از همینجا از یکی از کاربران کش رفتم اینو

هر صبح
دل خوشم
به نسیمی
از نفس های تو
و دستانت
که آرام آرام
در لا به لای موهایم
به حرکت در میآید
موهایم فِر نیست تا از
پیچ و خم هایِ آن شعر بگویی
و من باز در رویایِ دستانت
سر به بالین بگذارم و به خواب بروم
موهایم لَخت نیست تا برایشان
از آبشار بگویی و عطرشان را بو بکشی ،
موهایِ من موج دارد
تاب دارد
از جنس زندگی ام است…
نه پر پیچ و خم نه یک نواخت و صاف
عشق
مثل رد دست تو روی هواست
نمی توانم به کسی ثابتش کنم
یا نشانش دهم
حالم که خوب است
یعنی دستانت
از شب گیسوانم عبور کرده است
گیسوانم نفس می کشند
تازه داشتم میفهمیدم که فهم من چقدر کمه
اتم تو دنیای خودش حریف صد تا رستمه
گفتی ببند چشماتو وقت رفتنه
انجیر میخواد دنیا بیاد آهن و فسفرش کمه
عمو زنجیر باف زنجیرتو بنازم چشم من و انجیرتو بنازم!
تازه دیدم حرف حسابت منم
طلای نابت منم
تازه دیدم که دل دارم بستمش!
راه دیدم نرفته بود رفتمش!
جواب زنده بودنم مرگ نبود
مردن من مردن یک برگ نبود
لس آنجلس چقدر تهرانه.
☆Zohre
عالی بود
Alireza