hozhabr
۴۱۹ پست
۲۳۶ دنبال‌کننده
۲,۹۱۲ امتیاز
مرد
فوق ليسانس
دبیر
دین اسلام
زندگی با خانواده
سربازی معاف
سیگار نميکشم
گرایش سیاسی ندارم
نت
۴۰۵
قد ۱۸۳، وزن ۹۰

تصاویر اخیر

پنجاه بدر قزوینی ها همراه با باران شد
به به دوشیزه باستان
اینقدر خسته ام که پاهام درست حس نمی کنم
یکی رو هم نداریم برامون غذا درست کنه
دیگه باید زن بستونم
حسن صباح کی هست؟
مشاهده ۱۴ دیدگاه ارسالی ...
چقدر تو را خوب میشناسم
بعد دوماه از فوت مادربزرگ
امروز کل خونه رو مرتب و تمیز کردم
چقدر خاطراتش مرور کردم و به یادش زندگی کردم
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
شما خانم دکتر می‌بینید چه احساسی دارید؟
مشاهده ۸ دیدگاه ارسالی ...
خدایا شکرت
انسانی که سوال میپرسد
پنج دقیقه احمق بنظر می رسد
کسی که سوال نمی پرسد
برای یک عمر احمق می ماند..!
دوربین مخفی
🔴این حکایت این روزهای ماست!!!

روزی چرچيل، روزولت و استالين برای خوردن شام با هم نشسته بودند. در کنار ميز، يکی از سگ‌های چرچيل ساکت نشسته بود و به آنها نگاه می‌کرد، چرچيل خطاب به همرهانش گفت: «چطوری می‌شه از اين سسِ خردل تند به اين سگ داد؟»

روزولت گفت من بلدم و مقداری گوشت بريد، سس خردل را داخل گوشت ماليد و جلوی سگ انداخت ... سگ گوشت را بو کرد و شروع به خوردن کرد تا اينکه به خردل رسيد، خردل دهان سگ را سوزاند و از خوردن صرف نظر کرد.
بعد نوبت به استالين رسيد. استالين گفت هيچ کاری با زبون خوش پيش نمی‌ره و مقداری از خردل را باانگشتهايش گرفت و به طرف سگ رفت و با يک دستش گردن سگ را محکم گرفت و با دست ديگرش خردل را به‌زور داخل دهان سگ كرد. سگ با ضرب و زور خودش را از دست استالين رهانيد و خردل را تف کرد.
در اين ميان که چرچيل به هر دوی آنها می‌خنديد بلند شد و با چهار انگشت اش مقداری از خردل را به مقعد سگ ماليد، سگ که زوزه کشان به خودش می‌پيچيد شروع به ليسيدن خردل کرد!

چرچيل گفت: «حالا‌ ديديد که چطور می‌توان زور را بدون زور زدن به مردم اعمال کرد؟
ای خوشا مستانه سر
در پای دلبر داشتن

دل تهی از خوب و
زشت چرخ اخضر داشتن

نزد شاهین محبت
بی پر و بال آمدن

پیش باز عشق
آئین کبوتر داشتن