ɑzɑIIʁɑʜɑ

♡دوست من♡خالق مهربانی باش،خالقِ منش خوب،خالقِ ایثار،شهامت،گذشت.. بیشتر

ɑzɑIIʁɑʜɑ
حامی طلایی
کاربر VIP
۴۰ پست
۱۷۷ دنبال‌کننده
۵۷,۱۱۸ امتیاز
زن، متاهل
آروم و عادی

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
خدايا یه چند ميليارد پول بنداز پايين اينقدر فكر ماديات نباش، ارزش نداره.
😁😁😁
بازنشر کرده است.
😁😁😁
بازنشر کرده است.
حالا این یکی دو روزه ماشالا همه معلم اینا میشن
فقط من دارم اکابر تحصیل مینمایم😐
مشاهده ۱۵ دیدگاه ارسالی ...
  • AYSAN

    حالا من یه ضامن کارمند میخواستم اونا که معلم هم بودن میگفتن نه من بابای مدرسه ام(سرایدار)😁

  • Թ♏ɿՐ ɧԹԲ3Հ

    من ضامنت میشم ولی بایدجای استفاده شوبگیا
    وام ازدواج و فرزندآوری😁

بازنشر کرده است.
خدارو شکر قند رو حذف کردم
چاییمو با این نقل سفیدا هستش میخورم
دو سه تا قبل چایی سه چهارتا برای صرف چایی و پنج شش تایی بعد اینکه چایی تموم شد😁😁
بازنشر کرده است.
.
از "فرانتس بکن بائر" کاپیتان تیم افسانه ای آلمان پرسیدند: چرا پسرت مثل خودت ندرخشید؟

پاسخ داد:

چون من پسر یک کارگر بودم و او پسر یک میلیونر ، من برای رسیدن به آرزوهایم چاره ای جز جنگیدن نداشتم و او دلیلی برای جنگیدن ندارد!
بازنشر کرده است.
در آغوش هم
ایستاده‌ایم
بر دو لبه‌ی دنیا

و ۱ کاربر دیگر بازنشر کرده‌اند.
پدرِ من کارگر بود،
پدرِ او معلم...

ما پولِ جهاز نداشتیم
آنها پولِ عروسی!

به هم نرسیدیم.
سالها سپری شد
او پزشک شد و من معلم ورزش.

دخترش دانش آموزم شده
و گاهی من بیمارش میشوم!

اما آنچه هم «درد» و هم «درمان»مان شد
پولِ کمِ حلالِ پدرانمان بود.

مشاهده ۱۰ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
قفلی زدم روش دوست داشتم شمام گوش بدین
مشاهده ۱۱ دیدگاه ارسالی ...
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.
یه وقت به جایی از زندگی میرسی که
نه محبت میخوای،نه توجه
همین که کسی باهات کاری نداشته باشه کافیه.
بازنشر کرده است.
- ‏قوى بودن از كجا شروع ميشه ؟
+ از خط زدنِ آدماى اضافى بدونِ ترس از تنهايى.
بازنشر کرده است.
من باشم و تو باشی و یه حال آروم
یه جاده باشه تا شمال با نم بارون
بازنشر کرده است.
💙💙💙💙💙💙💙
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.
و مثه همیشه زندگی جریان داره با همه ی رنج هایش...
مشاهده ۶۴ دیدگاه ارسالی ...
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.
مرز بین حالا بریم تهش تجربه میشه و این چه گهی بود خوردم خیلی باریکه.
بازنشر کرده است.
روح و جسمش را چنان دوست داشتم
که گویی وجودش ضرورت هستیِ من بود.