همه ی ما دوستانی داریم که از دستشون دادیم . تو حادثه ای . تو دنیای واقعی یا مجازیمون. شایدم دوستانی داریم که از دلمون دورشون کردیم و شایدم دوستانی که از دلشون مارو دور انداختن و... هرچی که هست الان دلتنگمونن یا شایدم چیزی که سخت تره اینه که دلتگشونیم... این که دلتنگمون باشن شاید خیلی برای ما قابل درک نباشه اما...این که دلتنگشونیم ،،، خیلی سخت تر و دردناک تره .گاهی وقتی حتی فکر میکنی که کسی که براش هرلحظه حالت خرابه شاید هرچند سال یک بار هم به یادت نیفته
دلتو میسوزونه و ....تازه حال اون آدمی میشی که دلتگته و ازش بیخبری....دنیای ما آدم ها پیچیدست شایدم بخاطر همینه که میگه:
من تو را میخواهم تو دیگری را ...و...دیگری دیگری را...
واین چنین است که همه تنهاییم!
امیدوارم چیزی که آرزوشو دارین بهش برسین و کسی که براش دل تنگید و اینجا زیاد میبینم ، خودش با پای خودش برگرده تو زندگیتون .به شرط این که لیاقتتون رو داشته باشه...سال جدیدتون به خوشی و خوشحالی سپری بشه
این آهنگ شاید ماجرای همه ناگفته هاست.روحش شاد.
این دختر بچه روی طلا راه میرود ولی روی زباله ها میخوابد!
اینجا اهواز است یکی از ثروتمند ترین مناطق جهان با ملیونها ذخیره نفت و رودهای خروشان و غنی ترین زمین های کشاورزی خاورمیانه و صنایع زیر بنایی و سدها و نیروگاه های برق و...ولی در قعر فقر!! واقعا هنر میخواد چنین سرزمین زر خیزی رو به اوج فلاکت رساند!! نمیدانم تربیونهای یکطرفه در این باره برای مخاطبان خود چه در چنته دارند!!😶
آرزوی آنها رفتن به دانشگاه نیست
داشتن لباس رنگارنگ برای شب عید نیست
آنها نمیدانند بازی کودکانه دریک شهر بازی چیست!
آنها بنزین میفرفوشند تا کرایه خانه بدهند!!
اینجا بلوچستان ایران است استانی در کشوری که ۱۰ درصد ثروت جهان را دارد و بتنهایی رتبه آول مجمع ذخایر نفت و گاز جهان!
کشوری که در شاهراه تجارت جهان قراردارد
ولی هر روز یک داستان جدید!
از بنزین دلار سکه تا ...دیروز که پیاز ۴۵ هزارتومانی حرف روز بود!!
ودر این بین خوشبحال مختلف ۳ میلیارد دلاری چای@دبش باغ خوار ازگل و...که کسی صحبتی از آنها نمی کند!!
هرکدام از ما را چیزی نجات میداد
یکی را سفر
یکی را کتاب
یکی را گیاه
یکی را نور
یکی را ...
رنج ایجاب میکند به چیزی چنگ بزنیم تا احساس کنیم داریم کمتر رنج میکشیم، تا برای لحظات کوتاهی رنج را فراموش کنیم و به چیزهای دیگری فکر کنیم، تا بتوانیم دردناکیِ رنج را تاب بیاوریم.
با آدمها مهربان باش، تو نمیدانی ولی شاید همین لحظه از رنجی به خیابان گریختهاند، شاید درد عمیقی آنها را ناگزیر به گریز کرده.
با آدمها مهربان باش، تو نمیدانی درونِ آدمِ مقابلت همین لحظه که روبروی تو آرام و خونسرد ایستاده و شاید دارد لبخند میزند، چه زمستان سهمگینی برپاست.
تو نمیدانی آدمها، حتی شادترینشان چقدر نگرانی و اندوه میان کالبد آرامش و لبخندشان پنهان کردهاند. تو نمیدانی، تو نمیدانی "رنجی که آدمی را ناگزیر به تظاهر و لبخند میکند چقدر عظیمتر از رنجیست که آدمی را به گریه وا میدارد" .
و این شهر پر است
این شهر پر است از آدمهای از درونغمگینی که از رنجهاشان به مدارا و زیستن پناه بردهاند.
یک مشت تنهای اندوهگینِ به قدر کفایت دوستداشتهنشدهی حفظ ظاهر کرده!
یک مشت خستهی بیش از مرزِ طاقت جنگیدهی فراموش شده!
یک مشت بغضِ متحرک و حسرت آرزوهای بسیار بر دوش!
به هم توجه کنیم کمی! به جز ما کسی نمیفهمد در این گوشهی جغرافیا چقدر زندگی را سخت سپری کردیم و چقدر سخت به سادهترین نیازهای یک انسان رسیدیم و چه آرزوهای بزرگ و چه دستان کوچکی داشتیم!
ما نیاز داریم به هم محبت کنیم و نیاز داریم همدیگر را دوست بداریم و نیاز داریم برای شادی و لبخند همدیگر - شده به قدر واژهای و حرفی و لبخندکوچکی- کاری کنیم!
ما؛ تاولهای زیادی بر پا و زخمهای عمیقی بر دل! ما؛ تشنهی ذرهای توجهِ بیچشمداشت و عشقِ راستین!
ما، برای زندگی دویده و از زیستن بازمانده...
☆Zohre
محمدعلی
درود بر شما
زهره خانوم میدونید چرا بیشتر ما آدم ها تنها هستیم؟