گفتم به دلم ای دل تنها
گفتا برو کن شکر خدا را
گفتم که چگونه شاد گردم
گفتا که بخند بروی دنیا
گفتم که کجا برم پناهی
گفتا بگشا چشمو نگاهی
گفتم به چه من نظر کنم دوست
گفتما همه ی عالم از اوست
دلتوننننن شاددددددددددددددددددددددددددددددد
روزی باد به آفتاب گفت: من از تو قوی ترم
آفتاب گفت: چگونه؟
باد گفت آن پیرمرد را میبینی که کتی بر تن دارد؟ شرط میبندم من زودتر از تو کتش را از تنش در می اورم.
آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد به صورت گردبادی هولناک شروع به وزیدن گرفت. هرچه باد شدید تر میشد پیرمرد کت را محکم تر به خود می پیچید...
سرانجام باد تسلیم شد.
آفتاب از پس ابر بیرون امد و با ملایمت بر پیرمرد تبسم کرد و طولی نکشید که پیرمرد از گرما عرق کرد و پیشانی اش را پاک کرد و کتش را از تن دراورد.
در ان هنگام آفتاب به باد گفت...
دوستی و محبت قوی تر از خشم و اجبار است.
این نوشته شمس تبریزی
قشنگ ترین چیزی بود که امروز خوندم:
ما باور کرده ایم که خداوند ما را از بالا می بیند،اما درواقع او از درون می نگرد ❤️
_______________________
(بین کلمات زیبای قرآن دنبال نور و امیدی؟ این هشتگ برای توئه)
قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ
وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا(جن۲۲)
بگو: هرگز احدی مرا در برابر خدا
حمایت نمیکند و جز او هیچ پناهگاهی
سراغ ندارم.
ولی من هروقت بریدم و خسته شدم
و فکر کردم که دیگه نمیتونم ادامه بدم
همین یه جملهاش منو نگه داشت که:
تو در پناه خدایی و خدا هرگز دیر نمیکنه🌸🌿
گاهی از خود بپرسید اگر خود را ملاقات میکردید
آیا از خودتان خوشتان می آمد؟
بگینز: من هيچوقت تو عمرم از شمشير استفاده نکردم.
گندالف: و اميدوارم هيچوقت هم استفاده نکنی!
امّا اگه مجبور شدی ازش استفاده کنی، اينو يادت باشه: "شجاعت واقعی این نیست که جان یکی رو بگیری، بلکه وقتیه که از یکی چشم پوشی کنی..."
دیالوگ از فیلم The Hobbit
برای هر رنجی مرزی وجود دارد که رنج را تنها تا بدانجا راه است.
پس از آن یا پایان فرا میرسد و یا رنج دگرگون میشود و رنگ زندگی به خود میگیرد.
این دگرگونی هرچند میتواند دردآور باشد، اما در این حال، رنج به منزلهی امید و زندگیست...
•بخشی از کتاب "شادمانیهای کوچک "
زندگی تو،
زندگی توست؛
مگذار در مَحبس تاریکِ تسلیم بماند.
تردید نکن
که نوری هست،
شاید چندان نباشد که گفتهاند
امّا آنقدر هست
که از پس تاریکیات برآید.
✏️ چارلز بوکوفسکی
«وقتی آدم قلبش را سرد احساس میکند بهتر است خاموش باشد. تو تنها کسی هستی که امروز دوست دارم برایش بنویسم. اما باز هم دلیل نمیشود. از طرفی بد هم نیست. تا امروز بهترین خصوصیاتم را دیدهای و دوست داشتهای. شاید این اسمش دوست داشتن نباشد. شاید دوست داشتنت واقعی نباشد مگر وقتی که مرا با تمام ضعفها و خطاهایم دوست بداری. اما تا کی؟ سخت شکوهمند اما هولناک است که باید یکدیگر را وقت مخاطره و تردید هم دوست بداریم، در قعر دنیایی که فرو میپاشد و در تاریخی که زندگی انسان پشیزی نمیارزد.
بخشی از نامههای عاشقانه آلبر کامو به ماریا کاسار💌
★彡 تܭــ ܢܚـتارܘ 彡★
عالیم مملی
بعله که میدونم یعنی ناز و دوست داشتنی
★彡 تܭــ ܢܚـتارܘ 彡★
حالا یه شعر با نازار برایم بسرای