چون زد ايزد خيمه هفت آسمان را
آفريد اقليم پيدا و نهان را
آفريد آن شاهد يكتاى عالم
عالمى آيينه، حسن جاودان را
با نظام علم ربّانى رقم زد
از عنايت خوشترين نظم كيان را
ناز پنهان خواست حُسْنَش را و ليكن
عشق پيدا ساخت آن حسن نهان را
عشق چون از طلعت سلطان عالم
برگرفت آيينه روشن روان را
در ازل شاهنشه ملك ابد خواند
آيت حق، آن امام انس و جان را
سيد سجّاد و سلطان صفا را
شاه ايمان كشور كَوْن و مكان را
قبله اهل سجود و ركن ايمان
آن كه سبقت برد پاكان جهان را
برد گوى سبقت از خوبان عالم
آدم و نوح و خليل پاك جان را
در روانش صد فروغ از نور سبحان
در جمالش صد نشان آن بىنشان را
طاعت و زهد و ثناى صبح و شامش
كرد حيران قدسى عرش آشيان را
پرتو مشكات و مصباح جمالش
ساخت روشن كعبه و دير مغان را
نغمه سُبّوح و قُدّوس ثنايش
در نشاط آورد فوج قدسيان را
دفتر راز و نياز بىمثالش
دفتر عشق است عقل نكته دان را
آن صحيفه سرّ سجّادى است كاشف
راز عشق آن امام راستان را
ز آن صحيفه آيت سجّاد بيند
ديده اهل صفا، راز نهان را
درس عشق آموخت اوراق زبورش
همچنان داود مرغ بوستان را
بلبل خوش
آرش ( گروه لاله های سرخ )
احسنت
رعنا
خواهش