The Dark Knight

سلام
امشب تولدته...
امسال دقیقاً دومین سالیه که تولدت میشه و تو نیستی...
اما من همچنان برات می‌نویسم که بگم همیشه این روز یادمه و یادم خواهد ماند!
چون تو چیزهای خیلی ارزشمندی رو بهم دادی؛
مهم‌ترینش قوی شدنم بود،
چون درست از زمانی که رفتی،
من طوری شکستم و سختی‌هایی رو طی کردم که باعث شدن قوی بشم،
مجبور شدم قوی بشم،
مهم‌ترینش هم گذران سختی‌هام بدون وجود تو بود،
تویی که همیشه جزو معدود کسانی بودی که آرومم می‌کردی...
اما انگار واقعاً باید ترکم می‌کردی،
باید اعتمادم تخریب میشد،
خودم هم همین طور...
باید در یک تزلزل‌های روحی قرار می‌گرفتم و اشتباه می‌کردم...
باید کامل تخریب میشدم تا دوباره خودم رو از نو بسازم...
چون من باید این می‌شدم؛ اینی که الان هستم...
باید دورمو خالی می‌کردم تا یاد بگیرم قبل از دوست داشتن هر کسی،
اول باید خودم رو دوست داشته باشم و به خودم اهمیت بدم...
باید یاد می‌گرفتم که حتی آدمی رو که بیشتر از جونم هم دوست دارم،
ممکنه یه روزی تنهام بذاره،
پس کسی عزیزتر از خودم برای خودم نیست!
که بفهمم من چه کسی بودم و چقدر خودم، خودم رو نادیده گرفتم...

«ادامه در کامنت»

اعتماد بنفس تا یه حدی جذابه بعدش دیگه خنده داره.

در دنیا جای کافی برای همه هست، پس به‌جای اینکه جای کسی را بگیری، سعی کن جای خودت را پیدا کنی.

ما تو تموم زندگیمون، مشغول وانمود کردن هستیم.

اوکی شکست عشقی سخته
ولی تاحالا با اونی که دوسش داری راجب اونی که دوسش داره صحبت کردی؟
این از شکست عشقیم سخت تره

آن چه چشمگیر و زیباست همیشه خوب نیست ..
اما آن چه خوب است همیشه زیباست ...

زیبایی درونی را نمی توان با آرایش کردن خلق کرد ...

تصمیمات درست از تجربه حاصل می شوند ..
و تجربه از تصمیمات نادرست ...

مردگان بیشتر از زنده ها گل دریافت می کنند ..
زیرا حس پشیمانی قوی تر از حس شکرگزاری است ...

هرگز زندانی گذشته خودت نباش ..
آن اتفاق فقط یک درس بود،
نه یک حبس ابد ...