وقتی می خندی در قلب بیمارم
زندگی جاری می گردد ،
چشمان گریانم پر ازمی شود
تـرسِ مـن از
بـودن
یا
نبـودن نـیست
ترسِ من
از مـرداب
درون آدمهـاست
که با
لغـزشِی
در خود
هضمـت می کنن...
تمام تردیدهای من
در دوستت دارمهای تو
بی معنا شدند..
باز هم شعر هایم بوی عشق گرفته اند
بوی تورا...
Your browser does not support the video element.
...
هربرگ زرد که بیفتد
یک قصه از هزارو یک شب پاییز
از پرتگاه کلامت
پرت می شود
در کتابی بدون شرح
با زیر نویس مرگ
و زمین خودش را به خواب می زند
تا عاشقانه ای دیگر...
Your browser does not support the video element.
....
Your browser does not support the video element.
....
Your browser does not support the video element.
...
نه گریزست مرا ازتو نه امکان گریز
چاره صبرست که هم دردی وهم درمانی
ﺧﺎﻃﺮﻩ …
ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ …
ﺛﺎﻧﯿﻪﻫﺎﯾﻢ ﺑﻮﯼ ﺩﻟﮕﺮﻓﺘﮕﯽ ﻣﯽﺩﻫﺪ …
ﭼﻪ ﻣﻬﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻰ ﺩﺭﺩﺳﺮﻯ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺭﻓﺘﮕﺎﻥ !
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻰ ﻇﺮﻓﻰ ﺭﺍ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻣﻴﮑﻨﻨﺪ،ﻭﻧﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﻰ ﺩﻟﻰ ﺭﺍﺁﺯﺭﺩﻩ !
ﺗﻨﻬﺎﺑﻪ ﻓﺎﺗﺤﻪ ﺍﻯ ﻗﺎﻧﻌﻨﺪ .
ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﺍﺳﺖ،ﻳﺎﺩﻯ ﺍﺯﻋﺰﻳﺰﺍﻥ ﺍﺯﺩﺳﺘ ﺮﻓﺘﻪ ﮐﻨﻴﻢ،
ﺑﺎﺷﺪﻛﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﻴﺰ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ یاﺩ ﻧﺒﺮﻧﺪ …
مادر و پدر عزیزم روحتان شاد و یادتان گرامی...
فرقی نمی کند روز یاشب
یادت بماند اگر بروی
دلتنگی چون گرگ
به جانم می افتد
تمام دوستت دارم ها را
قطار کرده ام
به تو برسم...