♡ خورشید ♡ رقص واژه ها ♡
۳,۸۳۱ پست
۱۸۱ دنبال‌کننده
۱۵,۴۶۶ امتیاز
زن
ايران
زندگی با خانواده
نوشتن شطرنج
galaxy A32

تصاویر اخیر

و ۳ کاربر دیگر بازنشر کرده‌اند.
نشاید سرزنش کردن مرا در چندین
جوانی بود و کار دل

چه می کردم ...



دیدگاه غیرفعال شده است.
قصه ی روز و شبِ من، سخنی مختصر است
روز در خوابِ خیالاتم و شب بیدارم ...



چشم نتوان دوخت که نبیند
پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید ...



دلبرے نا دیده بر قلبم شده فرمانروا
نرم نرمڪ دل بہ او بستم نمی‌دانم چرا ...
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
به کنج عافیت، می‌خواستم کز فتنه بگریزم
بلای ناگه از در و دیوار پیدا شد ...


❤️
آن طبیبی که مرا دید درِ گوشم گفت
درد تو دور؎ یار است، به آن عادت کن ...

پر نقش‌تر از فرش دلم بافته‌ای نیست
از بس که گره زد به گره حوصله‌ها را ...



  • ღمهدیارღ

    هیچکس ازکنار گل، دست خالی، برنمیگردد
    گلابگیر به گلاب میرسد.کندو دار به عسل
    نقاش به نقشعکاس به عکس و بلبل به آواز
    بیاییم همچون گل باشیم و چشمه خیر و نیکی..‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌.
    لایک به پست زیبای شما
    ارادتمند شما
    مهدیار
    1403/02/07

آن که می‌گفت منم بهر تو غمخوار ترین
چه دل‌ آزار‌ترین شد، چه دل آزار‌‌ترین ...



یاد‌ تو،‌ حس‌ قشنگی‌ست،‌ که‌ در‌ دل‌ دارم
چه‌ تو‌ باشی،‌ چه‌ نباشی،‌ نگهش‌ می‌دارم ...

همه عمر با تو قدح زدیم و نرفت ، رنج خمار ما
چه قیامتی‌ که نمی‌رسی ز کنار ما به‌ کنار ما ...



بازنشر کرده است.
مشاهده ۱۲ دیدگاه ارسالی ...
گفته بودم به کسی نخواهم ورزید
آمدی و همه فرضیه‌ها به هم ریخت ...
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌C᭄ᥫ᭡
یڪ لحظہ دیدن رخ جانانم آرزوست
یڪ دم وصال آن مہ خوبانم آرزوست

در خلوتی چنان ڪہ نڪَنجد ڪسی در آن
یڪ بار خلوت خوش جانانم آرزوست ...



مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
من شب و تو ، به تو روشنم
جان شبی، دل ز شبم بر مکن ...



دیدگاه غیرفعال شده است.
هر که دلارام دید از دلش آرام رفت
چشم ندارد خلاص هر که بر این دام رفت ...


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌