*
من کسی را میخواستم که مرا به این باور برساند که
جهان ارزش زیستن دارد هنوز هم
که زیادهخواهی نیست اگر آدمی کسی را بخواهد که دوستش داشته باشد،
که زیاده خواهی نیست اگر آدمی توقع داشته باشد که کسی او را درک کند، که زیادهخواهی نیست اگر آدمی چیزی فراتر از یک زندگی معمولی و جهانی بدون عشق بخواهد.
که زیادهخواهی نیست اگر آدمی آرزو کند یک بار دیگر متولد شود و زندگیاش را جوری که میخواهد پیش ببرد، آدمهایی را ملاقات کند که دوست دارد و اتفاقاتی را رقم بزند که دلش میخواهد.
من فقط نیاز داشتم کمی حرف بزنم و کسی باشد که مرا بفهمد، درک کند، بشنود، دوست بدارد و به من بابت نگرانیهای کوچک و بزرگی که داشتم، حق بدهد و این زیاده خواهی نبود...
✍🏻نرگس صرافیان طوفان
من در ایران چیزهای عجیبی دیدم!
اینجا مثل آلمان پل عشق ندارد
از رز هلندی هم خبری نیست
اینجا عشق یعنی
دوست داشتن یعنی کلاس گذاشتن
برای همدیگر
مهربانی ات را می گذارند
به حساب آویزان بودنت
هنوز کلی جا هست که باید مسافرت کنیم
هنوز کلی فیلم مونده که ندیدیم
هنوز کلی کتاب مونده که نخوندیم و
هنوز خیلی اتفاقای خوب مونده که باید برامون بیوفته.
هنوز یکی هست که باید عاشقش شد
این چیزاس که امید و انرژی میده به آدم...
حرف زیاده ،ولی نمیدونیم ...
به کی بگیم که پشیمون نشیم!!
🗓۱۴۰۲/۹/۱۲
🌸مهربانان روزتان پراز محبت
🌺الهی سهم امروزتان شادی
🌸سهم زندگیتون عشق
🌺سهم قلبتون مهربانی
🌸سهم چشمتون زیبایی و
🌺سهم عمرتون عزت باشه
🌸روز خوبی پیش رو داشته باشید
🌹سلام و درود صبح بخیر
🌹یکشـنـبـهتــون گلباران
🗓۱۴۰۲/۹/۱۲
آرزوهایت را صدا بزن
خوشبختی نزدیک است
مهربانی را بہ قلبت بسپار
شادی را بہ خانہ ات دعوت کن
و قلبت رو جــایـگــاه
عشق و محبت قرار بده
دوستیهاتو با صداقت رنگ بزن
و زیبا زندگی کن
🌹سلام صبحتـون زیبا و دلانگیز🌹
همیشــــه باید فاصله ات را
با بعضی آدم ها حفظ کنی
آن ها وقتی توی ویترینند، جذاب ترند
تو وقتی پشت شیشه باشی در امان تری...
اگر سعی کنی نزدیکشان شوی
خیلی چیزها می فهمی..
در مورد جنسشان، قد و
اندازه شان، هویتشان و....
آنوقت ضربه میخوری، دلخور
میشوی، ناامید میشوی..
یادت باشد:
بعضــی آدم ها
فقط به دردِ "از دور تماشـا شدن" میخورند...!
امیدوارم خدا حواسش شیشدنگ بهتون باشه
نزاره کاریو اشتباه انجام بدین
آدمیو غلط انتخاب کنین
مسیریو عوضی طی کنین
روحتونو خسته کنین
و خدای نکرده جایی بلغزید،
امیدوارم همیشه نگاهِش به شما باشه.
صبح به خیر
سالها بعد
زنانی با غم و اندوهِ فراوان
در خیابانهای شهر قدم خواهند زد...
همان هایی که لاک زدن برایشان عیب بود، دستانشان با لاک هایی به رنگِ قرمز اشکِ گونه هایشان را پاک میکند، همان هایی که اگر لباسِ رنگِ شاد میپوشیدند برایشان حرف و حدیث درست میکردند، حال با لباس هایی به رنگِ سرخ آبی، قرمز، آبیِ فیروزهای و سبز درخیابان های شهر قدم میزنند.
همان دخترهایی که
آرزویِ رشتهی هنر داشتند
و فقط بخاطرِ اجبار اجبار و اجبار...
سر از تشریحِ گوسفند و ماهی در آوردند...
حال همان ها بر دیوارهای شهرِ
متروکه نقاشی هایی از جنسِ بغض، غم وحسرت میکشند...
همان هایی که در رویاهایشان با انگشتانشان تارهایِ گیتار را لمس میکردند، حال صدایِ گیتارهایشان کلِ شهر را به آرامش دعوت کرده است.
آری! همهی آن ها بعد ها به آرزوها و خواسته هایشان رسیدند ولی تا ابد در حسرت و اندوهِ گذشته باقی مانده اند، زیرا لاکِ قرمز و لباسِ شاد را برای سن چهارده سالگی میخواستند و هنر را برای سنِ شانزده سالگی و نیز موسیقی را در سنِ بیست سالگی!
اما اکنون آنها هرکدام سی واندی سال دارند و آرزوهایِ گذشتهشان برایشان هیچ جذابیتی ندارد ..!
#
یه جایی از قلب هست که نمیدونم اسمش چیه
ولی جایِ منتظر بودن برای آدماییه که هیچوقت قرار نیست بیان
╭
تو آدم اشتباهی نبودی! تو در مکان اشتباه و کنار آدمهای اشتباه بودی و موقعیت و شرایط اشتباه باعث شد به چشم نیایی و حس کنی که ارزشمند نیستی! شبیه به چهرهای زیبا در جوار آدمهای نابینا، صدایی زیبا در جوار آدمهای ناشنوا و استعدادی سرشار، در جوار آدمهای در رکودماندهای که با شکوفایی و خلاقیت و تغییر، بیگانهاند.
واقعیت این است که گاهی حس میکنی ناکارآمدترین موجود جهانی و در مقایسه با معیارهای سطحیِ جهان اطرافت، بسیار نابلد! در حالی که تو فقط جای درست و در جوار آدمهای درستی نیستی و همین باعث میشود شکوفا نشوی و به چشم نیایی و احساس کفایت نکنی!!!
گاهی نیاز به هیچ تلاش بیشتری نیست، همین که جایت را عوض کنی، همه چیز درست میشود...