رقص واژه ها

لیستی از فریادهایمان واژه های خیس بر زمین هر روز یک پست به پاس.. بیشتر

رقص واژه ها
گوناگون
۴۵,۳۴۵ پست
۳۰۱ مشترک
۱۴۸ پسند
عمومی

رتبه گروه

مبنای تعداد کاربر رتبه ۱۲
مبنای تعداد هوادار رتبه ۵
مبنای تعداد ارسال رتبه ۴
تعرفه کارمزد بانکها جوری شده که از جلو عابربانک ردشدم و نگاش نکردم دیدم پیامک اومد:

تحویل نمیگیری علی الحساب ۳ تومن ازحسابت کسر میکنم ادب بشی😂😂😂
حیف نون 18سال از ازدواجش میگذشته و بچه نداشته ازش میپرسن چرا بچه دار نمیشین؟؟؟؟

میگه چون دکتر ها میگن کسایی که نسبت فامیلی نزدیک دارن بچه هاشون ناقص میشن…..

میپرسن مگه نسبت فامیلی تو و زنت چیه؟؟؟

ما زن و شوهریم
نسبت از این نزدیک تر 😐😂
ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﺳﻮﭘﺮ ﻣﺎﺭﮐﺖ 
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﯿﺴﮑﻮﯾﺖ ﺩﺍﺭﯾﻦ؟

ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ ﮔﻔﺘﻪ : ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺑﻪ؟
ﮔﻔﺘﻪ ... ﺳﻼﻡ ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ 😌
ﺧﺪﺍﯾﺎ شکرت...😐😐😂😂👍
واقعا دوراهی بزرگیه
تو مهمونی یه دونه لیوان داشته باشی،
بعد ازت بپرسن دوغ یا نوشابه! 😐😂

⚘️🌹⚘️🌹⚘️🌹⚘️🌹
بازنشر کرده است.
مرگ انسان زمـانیست
که نه شب بهانه ای برای خوابیدن دارد
و نه صبح دلیلی برای بیدار شدن . .

‏مرگ که همیشه قطع شدن نفس نیست، مرگ می‌تونه
قطع شدن شوقت برای زندگی باشه، غرق شدنت تو روزمرگی....
مشاهده ۱۲ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
هر کجا برگے هست،
شورِ من می‌شکفد؛
مثل یڪ گلدان،
می‌دهم گوش
به موسیقیِ روییدن...

مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
  • mahyar

    از لبخندت برای تغییر دنیا استفاده کن
    نذار دنیا لبخندت رو تغییر بده
    لایک به پستهای زیبای شما
    ارادتمند شما
    مهدیار
    1403/02/10


    ممنون از توجهت

بازنشر کرده است.
من دل نمی‌دهم به لب و چشم او، که یار
گاه از فسانه گه به فسون می‌کشد مرا
بازنشر کرده است.
ای نقش بسته نام خطت با سرشت ما
این حرف شد ز روز ازل سرنوشت ما

کارم بسینه تخم وفای تو کشتن است
خود عقل خنده میزند از کار و کشت ما

ما شرمسار مانده ز تقصیرهای خویش
لطف تو خود نمینگرد خوب و زشت ما

ای شیخ شهر اگر بخرابات بگذری
رشک آیدت ز کلبه همچون بهشت ما

بخرام سوی تربت شاهی که بشنوی
بوی وفا ز طینت عنبر سرشت ما
  • shahin

    از کوی دوست ما سوی جنت چرا رویم
    رضوان حسد برد ز نعیم و بهشت ما

داستانَم را به گُفتَم و با خَنده گُفت
ایـن همـه دیـوانِـگـی را از کُجـا آوَرده‌ای ...

بازنشر کرده است.
باید اصولِ اخلاقی‌مون رو در چیزهای بزرگتر به کار بگیریم. برای چیزهای کوچک بخشایش کافیه
بازنشر کرده است.
خوش می روی به تنها، تن ها فدای جانت
مدهوش می گذاری یاران مهربانت

آیینه ای طلب کن تا روی خود ببینی
وز حسن خود بماند انگشت در دهانت ...


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌C᭄ᥫ᭡
پای خودشه دوست داله بخولتش ...

اصلا درست قصه ی ما بود
اما چقدر با تو دلم روبه‌راه بود ...

بازنشر کرده است.
+ تخصصت چیه ؟
- خندیدن در مکان و زمان اشتباه