چقدر آهنگهای قشنگ در اين دنيا وجود داشت كه من نشنيده بودم، چقدر چهره های زيبا از برابرم گذشتند كه من آنها را نديدم، چقدر روياهای عجيب ديدم كه وقتی از خواب بيدار شدم، هرگز ديگر به يادم نيامد و بوی عطری از دست رفته در دلم چنگ زد كه تا هميشه خودم را نبخشم. زندگی يعنی چه؟ هميشه نصفه نيمه، هميشه ناتمام، هميشه ناگهان جايی قطع میشدم...
مهمترین رابطهی شما، رابطه با خودتان است. مهمترین رابطهاى که نیاز به التیام دارد، رابطه با خودتان است و شخصى که واقعاً به عشقش نیاز دارید خودتان هستید...
وقتی خودم را بهقدر کافی دوست داشتم، و برای سلامت روح، جسم و حال خوبمارزش قائل شدم؛
شروع کردم به ترک کردن چیزهایی که سالم نبودند. یعنی آدمها، مشاغل و عادات و اعتقاداتی که مرا کوچک و حقیر نگه میداشت کنار گذاشتم...
قبلاً فکر میکردم این کار به معنی وفادار نبودن است ولی در واقع این معنای دوست داشتن خود است...
بخاطر خودتون توی سال جدید بهترین دوست خودتون باشید.....
"برای زندگی کردن در خارج از داستانمان باید با شجاعت از زندگی داستانی خود عبور کنیم و تمامی آنچه را که هستیم و نیستیم پذیرا شویم و دوست بداریم باید وقت بگذاریم و یکایک بخشهای زندگی خود را مرور کنیم و نقاط گرفتاری، آزردگی و کامل نبودنمان را آشکار نماییم. باید رنجشها و نفرتهایمان را متعهدانه رها کنیم و از مقصر شمردن دیگران برای وضعیت زندگی خود دست بکشیم. باید آماده پذیرش مسوولیت وضعیت کنونی خود باشیم و باری را که هنوز از گذشته بر دوش داریم، به زمین بگذاریم. باید متعهد به گذر کردن از نمایش نامه خود شویم و سرانجام با داستانمان آشتی کنیم."
مژدهای دل که دگرباره بهار آمده است
خوش خرامیده و با حسن و وقار آمده است
به تو ای باد صبا میدهمت پیغامی
این پیامی است که از دوست به یار آمده است
شاد باشید در این عید و در این سال جدید
آرزویی است که از دوست به یار آمده است
تک ستاره عزیزم سال نو بر شما مبارک
مژدهای دل که دگرباره بهار آمده است
خوش خرامیده و با حسن و وقار آمده است
به تو ای باد صبا میدهمت پیغامی
این پیامی است که از دوست به یار آمده است
شاد باشید در این عید و در این سال جدید
آرزویی است که از دوست به یار آمده است
تک ستاره عزیزم سال نو بر شما مبارک
سالی سرشار از عشق و پویایی و آرامش را برایت آرزو میکنم. الهی بر بام خانه ات مهربانی، بر دستانت برکت مهر و بر قلبت نیایش عاشقانه ببارد. نوروز و سال نو مبارک. سالی سرشار از زیبایی داشته باشی ملیح جان
یک سال دیگر گذشت و من به قدر ده سال بزرگتر شدم و به قدر دهها سال تجربه کردم و دویدم و افتادم و بلند شدم.
یک سال دیگر گذشت و من آموختم که در جهان هیچ چیز ارزشمندتر از سلامتی، همدلی و مهربانی نیست و با خودم عهد کردهام که مهربانتر باشم، هم با خودم و هم با آدمها.
یک سال دیگر گذشت، بسیار بدرودها گفتهام و بسیار درودها و در پایانِ تمام آشناییها و وداعها دریافتهام که حضور آدمها در جهان من همیشگی نیست و در جوار آدمها بودن؛ یا درسیست برای من، یا فرصتی برای تجربه کردن احساساتی ناب و همین است که اهمیت دارد.
یک سال دیگر گذشت و من بیش از هر زمان دیگری دریافتهام که سخت نگیرم به خودم و لذت ببرم و دوست بدارم و تلاش کنم و مهربان باشم.
یک سال دیگر گذشت و امید که سال پر برکتی پیشرو باشد. سالی که به مهر و موفقیت و سلامتی و دوستی بگذرد و جولانگاه تجربهها و اتفاقات و آدمهای ناب باشد.
قرار نيست جواب همه را بديم
قرار نيست همه را خوشحال كنيم
قرار نيست همه از ما راضى باشند
قرار نيست همه با ما دوست باشند
بعضى اوقات ما فكر میكنيم كه مسئوليت ويژهاى بر عهده داريم تا رضايت همه را جلب كنيم و جورى رفتار كنيم كه همه از ما خوششون بياد و به همين خاطر زندگى خودمون را تباه ميكنيم تا محبوب دلها باشيم، اونم براى آدمهايى كه امروز هستند و فردا نيستند!
يادمون باشه كه ما مسوول خوشحال كردن همه نيستيم و نبايد باشيم.
سعى كنيم آدماى درست را انتخاب و به زندگيمون وارد كنيم، دو تا دوست خوب كه رابطه عميق و محكمى باهاشون داريم، بهتر از صد تا رابطه بىارزش و توخاليه كه فقط وقت و انرژى و عمر آدمو تلف ميكنه
درست انتخاب كنيم.
همهٔ ما یک منِ کمارزش داریم که در اعماق وجودمان دفن شده است، بخشی که میتواند به ما احساس بیارزش بودن بدهد، این بخش شاید گهگاه آشکار شود یا همراه دائمیمان باشد. این من موجب میشود به خودمان شک کنیم یا خجالت بکشیم، مضطرب شویم یا حتی افسرده گردیم. بیشتر اوقات، درست همان موقع که نیاز داریم برآورد دقیقی از ارزش خود داشته باشیم، سر و کلهاش پیدا میشود و دخالت میکند و در نتیجه، کمبود اعتماد به نفس پدید میآید که شناختهشدهترین مسئلهٔ مورد نظر رواندرمان و آموزگاران خودیاری و همچنین ریشهٔ بیشتر مسائل روانی دیگر است. با این همه و با وجود همهٔ کارهایی که در جهت بهبود اعتماد به نفس در دهههای پیش انجام شده است، منِ کمارزش هنوز به ما چسبیده و مسئلهساز است.
قسمت جالبی از متن کتاب
تسخیر شدگان ''داستايوفسكى''
هر"پرهیزکاری"گذشته ای دارد
وهر"گناه کاری"آینده ای
پس قضاوت نکن.
میدانم اگر:
قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم،
دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا
در شرایط او قرار دهد...
تا به من ثابت کند.
در تاریکی همه ی ما شبیه یکدیگر یم.
محتاط باشیم، در "سرزنش "
و"قضاوت کردن "دیگران
وقتی ؛
نه از" دیروز او"خبر داریم،
نه از"فردای خودمان".
تنها بازمانده يك كشتی شكسته توسط جريان آب به يك جزيره دورافتاده برده شد. با بی قراری به درگاه خداوند دعا میكرد تا او را نجات بخشد. ساعت ها به اقيانوس چشم میدوخت، تا شايد نشانی از كمك بيابد اما هيچ چيز به چشم نمیآمد.
سرآخر نااميد شد و تصميم گرفت كه كلبه ای كوچك بسازد تا خود و وسايل اندكش را بهتر محافظت نمايد. روزی پس از آنكه از جستجوی غذا بازگشت، خانه كوچكش را در آتش يافت، دود به آسمان رفته بود. اندوهگين فرياد زد: «خدايا چگونه توانستی با من چنين كنی؟»
صبح روز بعد او با صدای يك كشتی كه به جزيره نزديك میشد از خواب برخاست. آن کشتی میآمد تا او را نجات دهد. مرد از نجات دهندگانش پرسيد: «چطور متوجه شديد كه من اينجا هستم؟»
آنها در جواب گفتند: «ما علامت دودی را که فرستادی، ديديم!»
پی نوشت :دفعه آينده كه كلبه شما در حال سوختن است به ياد آورید كه آن شايد علامتی باشد برای فراخواندن رحمت خداوند
مادر مهاجر، دوروته لانگ، 1936
دوروته لانگ با عبور از تابلو خام اردوگاه جمعآوری نخود در نیپومو، در شمال لسآنجلس این عکس را ثبت کرد. بعدها نوشت: میدانستم که بنا بر وظیفهام این تصویر را ثبت کردهام. پس از آن لانگ مقامات را در مورد وضعیت افراد در اردوگاه مطلع کرد و آنها 20000 پوند غذا برای مردم فرستادند.
هرانسانی، بذری منحصربه فرد در اعماق جان خویش دارد و برای شکوفایی همان بذر است که او در زیر این گنبد مینایی حضور پیدا کرده است. همین بذر منحصربه فرد و متمایز است که از تو انسانی خاص و متمایز از دیگران میسازد. خطر زمانی احساس میشود که ما این خاص بودن را از دست بدهیم و سعی کنیم شبیه دیگران شویم. کسانی که سعی میکنند تا همهی مردم اجتماع را شبیه هم سازند، به این گوهر یگانه و خاص انسانی خیانت میکنند.
علیرضا حسن زاده
★彡 تܭــ ܢܚـتارܘ 彡★