-گریه زیاد و مداوم
-پرسیدن سوالهای تکراری
-چسبیدن به والدین و وابستگی زیاد
-نیاز به نوازش زیاد یا برعکس، رد کردن آن
-مکیدن انگشت
-نداشتن تمایل به تغییرات کوچک
-نشون دادن واکنش سریع به هر چیزی
-کماشتهایی یا بیاشتهایی
-شکایت بیش از حد از دردها و مشکلات جسمی
روزی کسی در کوچه پس گردنی محکمی به ملانصرالدین زد و سپس شروع به عذرخواهی کرد که ببخشید اشتباه کردم و شما را بجای کس دیگر گرفته بودم. ملا قانع نشد ، گریبان او را گرفت و پیش قاضی برد و ماجرا را باز گفت.
قاضی حکم کرد: ملا در عوض یک پس گردنی به آن شخص بزند. ملا به این امر راضی نشد. قاضی حکم کرد به عوض پس گردنی یک سکه طلا بایستی آن مرد به ملا بدهد. ناچار تسلیم شده و برای آوردن سکه از محکمه بیرون رفت.
ملا قدری به انتظار نشست. بعد در حالی که داشت در محکمه قدم میزد نگاهش به پس گردن کلفت قاضی افتاد پس درنگ نکرد و پس گردنی محکمی نثار قاضی کرد و گفت:
چون عیال در خانه منتظر من است و من زیاد وقت نشستن ندارم هر وقت آن مرد سکه را آورد شما در مقابل این پس گردنی آن سکه طلا را بگیرید.😁
♦️فرهنگ تکفیر و اتهام در ایران: چپول کافر فاشیست لیبرال نیهیلیست پوزیتیویست!
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۱۹ مرداد ۱۴۰۳
وقتی اسلامگراهایی را که از اسلام ایدهئولوژی ساخته اند، نقد کردم، مرا کافر و غربزده خواندند؛
وقتی هایدگریستهای اسلامی را نقد کردم، مرا نیهیلیست و غربزده و پوزیتیویست خواندند؛
وقتی ملیگراییی باستانگرا و اسطورههای ملیگراییی ایرانی را نقد کردم، مرا چپ و چپول و پنجاه و هفتی خواندند؛
و وقتی کمونیسم را نقد کردم، مرا لیبرال و فاشیست خواندند.
نه اینکه من تافتهی جدابافتهای باشم؛ خیر. این سرنوشت تمام ناقدان ایرانی است. ما هنوز فرهنگ نقد را پدید نیاورده ایم. بسیاری از ما ایرانیان هنوز به مرحلهی بلوغ گفتوگو با مخالف نرسیده ایم. شنیدن حرف موافق که کاری ندارد. تحمل سخن مخالف و مدارا با او است که مدنیت ما را نمایان میسازد. دموکراسی و حقوق بشر و مداراگری و فرهنگ آنها، اموری وارداتی نیستند؛ آفریدنی اند.
🔸پسنوشت: توسعهی فرهنگی نیازمند انسان مدنیی مداراگر کثرتگرا و واجد بلوغ گفتوگو با مخالف و برخوردار از فرهنگ نقد است.
فاطمه بانو(گلبرگ خاطرات)
سخته ولی ثمره اش شیرینه ...پربرکت باشه