیابد.
ریز به ریز این تن را که جستجو کنی ،
وقایع تلخی می یابی که با هیچکس مشترک نیست!
بااین درون آشفته،
بعید نیست که خزانمان فرا رسیده باشد.
***************************


حالم اونجوریه که اخوان ثالث میگه :
خواهم که به خلوت کده ای از همه دور
من باشم و من باشم و من باشم و من.......