๑۩۩๑Khatereh๑۩۩๑
۷,۷۵۱ پست
۶۸ دنبال‌کننده
۲۳,۴۲۱ امتیاز
زن

تصاویر اخیر

ولی تو تنها کسی بودی
که از رفاقت باهاش خسته نشدم...
پرسیدند:
چگونه در میان شلوغی او را پیدا کردی؟
گفت: کدام شلوغی
من غیر از او کسی را ندیدم.
دلم سکوت می‌خواست، نه آن سکوت!
ساکت شدن صداهای مغزم.
آدم درست حتی یادشم قلب رو گرم می‌کنه چه برسه به حضورش.
نوشته بود اگر مرگم فرا رسید و
یکدیگر را ندیدیم
فراموش نکن که من دیدار تورا
بسیار آرزو کردم.
خسته از تمام چیزهایی که تمام شده
بود، اما من هنوز به آن‌ها فکر می‌کردم.
بازنشر کرده است.
🎼❤
دلبر فراموش کار 😌
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
  • ๑۩۩๑Khatereh๑۩۩๑

    «آه ماریا، ماریای فراموش‌کار، هیچ‌کس هرگز تو را این‌طور که من دوست دارم دوست نخواهد داشت. شاید هر وقت توانستی مقایسه کنی، بفهمی و بیندیشی، تا پایان عمر به خودت بگویی: هیچ‌کس، هیچ‌کس هرگز مرا این‌چنین دوست نداشته است.»

    زنده باد عشق /آلبرکامو

  • Maybe

    سلام خاطره جان
    خواهش میکنم 🌺

بازنشر کرده است.
توی تنهاییام جات رو‌ خالی میکنم. چون من برعکس همه دوست دارم با تو تنها باشم، نه با خودم.
بازنشر کرده است.
هیچوقت دل خداحافظی از همدیگه رو نداشتیم فقط از یه جایی به بعد هردو فهمیدیم که باید بریم و رفتیم حتی بدون یک کلمه حرف...
مثل یه پرونده، باز موند همه‌چی!
بازنشر کرده است.
‏یه سری غم‌ها وجود دارن که نه گفتنی نه نوشتنی.
نمیشه جایی درباره‌اش بنویسی از حجمش کم کنی، نمیشه پیش کسی به زبون بیاریش قلبت رو سبک‌تر کنی.
یه سری غم‌هارو فقط باید با خودت اینور اونور حمل کنی، به مرور بهش خو بگیری و با اون حجم از اندوه به زندگی ادامه بدی.
بازنشر کرده است.
🎼❤🌹...
ﺑﮕﻮ داری ﺗﻮی ﭼﺸﻤﺎم ﻣﻴﺨﻮﻧﻰ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ

ﺗﻮ ﭼﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻤﻮﻧﻰ ﻳﺎ ﻧﻤﻮﻧﻰ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ

😌😌
مشاهده ۷ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
خانه را مرتب کرده ام ، حالا تنها چیزی که اینجا به هم ریخته است منم...
بازنشر کرده است.
🎼🌹
تو از یادم نمی‌روی.
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.
پرسید: «جنگ تموم شد؟»
گفتم: «تموم شد.»
گفت: «تو عقب کشیدی یا جنگ تموم شد؟»
گفتم: «به‌جز من، کسی نمی‌جنگید که!»
من که عقب کشیدم، جنگ هم تموم شد.
بازنشر کرده است.
شاید او هیچ‌وقت واقعی نبود،
اما رنجی که از هم بردیم، واقعی بود…