Special mr
۲,۷۳۹ پست
۶۵ دنبال‌کننده
۸,۵۳۴ امتیاز
مرد، مجرد
۱۳۷۴/۱۱/۱۷

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
پی شعری وسط قافیه ها میگردم
عاشق و در به در شعر شدم ولگردم

با همین چای کنار گل و گلدان حياط
به همین بودن غمگین خودم میخندم

مثل یک قاصدک خسته که حبس است درمشت
زنده ام گرچه به تلخی زمان خو کردم

به همین فصل پر از عشق به پاییز قسم
که من از جنگ برای نفسی خرسندم

زندگی قهوه ی تلخیست حضورت شکرش
با حضور تو غم فاصله را سر کردم

شب و این حالتِ مغموم خدا خیر کند
صیدِ مرگی نشود کالبد شبگردم ...
بازنشر کرده است.
یه استادی داشتم می‌گفت: همدیگه رو یاد کنید! یاد شدن انقد شیرین و دلچسبه که حتی خدا هم هی توی قرآن میگه منو یاد کنید! حتی خدا هم دوست داره یاد بشه!

راست میگفت، فراموش شدن تلخه💘.

لیلا_حسین نیا🌱
بازنشر کرده است.
‍     ‌خنده‌ات طرح لطیفی‌ست، که دیدن دارد
          قلب با دیدنِ تو، شورِ تپیدن دارد

-کاظم بهمنی
بازنشر کرده است.
‍         اساسِ علمِ ریاضی به باد خواهد رفت

           اگر که مسئله ها عاشقانه حل بشود

-غلامرضا طریقی
بازنشر کرده است.
‍          ‍   طراحی لب‌های تو هنگام تبسم
         تصویر ترَک خوردن صد باغ انار است

-علی‌اکبر مقدم
بازنشر کرده است.
‍      خدایا از گناه عاشقی دل کندن آسان نیست

     اگر بگذاری از او کم کم استغفار خواهم کرد...

-انسیه سادات هاشمی
بازنشر کرده است.
‍      ملامت می‌کنندم دوستان در عشق و حق دارند
     تو بیزار از منی، اما مگر من دست بردارم؟

-فاضل‌ نظری
بازنشر کرده است.
مثلِ اون شعر حسین منزوی که میگه:

‍                   شبیهِ بغض نوزادی
             که ساعت هاست می‌گرید
    پُر از حرفم کسی اما زبانم را نمی فهمد...
بازنشر کرده است.
‍        عقل می گفت برو عشق به پایان آمد
 
    عشق میگفت بمان سوء تفاهم شده است ...

-فاضل نظری
بازنشر کرده است.
یکی از نشانه‌های نابِ صمیمیت این است که افراد برای آیندهٔ دور برنامه‌ریزیِ مشترک می‌‌کنند. بسیاری از این برنامه‌ها به نتیجه نمی‌رسند، اما نتیجه چندان مهم نیست. پیامِ پنهانِ چنین خیال‌پردازی‌هایی این است: در دقیقهٔ «اکنون» تو را برای آینده، آینده را برای تو و‌ با تو می‌خواهم.

"ابراهیم سلطانی"
بازنشر کرده است.
هر صبح یک روز جدید در انتظار ماست . انسان ها می گویند که اگر خوش شانس باشی بهتر است . اما من ترجیح می دهم که هوشیار باشم .چرا که وقتی شانس به سراغم بیاید، از دستش نخواهم داد ...

- ارنست همینگوی
بازنشر کرده است.
وقتی همه جا پر است از دل سیری

عاشق بشوی غریب تر می میری

یادت  نرود ! به  مردم  این دنیا

دریا بدهی ، کویر پس می گیرى

بازنشر کرده است.
مرا که شانه‌ام از حمل آفتاب خَم است
به جز پناه دو دستِ تو، سایبانی نیست...

‌پور
بازنشر کرده است.
جهان با خنده هایت صورت زیباتری دارد

بخند این خنده های «ماه»، کلی مشتری دارد...

بازنشر کرده است.
سیـرم
از این جهان
اشتهای
تو دارم....