سبحان
۳۱۶ پست
۲۱۱ دنبال‌کننده
۲,۴۴۸ امتیاز
مرد، متاهل
۱۳۶۰/۰۷/۲۸
خواب آلود
ديپلم
کارمند
دین اسلام
ايران، تهران
زندگی با خانواده
سربازی معاف
سیگار نميکشم
قد ۱۸۴، وزن ۸۲

تصاویر اخیر

نقش شیرین رود از سنگ، ولی ممکن نیست
که خیال رخش از خاطر فرهاد رود
بازنشر کرده است.
دل تنگ تو می شود ؟ گمانم ... گاهی ...
همرنگ تو می شود ؟ گمانم ... گاهی ...
در سرخوشی و جنون و بی پروایی
همسنگ تو می شود ؟ گمانم ... گاهی ...
باید کمی از تو دور ... نه ! ممکن نیست !
پیمانه ای از غرور ... نه ! ممکن نیست !
من عابر جاده های دردم اما
از خانه ی تو عبور ... نه ! ممکن نیست!
ای واژه ی شاعرانه سر سبز بمان
در سردی این زمانه سرسبز بمان
یک صاعقه باغ آرزو را خشکاند؟
تو در دل یک بهانه سرسبز بمان
حس خوش عطر بودنت دلچسب است
گهگاه ز خود ربودنت دلچسب است
چون قاصدکی تو را سپردم به نسیم
در اوج بمان ستودنت دلچسب است
بازنشر کرده است.
که تولدت
مختص به یک روز نبود
با هر طلوع خورشید
احساس میکردم
شکفتنت را در قلبم
..........................
پ.ن: تولدت مبارک رفیق ِ همیشگی
سبحان
مشاهده ۱۷ دیدگاه ارسالی ...
استاد ریاضی در وقت خارج از درس،میگفت؛
اعداد کوچک تر از یک،خواص عجیبی دارند
شاید بتوان آنها را با انسانهای بخیل مقایسه کرد..
مثلا (۰/۲ =دو دهم) !!
وقتی در آنها ضرب میشوی و میخواهی با آنها مشارکت کنی،تو را نیز کوچک می کنند

۳ ×۰/۲=۰/۶
وقتی میخواهی مشکلاتت را با آنها تقسیم کنی ک بازگو کنی، مشکلاتت بزرگ تر می شوند

۳÷۰/۲=۱۵
وقتی با آنها جمع شوی و در کنار آنها هستی مقدار زیادی به تو اضاف نمی شوند و چیزی به تو نمی آموزند

۳+۰/۲=۳/۲
و اگر آنها را از زندگی کم کنی چیز زیادی از دست نداده ای!!!

۳_۰/۲=۲/۸
زندگی ارزشمند خودتان را بخاطر آدماای کوچک‌و حقیر بی ارزش نکنید
مشاهده ۷ دیدگاه ارسالی ...
هر زمان بار جهان بر دل ما بیشتر است
وز سر تیغ فلک خاطر ما ریش تر است
من گرفتار شبم در پی ماه آمده ام
سیب را دست تو دیدم به گناه آمده ام ،
سیب دندان زده از دست تو افتاد زمین
باغبانم که فقط محض نگاه آمده ام ،
چال اگر در دل آن صورت کنعانی هست
بی برادر همه شب در پی چاه آمده ام ،
شب و گیسوی تو تا باز به هم پیوستند
من به شبگردی این شهر سیاه آمده ام ،
این همه تند مرو شعر مرا خسته مکن
من که در هر غزلم سوی تو راه آمده ام
دوباره پاییزه ..
دوباره پاییزه..
واسه بعضیا خوبه...
واسه بعضیا غم انگیزه
مشاهده ۱۰ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
کسری زاهدی
مشاهده ۱۰ دیدگاه ارسالی ...
لُطفا اِنقد مَنو دعوت نکنین به گروه هاتون ..
اَگه راست میگین بِبرین
سُفره خونه، مِهمونی، دوره هَمی، کَبابی...
این هَمه مَراکزِ تَفریحی...

والا بخدااااا i
تور شراب گيری شيراز...
همراه با موزيک زنده در تخت جمشيد، جشنواره بانوی ايرانی در پاسارگاد و همچنین شب شعر و رقص حافظيه
همه و همه با پرواز هما و اقامت 3 شب و 4 روز در هتل هما
فقط ۱۵۰۰ ريال

مهلت ثبت نام ۷ مهر ماه ۱۳۵۵
حیف دیر فهمیدم i
ﻣﺮﺩﻱ ﻛﻪ ﻋﻘﺐ ﺗﺎﻛﺴﻲ ﻛﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮﻱ ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﭼﻴﺰﻱ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﻣﻲﻛﺮﺩ،
ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ‏
«ﻫﺮﭼﻲ ﻣﻲﺩﻭﻭﻳﻴﻢ، ﺑﺎﺯﻡ ﻋﻘﺒﻴﻢ.»
ﻛﺴﻲ ﺟﻮﺍﺑﻲ ﻧﺪﺍﺩ.
ﻣﺮﺩ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩﺵ ﮔﻔﺖ: ‏«ﻫﻤﺶ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻣﻲﺩﻭﻭﻳﻴﻢ، ﺑﺎﺯﻡ ﻫﻴﭽﻲ.‏»
ﺯﻧﻲ ﻛﻪ ﺟﻠﻮﻱ ﺗﺎﻛﺴﻲ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ،ﮔﻔﺖ: ‏«ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺘﻮﻥ.‏»
ﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ‏«ﭼﺮﺍ؟‏» ﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ‏«ﭘﺴﺮ ﻣﻦ همش ﺷﺶ ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻭلی نمیتونه ﺑﺪﻭﻭئه…
ﻫﺮ ﻛﺎﺭی ﻣﻲﻛﻨﻴﻢ ﻧﻤﻲﺗﻮﻧﻪ.‏»
ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻴﭻ ﻛﺪﺍﻡ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﺩﻳﻢ
این خانم وزیر دادگستری لبنانه، در موردش میگن نه کسی رو زندانی میکنه و نه محاکمه میکنه و نه جریمه مالی، فقط به مجرم میگه : من با تو قهرم!

مجرم از کرده خودش پشیمان میشه و گریه می کنه و توبه میکنه!
یکی از قشنگترین خاطره های کودکی وقتی بود که وسط کلاس درس ناظم میومد میگفت فلانی بابات اومده دنبالت کتاباتو جمع کن و برو

انگار تو حبس ابد، عفو رهبری بهت خورده بود ..
بازنشر کرده است.
روزی چند بار دوستت دارم
یک‌بار وقتی که هوا بَرَم می‌دارد
قدم می‌زنیم
وقتی که خوابم می آید
تو می آیی
یک‌بار وقتی که باران ناز می‌کند
دلِ ناودان می‌شکند
می‌بارد
وقتی که شب شروع می‌شود
تمام می‌شود.
یک بار دیگر هم دوستت دارم!
باقیِ روز را
هر کسی از ظن خود شد یار من

از درون من نجست اسرار من
مشاهده ۱۳ دیدگاه ارسالی ...