رضا
۹۱۹ پست
۷۳۷ دنبال‌کننده
۱۵,۸۹۰ امتیاز
مرد، متاهل
۱۳۳۰/۰۲/۱۸
ديپلم
باز نشسته
دین اسلام
زندگی با همسر و فرزند

تصاویر اخیر

موردی برای نمایش وجود ندارد.
بازنشر کرده است.

در این عمری که میدانی
فقط چندی تو مهمانی🌱
به جان و دل
تو عاشق باش ...💗
رفیقان را
مراقب باش 🌱
مراقب باش تو به آنی
دل موری نرنجانی 🌱
که در آخر تو میمانی و
مشتی خاک که از آنی...! 🌸
قلب فقط کارش خونرسانی نیست؛
رزق و روزیمون رو هم میرسونه!
خوش قلب باشیم.
بازنشر کرده است.
آمدی گریه کنی شعر بخوانی بروی
نامه ای خیس به دستم برسانی بروی
در سلام تو خداحافظی ات پیدا بود
قصدت این بود از اول که نمانی بروی
خواستی جاذبه ات را به رخ من بکشی
شاخه ی سیب دلم را بتکانی بروی
جای این قهوه فنجان که به آن لب نزدی
تلخ بود این که به جان لب برسانی بروی
بس نبود این همه دیوانه ی ماهت بودم !؟
دلت آمد که مرا سر بدوانی بروی!؟
جرم من هیچ ندانستن از عشق تو بود
خواستی عین قضات همه/دانی بروی
چشم آتش! مژه رگبار! دو ابرو ماشه !
باید این گونه نگاهی بچکانی بروی
باشد این جان من این تو , بکشم راحت باش
ولی ای کاش که این شعر بخوانی بروی
شهراد میدری
بازنشر کرده است.
بازگرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسب های چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران پهن والاترند
درسهای اول ساده بود
آب را بابا به سارا داد بود
درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد چاپلوس
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی با هوش بود
قبل نادانی برایش موش بود
با وجود سوز و سرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن میدرید
تا درون نیمکت جا شدیم
ما پر از تصمیم گیری میشدیم
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان‌‌از آه بود
برگ دفتر ها به رنگ کاه بود
هم کلاسی های درد و رنج کار
بچه های جامه های وصله دار
بچه های دکه سیگار زرد
کودکان کوچک اما مرده مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریحی نبود
کاش میشد باز کوچک میشدیم
لااقل یک روز کودک میشدیمی
یاد آن آموزگار ساده ساده پوش
یاد آن گچ ها و بودش روی دوش
ای معلم نام و هم یادت بخیر یاد
درس آب و بابایی بخیر ای دبستانی ترین
احساس من باز گردر این مشق ها را خط بزن
بازنشر کرده است.
سرزمینی برای زندگان وجود دارد
و سرزمینی برای مردگان
و پل میان این دو، عشق است،
تنها راه بقا، تنها معنی.
بازنشر کرده است.


گیرم که در قمار محبت ضرر کنم
باید که از شکست نترسم، خطر کنم

دیدارِ آخر است، کمی بیشتر بمان
می‌خواستم که دردِدلی مختصر کنم

فرزند آدمم که زِ سیبی گذر نکرد
پس من چگونه از لبِ سرخت حذر کنم؟

از من عبور کردی و حالا تمامِ عمر
باید کنارِ خاطره‌های تو سر کنم

هر جایِ شهر یادِ تو را زنده می‌کند
راهی نمانده! باید از اینجا سفر کنم

بازنشر کرده است.
گفتی چه خبر!؟ از تو چه پنهان خبری نیست
در زندگی‌ام غیر زمستان خبری نیست
در زندگی‌ام، بعد تو و خاطره‌هایت
غیر از غم و اندوه فراوان خبری نیست..
انگار نه انگار دل شهر گرفته‌ست
از بارش بی وقفه‌ی باران خبری نیست
ای کاش کسی بود که می‌گفت به یوسف ؛
در مصر به جز حسرت کنعان خبری نیست..
از روز به هم ریختن رابطه‌ی ما
از خاله زنک بازی تهران خبری نیست
 گفتند که پشت سرمان حرف زیاد است
از معرفت قوم مسلمان خبری نیست..
در آتش نمرود تو می‌سوزم و افسوس
از معجزه‌ی باغ و گلستان خبری نیست
در فال غریبانه‌ی خود گشتم و دیدم
جز خط سیاهی ته فنجان خبری نیست
گفتی چه خبر!؟ گفتم و هرگز نشنیدی
جز دوری‌ات ای عشق ، به قرآن خبری نیست..

بازنشر کرده است.
مرا از زندگانی چیست روی دلبران دیدن
حیات جاودانی چیست پیش دوستان بودن
  • ꧂زهرا ارشدسرای شادی꧁

    صبحها  میتواند زیباتر باشد
    اگر تنها دغدغه زندگیمان مهربانی باشد
    جای دوری نمیرود
    یک روز همین نزدیکیها لبخندمان را
    چند برابر پس خواهیم گرفت
    شاید خیلی زیباتر
    سلاااااااااااام😊
    صبح زیباتون بخیروشادی ☕️
    لینک

بازنشر کرده است.
خرامان بود و همچون آهوان می رقت و می آمد
جهان دور سرم میگشت ،جان می رفت و می آمد
بازنشر کرده است.
ای کاش بجز رنگ خدا رنگ نباشد،
در ملک خدا فقر و بلا ، جنگ نباشد

ای کاش که در سینۀ کس غصّه نبینند
با این همه نعمت ، دل کس تنگ نباشد

ای کاش وفا جای جفا شیوۀ ما بود
اندیشۀ کج ، حقه و نیرنگ نباشد

ای کاش دلی در قفس نفس نبینی
تا سینه چو آیینۀ پر زنگ نباشد

ای کاش اگر دست نیازی به تو رو کرد
از لطف بگیری ، دلت از سنگ نباشد
بازنشر کرده است.
سپاس خدایی که مرا دوست دارد 
در حالی که از من بی نیاز است…
سپاس پروردگاری را که آنچنان با من بردباری میکند که گویی هیچ گناهی ندارم…
.
.
الحمدُلله الّذی تَحبّبَ إلَیَّ وَ هُوَ غَنیٌّ عنّی
و الحمدُللهِ الّذی یَحلُمُ عَنّی حَتّی کَأنّی لا ذَنبَ لی …

فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی


بازنشر کرده است.
اندر دل من مها دل‌افروز توئی
یاران هستند لیک دلسوز توئی

شادند جهانیان به نوروز و به عید
عید من و نوروز من امروز توئی
 
مشاهده ۱۲ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
دلم تنگ است از این دنیا...
چرایش را نمیدانم!
من این شعر غم افزا را...
شبی صدبار میخوانم...
چه میخواهم از این دنیا...
از این دنیای افسونگر
قسم بر پاکی دریا...
جوابم را نمیدانم!
بهارزندگانی را...
چندین بار بوییدم...
کنون با غصه میگویم
خداوندا پشیمانم...
دلم تنگ است از این دنیا...
چرایش را نمیدانم.....
بازنشر کرده است.
پادشاهى هنگام بازگشت به قصر سربازی را دید که با لباسى اندک در سرما نگهبانى ميداد.از او پرسید: سردت نیست؟ نگهبان گفت: چرا اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم...

پادشاه گفت: من الان داخل قصر مى‌روم و مى‌گویم یکى از لباس‌هاى گرم مرا برایت بیاورند. نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده‌اش را فراموش کرد...
صبح روز بعد جسد سرمازده سرباز را در حوالى قصر پیدا کردند، در حالى که در کنارش با خطى ناخوانا نوشته بود:

من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل مى‌کردم اما وعده لباس گرم تو مرا از پا درآورد...
بازنشر کرده است.
عصرها یک معماست
درست مانند یک رویا
غروب در آن نهفته و
شب در کمین او
الهے در این عصر زیبا
خونه دلتون گرم
دستتون پر روزی
روز و روزگارتون خوش
و دلتون از شادے لبریز باشه

عصرتون_عاشقانه

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❤️❤️❤️❤️❤️
بازنشر کرده است.
قابل توجه والدین محترم
خواهشمند است در چهارشنبه سوری حتی برای یک لحظه از فرزندان عزیزتون غافل نشوید
چون احتمال داره که افرادی یا اشخاصی جهت برهم زدن جشن قشنگ سنتی چهارشنبه اخر
را به بهترین شکل ممکن برگزار کنند. و لذا از والدین محترم استدعا دارم که مراقب فرزندان
دلبندتون باشید و مراقب افراد سودجو که از هر ترفندی برای برهم زدن جشن استفاده کنند.
مشاهده ۸ دیدگاه ارسالی ...