سبحان
۳۱۲ پست
۲۱۱ دنبال‌کننده
۲,۴۴۸ امتیاز
مرد، متاهل
۱۳۶۰/۰۷/۲۸
خواب آلود
ديپلم
کارمند
دین اسلام
ايران، تهران
زندگی با خانواده
سربازی معاف
سیگار نميکشم
قد ۱۸۴، وزن ۸۲

تصاویر اخیر


( بزار همه دنیا بدونه)
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم ..
ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمی بینی دردی که نمی دانی

دل با من و جان بی تو نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی
عصر ها
غریب تر از وقتهای دیگرند
از صبح دور است اما شب نیست
به شب نزدیک است
اما شب نیست
نزدیک ظهر است
اما نه گرم است نه سرد
عصر ها گمشده هایی در دل زمانند.
عصرها
را کسی دوست ندارد
ایینه را نگاه میکنیم؛
چقدر شبیه عصر ها هستیم!

‌‎ ‌‎‌‌
باران که میبارد تو در راهی از دشت شب تا باغ بیداری
از عطر عشق و آشتی لبریز با ابر و آب و آسمان جاری
  • Parande mohajer

    اگه یک بار دیگه
    زیر بارونا قدم زدی
    بدون
    که تموم فکرمن پیش تو بود

  • سبحان

    به قول چاووشی :
    به تو فکر کردم که بارون بباره
    به تو فکر کردن عجب حالی داره
    تو و خاک گلدون با هم قوم و خویشین
    من و باد و بارون رفیق صمیمی

حامد عسگری
عمر که بی‌عشق رفت هیچ حسابش مگیر
آب حیاتست عشق در دل و جانش پذیر
بازنشر کرده است.
ولی خب
قلب؛
حافظه ی خودشو داره..
سبحان
  • سبحان

    با تو٬
    قلب٬
    خون را چنان پمپاژ می کند ٬
    که رگ را یارای انتقال نیست !
    ومغز را یارای تفکر ...

بازنشر کرده است.
اندی شب عیدی اومده تهران پارس
بازنشر کرده است.
نوروز بمانید که ایّام شمایید!
آغاز شمایید و سرانجام شمایید
خورشید گر از بام فلک عشق فشاند
خورشید شما، عشق شما، بام شمایید...
سال نو خجسته باد 👑
بازنشر کرده است.
رابطه درست اونیه که از خودش به خودش پناه ببری

نه به غریبه ها
بازنشر کرده است.
هرکی اومد پشت سرت حرف بزنه..
گفتم هیس
من غیرتی ام سر تو ...مشکل از اخلاقم نیست

آصف آریا - هیس
بازنشر کرده است.
یه وقتایی......
یه جاهایی.....
بازنشر کرده است.
«عشق» ...
نه آدمیزاد است ...
و نه جانوری بیرحم و درنده ...
نه چشم‌های هیز دارد و نه چنگال آماده ...
عشق یک حال خوب است برای ...
تابِ زخم‌های وامانده ....
بازنشر کرده است.
نـه غـزل برای خواندن، نـه صدا برای آواز
نـه هـوای شعر دارم، نـه پَـری برای پرواز
نه چنان شکسته بالم که زمین شود سَرایم
نـه توانِ پَـر کشیدن بـه امیدِ صبحِ اعجاز
چه بـه روزِ آفتـابِ سرِ بام ما رسیده اینک
خبـر از طلوع داری.؟ شبِ خانمان برانداز
نـه تـرانـه می سُرایم کـه برای او بخوانی
نه نگاهِ گریه سودی به نگفته های یک راز
بازنشر کرده است.
نمی داند دل تنها ...میان جمع هم تنهاست.