فرامرز کریم پور
۳۲۰ پست
۴۱۹ دنبال‌کننده
۴۱,۳۲۵ امتیاز
مرد، مجرد
۱۳۶۹/۱۰/۰۱
فوق ديپلم
ايران، آذربايجان شرقي
زندگی با خانواده
سربازی رفته ام
سیگار نميکشم

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
دوستان فیس اینجا اعلام حضور کنند
من با نام کاربری
faramarz lord
این شبکه عضو بودم
خودم هم کاربر فعال بودم نفر هشت این شبکه
بچه گروه ملودی
فانوس
و خیلی گروه ها دیگه که حضور ذهنم نیستن
داداش بنامین
الیاس
ابجی شیرین با ارش مدیرها ملودی بودن ایا شخصی هست
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
من اگر با مَن نباشم می شَوَم تنها ترین
کیست با مَن گر شَوَم مَن باشد از مَن ماترین

من نمی دانم کی ام من ، لیک یک من در من است
آن که تکلیف مَنَش با من منِ، من ، روشن است

من اگر از من بپرسم ای من، ای همزاد من !
ای منِ غمگین من در لحظه های شاد من !

هرچه از من یا منِ من ، در منِ من دیده ای
مثل من وقتی که با من می شوی خندیده ای

هیچ کس با من ، چُنان من مردم آزاری نکرد
این منِ من هم نشست و مثل من کاری نکرد

ای منِ با من ، که بی من ، من تر از من می شوی
هرچه هم من من کنی ، حاشا شوی چون من قوی

من منِ من ، من منِ بی رنگ و بی تأثیر نیست
هیچ کس با من منِ من ، مثل من درگیر نیست

کیست این من ؟ این منِ با من زمن بیگانه تر
این منِ من من کنِ از من کمی دیوانه تر ؟

زیر باران من از من پر شدن دشوار نیست
ورنه من من کردنِ من ، از منِ من عار نیست

راستی ! این قدر من را از کجا آورده ام ،
بعد هر من بار دیگر من ، چرا آورده ام ؟

در دهان من نمی دانم چه شد افتاد من
مثنوی گفتم که آوردم در آن هفتاد من !
بازنشر کرده است.
ﺯﯾﻦ ﭘﺲ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ "خ خ خ خ خ" ﺍﺯ ﮐﻠﻤﺎﺕ جدید ﺯﯾﺮ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ:



ﻣﺎﺥ: ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ!
ﺗﺎﺥ: ﺗﺮﮐﯿﺪﻡ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ!
ﺑﺸﺎﺥ: ﺑـﯿﻬﻮﺵ ﺷﺪﻡ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ!
ﭘﺸﺎﺥ: ﭘﺨﺶ ﺷﺪﻡ ﺍﺯﺧﻨﺪﻩ!
ﭘﺸﮑﺎﺥ: ﭘﻬﻦ ﺷﺪﻡ ﮐﻒ ﺍﺗﺎﻕ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ!


روابط عمومی فرهنگ و ادبیات‌ فضای مجازی 😂😂
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.
بی وۆجوْد آخیر سَنه من نئیله‌دیم
سن منی آتدین اۆرک‌دن، گئدیرم
سنی تاری، من گئدنده گل گینَن
گؤر نئجه، حال-ی پریشان گئدیرم
گئدیرم، سانما سنی آز سئویرم
من سنی چوْخ سئودیغیم‌دن گئدیرم
بازنشر کرده است.
گؤزَلیم گؤزلرین آیدین گئدیرم
یئنه سن‌سیز نئجه یوْرغون گئدیرم
نئیله‌ییم سن منی هئچ واخ سئومه‌دین
گئدیرم ائی داش اۆرک، گؤزلری گیریان گئدیرم
بازنشر کرده است.
جزیزه سقطرا، خون اژدها در یمن
🌷
  • آرش ( گروه لاله های سرخ )

    جزیره سقطرا (Socotra) در یمن با بافت گیاهی عجیب‌وغریبش در حاشیه اقیانوس هند، میان آفریقا و آسیا جا خوش کرده است. درخت خون اژدها، یکی از عجیب‌وغریب‌ترین گیاهان سقطرا است که ما را به یاد سرزمین‌های فانتزی در فیلم‌های تخیلی هالیوود می‌اندازد. این جزیره مجموعه‌ای از جذابیت‌های خلقت است و تنوع بی‌نظیری از گیاهان عجیب‌وغریب آن را پر کرده است

  • m͎a͎h͎y͎a͎

    عجب اسمی داره

بازنشر کرده است.
یه دعا بکنم دسته جمعی آمین بگین

پسرایی که بااکانت دختراومدن ان شاالله حامله بشن 👍🤣🤣
مشاهده ۱۲ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
هر موقع خواستین
از لفظ "دهاتی" برای
تحقیر كسى استفاده کنین بايد بدونین
دهاتی یعنی:
تنوع لباس و رنگ و موسیقی شاد، یعنی تنوع زیبای لهجه ها، یعنی میراث فرهنگی، يعنى تمدن اصيل و پا برجا...
بازنشر کرده است.
آمدم پیش دوچشمانت بمیرم نیستی
ازشفای بوسه‌ات‌حاجت‌بگیرم نیستی
میروم شایدکه بعداز مردنم‌ یادم‌کنی
بی‌توحکم‌مرگ خودرا‌میپذیرم‌نیستی
غرق رویاهای شیرین توخسرومیشوم
مثل فرهادی‌سحرگاهان فقیرم‌نیستی
نیستی‌طوفان ‌بپاکردی به دریای دلم
بادبان‌بشکسته‌درطوفان‌اسیرم‌نیستی
سینه ازتیر نگاهت زخم دارد تا ابد
تاقیامت‌عاشق‌این زخم وتیرم‌نیستی
درتنور غصه میسوزم میان شعله ها
زیرسنگ آسیاب غم خمیرم نیستی
منتظرچشمان بیخوابم‌براه‌قاصدی
مثل من مشتاق یک نامه برایم نیستی
بازنشر کرده است.
گر چه
''شما'' واژه محترمی ست
اما ....
''تو'' شدن لیاقت میخواد
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
نیمہ ے گمشدہ ے عزیزم
خاڪ بر سرت با این مسیریابیت✓...!
😐😂
✌🥀
بازنشر کرده است.
‏دختر باید با مو مشڪے قشنگ باشه وگرنہ با مویِ بلوند ممدام قشنگن✓...!😂
✌🥀
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.

🌺میـلاد گل
🎊رسول و زهرا و علی است

🌺زیرا که جهان
🎉خجسته زین نور جلی است

🌺ما را دگر
🎊از روز جـزا بیمی نیست

🌺چون بر دل ما
🎉عشق حسین ابن علی است

🌺میلاد امام حسین (ع) مبارک🎊💐

بازنشر کرده است.
دنیا غم هجران تو را نیز سرآورد
پیراهن خونین تو را از سفر آورد
آه این چه حریفی‌ست که در دور غم از او
چون باده طلب کردم خون جگر آورد
موج غم عشق تو به هرسو که دلش خواست
آزرده دلم برد و دل آزرده‌تر آورد
گفتی که به جز من به کسی دل نسپردی
نفرین به سخن‌چین که برایم خبر آورد
گفتم که حریف غم عشق توام اما
دردا که مرا نیز غم از پای درآورد
تو نم‌نم بارانی و من قطره‌ی اشکم
هرکس که تو را دید مرا در نظر آورد
در خاطر ما خاطره ی تلخ خزان بود
این باغ چرا بار دگر برگ و بر آورد