بزرگترين تراژدى زندگى اينست كه
خيلى زود پير ميشويم ...
و خيلى دير عاقل
چون زد ايزد خيمه هفت آسمان را
آفريد اقليم پيدا و نهان را
آفريد آن شاهد يكتاى عالم
عالمى آيينه، حسن جاودان را
با نظام علم ربّانى رقم زد
از عنايت خوشترين نظم كيان را
ناز پنهان خواست حُسْنَش را و ليكن
عشق پيدا ساخت آن حسن نهان را
عشق چون از طلعت سلطان عالم
برگرفت آيينه روشن روان را
در ازل شاهنشه ملك ابد خواند
آيت حق، آن امام انس و جان را
سيد سجّاد و سلطان صفا را
شاه ايمان كشور كَوْن و مكان را
قبله اهل سجود و ركن ايمان
آن كه سبقت برد پاكان جهان را
برد گوى سبقت از خوبان عالم
آدم و نوح و خليل پاك جان را
در روانش صد فروغ از نور سبحان
در جمالش صد نشان آن بىنشان را
طاعت و زهد و ثناى صبح و شامش
كرد حيران قدسى عرش آشيان را
پرتو مشكات و مصباح جمالش
ساخت روشن كعبه و دير مغان را
نغمه سُبّوح و قُدّوس ثنايش
در نشاط آورد فوج قدسيان را
دفتر راز و نياز بىمثالش
دفتر عشق است عقل نكته دان را
آن صحيفه سرّ سجّادى است كاشف
راز عشق آن امام راستان را
ز آن صحيفه آيت سجّاد بيند
ديده اهل صفا، راز نهان را
درس عشق آموخت اوراق زبورش
همچنان داود مرغ بوستان را
بلبل خوش
دل آدم عین یک باغچه پر از غنچه است
اگر با محبت غنچهها را آب دادی
باز میشوند...
اگر نفرت ورزیدی...
غنچهها پلاسیده میشوند
میخواهم دوستت نداشته باشم اما نمیتوانم!
و این تنها جاییست که خواستن، توانستن نیست
هیچ میدانی که لرزد پایه عرشه خدا گر یتیمی آه کشد یا عاشقی تنها شود.....
محسن
چه خوش صید دلم کردی
بنازم چشم مستت را…💙
که کس مرغان وحشی را
از این خوشتر نمیگیرد!💖
♥️
رعنا