روانشناسی میگه :
عشق میتونه خاطره ای رو به جابزاره که
هیشکی توانایی ربودنش رو نداره،
ولی در عین حال میتونه دردی رو به جا بزاره که
هیشکی نمی تونه خوبش کنه.✨
سرزمین ما، که زنی اسیر است،
آزادی مرگ دارد، در اشتیاق و احتراق.
و سرزمین ما، در شب خونین خود
گوهری است که بر دوردست بر دوردست میتابد
بیرون را روشن میکند...
اما، در درون آن،
ما بیشتر خفه میشویم!
محمود درویش
جايىكهعقلبتونهجلوىاحساستوبگيره
يعنىدلديگهخستهس!🖤
مراقب باشیم....
"هشدار"
بعضی وقتها دل کندن سخت میشود چون به یک نفر بیشتر از آنچه که هست علاقمند میشویم
در واقع بیشتر از اینکه عاشق خود آن شخص باشیم
عاشق تصورات خودمان
و رویاها و خاطراتی که با او ساخته ایم میشویم
دیدهاید گاهی یک نفر چقدر عذابتان میدهد
اما باز هم ترس از دست دادنش را دارید؟
یا اینکه گاهی وقتها هرطور که فکرش را میکنید این آدم آن آدمی نیست که شما میخواستید
اما باز هم نمیتوانید از او جدا شوید ؟!
این قضیه دقیقا از دلبستگی به رویاها و خاطرات آن آدم آب میخورد وگرنه چطور ممکن است یکنفر دلیل حال بد ما باشد آن وقت برای از دست ندادنش جان بکنیم ؟!
ما خود خالق تصورتمان از آدمها هستیم و همین ویژگی گاهی باعث میشود که کسی را بیشتر را از آنچه هست تصور کنیم و بیشتر از آنچه ارزشش را دارد دوست داشته باشیم ...
حواسمان به تفاوتِ تصورتمان از آدمها با خودِ واقعیشان باشد تا کلاه سر احساساتمان نرود .
کمرش خمیده میشود
تا کمر فرزندانش راست باشد
چه مرد فداکاریست پدر...
می خواهم برگردم به روزهای کودکی
آن زمان ها که؛
"پدر" تنها قهرمان بود!
عشــق، تنـــها در "آغوش مادر" خلاصه میشد!
بالاترین نــقطه ى زمین، "شــانه های پـدر" بــود!
بدتـرین دشمنانم، "خواهر و برادر" های خودم بودند!
تنــها "دردم"، زانو های زخمـی ام بودند!
تنـها چیزی که "میشکست"، اسباب بـازیهایم بـود!
ومعنای "خداحافـظ"، تا فردا بود!!
زندگی ازمرگ پرسید چرا آدم ها عاشق من هستند اما ازتومتنفرند؟ مرگ پاسخ داد برای اینکه تویک دروغ زیبایی ومن حقیقت تلخ.
پدربزرگم حرف قشنگی میزد
میگفت:وقتی با یکی وارد رابطه شدی هرچقدرم باهاش مشکل داشتی، یادت باشه هیچوقت جلوی دیگران بهش بی احترامی نکنی؛
اون بی احترام بشه، تو بی ارزش میشی!: )
خزان خانوم
بانوي شرقي