محمد خوش بین
۱,۲۵۵ پست
۱۱۳ دنبال‌کننده
مرد، مجرد
۱۳۶۷/۰۷/۰۲
ديپلم
آزاد
دین اسلام
ايران، البرز، فردیس
زندگی مجردي
سربازی رفته ام
گرایش سیاسی ندارم
شعر و موسیقی و سفر
شیامی
۲۰۶
قد ۱۷۵، وزن ۷۸

تصاویر اخیر

با قلمی نیمه بیدار
و با سکوتی پر از احساس
تو را می نویسم
تو که بی پناهانه در آغوش من
نوری شفاف بودی
که تاریکی ها را پراکند
و داد زندگی به جهان
تو که خوابم را از روی چشمانم می خوانی
و در نگاهت تمام درد ها آرام می شوند
امشب نیز ، در بغضی خوشبین
تو را می نویسم
با قلمی نیمه بیدار
و با سکوتی پر از احساس
تو را می نویسم
تو که بی پناهانه در آغوش من
نوری شفاف بودی
که تاریکی ها را پراکند
و داد زندگی به جهان
تو که خوابم را از روی چشمانم می خوانی
و در نگاهت تمام درد ها آرام می شوند
امشب نیز ، در بغضی خوشبین
تو را می نویسم

محمد خوش بین
بازنشر کرده است.
لیلی نروی زود فراموش کنی
دل ببری با غم هم آغوش کنی

محمد خوش بین
بازنشر کرده است.
برایم میشوی همسر تو دختر؟
ندیدم من کسی را از تو بهتر

تو از هر خوشگلی صد کوچه پیشی
کنارم می شود باشی تو دلبر ؟

محمد خوش بین
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
در سفر عشق تنی بی سرم
در ره تو آن سر بی پیکرم

آتش عشقت به تنم می زند
سوختم از عشق تو خاکسترم

محمد خوش بین
بازنشر کرده است.
سکوت شب
و در سکوت شب
با دیدن تصویر تو
در این قاب عشق
گریه می کنم و خنده میزنم
آرزوهای بی پایانمان
همه در این عکس جا شده است
و من هر شب
با یاد تو
در این تنهایی بی پایان
به خواب میروم و با تو
در آغوش همیشگیمان به روز می شوم

محمد خوش بین
بازنشر کرده است.
خود را به تو بسپارم ای دل تو چه می خواهی
عقلم شده بی حاصل هر آن چه تو میدانی

من هر چه که می کارم بی تو همه بی حاصل
حکم آن چه تو میدانی فرمان به که میخوانی

محمد خوش بین
از این بعد به فکر حال من باش
مراقب چشم های مال من باش

و چرا من تو را دوست دارم؟
در انگیزه این سوال من باش

خوش بین
بازنشر کرده است.
من مست و تو بی خانه
دور از من و دیوانه

ما کی رسیم لانه
کو خانه و کاشانه

من عاشق و آواره
هر شب در میخانه

دنبال تو میگردم
می سوزم از این دردم

تو هر چه که هستی باش
در زندان قلبم کاش

دل فقط تو می خواهد
آواز از تو می خواند
بازنشر کرده است.
گفته بودی که: «چرا محو تماشای منی؟

گفته بودی که: «چرا محو تماشای منی؟

و آنچنان مات، که یک دم مژه بر هم نزنی»

ـ مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود

ناز چشم تو به‌قدر مژه بر هم زدنی!

فریدون مشیری
خوانش خوش بین
بازنشر کرده است.
ای بی تو دل تنگم شبگرد خیابان ها
چشمان پر از اشکم در یورش باران ها

دل در پی تو هر شب شبگرد خیابان هاست
دیوانه و مجنون وار درگیر بیابان هاست

از عطر تو هر شب او باغ از گل میسازد
از شعر تو با آواز یک بل بل می سازد

بل بل تو بخوان امشب از قلب پر از دردم
دنبال تو می چرخم دلگیرم و میگردم

از من تو بخواه ای گل من را تو همانم کن
هر شرط که داری تو با آن امتحانم کن

باز از سر شب تا صبح با یاد تو همراهم
من بی تو نمی مانم عشق از تو می خواهم

می سوزم و می بازم با یاد تو می سازم
با قصه تلخ از عشق بازم به تو می نازم

شاعر خوش بین
خوانش استاد کاشیلو
بازنشر کرده است.
شهر که خوابید خطاها کنید
هر که خطا کرد تماشا کنید

شهر که خواب است خرابم کنید
مست و خطاکار خطابم کنید

محمد خوش بین
مشاهده ۷ دیدگاه ارسالی ...
  • زهرا ساجـבی

    عالی بود تحلیلتون و زیادی اغماض!

  • محمد خوش بین

    عالی بود تحلیلتون و زیادی اغماض!

    خواهش میکنم نظر لطف شماست
    بله کمی پوشیده است
    در هر دو صورت با جمعی طرف هستیم
    یکی خودشو خطاکار میدونه دیگری گناه خطای
    دیگران رو به دوش میکشه
    با تشکر از شما🙏

بازنشر کرده است.
رفت یار و به او..... دل نگران هست هنوز
دل پر از ابر شد و چون باران هست هنوز

محمد خوش بین
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
  • محمد خوش بین

    چند تا کلمه کم داره انگار

    سلام
    منظورتون برای رسوندن مفهوم شغر است

  • محمد خوش بین

    سلام بر دوست شاعرمان!
    آقا محمد عزیز!
    طاعات مقبول !
    عیدتون مبارک ، سالی همراه با خیروبرکت و شادکامی !
    ارادت قلبی


    سلام دوست عزیزم سپای از ابراز لطف پر مهرتان
    همچنین طاعات و عباداتتان قبول و سالی بربرکت برایتان آرزومندم

بازنشر کرده است.
چه شد دل بریدی و به من تو سر نمی زنی
تو را چه شد بگو چرا حلقه به در نمی زنی

قلب مرا شکسته ای من که برم تو مرده ای
به سوی بام خانه ات چرا تو پر نمی زنی

محمد خوش بین
بازنشر کرده است.
فدای تو
آن دسته گلی که برای تو می‌خزد
و از غم رفتن تو به بیابان خشک می افتد
ببینمت!
تو کجایی که صدای خنده‌ات
تمام نداهای دلم را می‌شکافد

محمد خوش بین