علی احمدی

شاعر و نویسنده و فیلمنامه نویس رسمی علی احمدی ( بابک حادثه ) مولف .. بیشتر

علی احمدی
۷۵۱ پست
۱۴۶ دنبال‌کننده
۱۱,۰۲۳ امتیاز
مرد، مجرد
۱۳۵۸/۰۲/۱۶
خوشحال
فوق ديپلم
فروشگاه دار اینترنتی ، ویراستار و مولف
ايران، البرز، کرج
زندگی مجردي
سربازی رفته ام
سیگار ميکشم
گرایش سیاسی ندارم
خواندن_نوشتن_سرودن_آموختن و آموزش دادن
SAMSUNG
قد ۱۷۶، وزن ۶۷
hadeseh.sellfile.ir

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
شور و شعور به قلم بابک حادثه

بازنشر کرده است.
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
دردناک تر از جهل در کل جهان نخواهی یافت

طرف از شدت گرسنگی می میرد
و در مجلس عزایش هزار پرس غذا سلو می شود

تا کی می خواهیم در برابر دانش مقاومت کنیم؟

بابک حادثه
بازنشر کرده است.
واژه شب خوش را درک نمی کنم مثل سال نو مبارک است
شبی که سپری نشده و سالی که نیامده را رها کنید
امید که امروزتان خوش بوده باشد و سال طی شده تان
مثمر ثمر .....در پناه خرد باشید که تنها عامل سعادت است

بابک حادثه
طنز بانوی زاینده رود تقدیم همگی
به ویژه اصفهانی های با عشق

بازنشر کرده است.
‌در سکوت مردمان دنیایی از فریاد هاست‌
عدل و داد امروزه اندر مسلخ بیدادهاست

آنکه می داند نگوید ، آنکه گوید غافل است
عشق هم آغشته در خون دل پهپادهاست

طی شد این عمر گران اندر خم آه و فغان
زندگانی چون پر کاهی اسیر بادهاست‌

سروده : بابک حادثه

مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
دنیا ندارد هیچ معنایی و مفهومی
وقتی که ما دلدادهٔ نیرنگ زنجیریم

وقتی که با اجبار می آییم و می میریم
وقتی که با همنوع خود هم خو نمی گیریم

وقتی تعقّل را دچار نقص می دانیم
بیراههٔ اوهام را در پیش می گیریم

وقتی دلیلِ زنده ماندن قلبِ در خون است
وقتی که ما دیوانهٔ مُشتی اساطیریم

وقتی خدا در هالهٔ ابهام جا مانده
وقتی که ما قربانی شمشیر تقدیریم

دنیا نمی خندد به روی ما زمانی که
مُشتاق اندوه و عزا و عصر دلگیریم

سروده بابک حادثه
دنیا ندارد هیچ معنایی و مفهومی
وقتی که کوته گشته دستِ ما زِ پهنایش

میلیاردها دنیای خالی و از آدم دور
هرگز نفهمیدیم ما مفهوم و معنایش

جز وَهم انسان در تمامِ عالم کیهان
موجود ملموسی نگردیده ست پیدایَش

در این جهانی که ندارد انتها ، آدم
بی خانمان در سوگ نابودیِ رویایش

وقتی که دارد روزهای فاقِدِ روزی
بُغض و سکوت و اشک شد مصول شبهایش

پوچ است دنیای جنازه خوار وقتی که
بر هیزم اندوه انسان می شود آتش

سروده بابک حادثه
بازنشر کرده است.
دنیا ندارد هیچ معنایی و مفهومی
وقتی که جنسیّت به معنای خطر باشد

وقتی که هر نوع ارتباطی بینِ آدم ها
با احتیاط و وحشت از هر گونه شَر باشد

وقتی حقیقت می شود شیطانی و منفور
وقتی عقیده حاکم و صاحب نظر باشد

تَقبیحِ لذّت پوچ می باشد زمانی که
سَر منشا پیدایش و خلق بشر باشد

بیخود مخوان عالِم خودت را ای بنی آدم
وقتی جهان همواره بر ما مُستَتَر باشد

محصولِ یک آن شیطنت اَشرف نمی گردد
وقتی فقیر و دردمند و در به در باشد

سروده بابک حادثه

مشاهده ۵ دیدگاه ارسالی ...
دنیا ندارد هیچ معنایی و مفهومی
وقتی که دل در حسرت یک آه می ماند

وقتی میان کوچه های سبز آزادی
در بستر بُلبل ، کلاغ و زاغ می خواند

وقتی که چوپان می کِشد تیغ و به جای گرگ
سگ را به قصد قتل عامِ گلّه می راند

وقتی نفس در سینه ها انکار می گردد
وقتی بشر بیداد را از خود نمی راند

وقتی هوا با پَس تبانی می کند هر دم
وقتی که لب بَر عهدِ با دندان نمی ماند

چِرت است دنیایی که غم ارزش بُوَد امّا
از طَعم نابِ بوسه لب ، چیزی نمی داند

سروده بابک حادثه

بازنشر کرده است.
نقیضه ای بر این غزل معروف حافظ شیرازی تقدیمتان باد

دوش دیدم که ملایک درِ میخانه زدند
گِلِ آدم بِسِرشتَند و به پیمانه زدند

ساکنانِ حرمِ سِتْر و عِفافِ ملکوت
با منِ راه نشین بادهٔ مستانه زدند

آسمان بارِ امانت نتوانست کشید
قرعهٔ کار به نامِ منِ دیوانه زدند

جنگِ هفتاد و دو ملت همه را عُذر بِنِه
چون ندیدند حقیقت رَهِ افسانه زدند

شُکرِ ایزد که میانِ من و او صلح افتاد
صوفیان رقص کنان ساغرِ شکرانه زدند

آتش آن نیست که از شعلهٔ او خندد شمع
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند

کس چو حافظ نَگُشاد از رخِ اندیشه نقاب
تا سرِ زلفِ سخن را به قلم شانه زدند

بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.