بخند
بلندتر بخند
تا عادت کنے بہ خندیدن
دنیا اونقدر هم کہ فکر مےکنے جدے نیست
Your browser does not support the video element.
سلام
صبحتون زیبا دوستان
روز خوشی رو برات آرزو دارم
گفته بودی بلدی حال مرا خوب کنی...
حال من خوب خراب است بدان دست مزن...!!!
♥ گاهے هم
دروغ خوب است
مثلاً میگویم سردم است
تا به این بهانه
دستانم را بگیرے ♥♥♥
تاریــک بــاد !
خـانه ی مـردی که نــجنـگـــــد
بـرای زنـــی که دوستـش دارد
طوری زندگی کنید
که فردا اگه نبودین
پشیمان نشید...
کاش آدم ها می دانستند که در هر دیدار
یک تکه از یکدیگر را با خود می برند…
عده ای فقط غم هایشان را به ما می دهند!
و چقدر اندک هستند
آدم های سخاوتمندی که وقتی به خانه بر می گردی،
می بینی تکه های شادی هایشان را
در مشت های تو جا گذاشته اند
هر گاه عیبی در من دیدی، به خودم خبر بده نه کسی دیگر.
چون تغییر آن دست من است.
کار اولت باعث پیشرفت و بهبودم
می شود اما گزینه دوم غیبت است
و مرا در تاریکی نگه می دارد.
جمله ای که در یک هتل نوشته بود، شگفت زده ام کرد:اگر سبب رضایتت شدیم از ما سخن بگو،
وگرنه با خود ما بگو.
اینگونه غیبت از میانمان میرود.
بهشت وعده دور از دسترسی نیست
اگر بی بهانه خوب باشیم.
باران بهانه بود
تا تو زیر چتر من
تا انتهای کوچه بیایی و
دوستی مثل گلی شکوفه کند
سر تا پایم را خلاصه کنند
می شوم “مشتی خاک”
که ممکن بود “خشتی” باشد در دیوار یک خانه
یا “سنگی” در دامان یک کوه
یا قدری “سنگ ریزه” در انتهای یک اقیانوس
شاید “خاکی” از گلدان
یا حتی “غباری” بر پنجره
مادربزرگم می گفت:
دل هر آدمی دری دارد…
باید باز کنی درِ دلت را رویِ لبخندها…
می گفت:
هر کدام از این درها یک کلید بیشتر ندارند
کلیدِ دل آدم دست خودش نیست
می گفت: کلیدها را پخش کرده اند بین آدمها
و هر کس یکی برای خودش برداشته
می گفت :
بلند شو و بگرد
بگرد ببین کلید قلبِ چه کسی در دستِ توست
و ببین کلید قلبت کجاست ؟
آدم اضافی کسی نباش!
همان جایی که احساس کردی
جایگزین بهتری پیدا کرده،
دقیقا همانجایی که نگاهش سرد شده
و کلامش بی محبت، از همان جا برو....
يک جوری بگذر و برو که به همه ثابت شود،
آدم اضافی بودن در مرام تو نیست
و عشق اولویت اول را میخواهد.
اگه خدا را یافتی
هر چی باختی مهم نیست...
کاش خــدا کمی صــبر می کرد
هنوز آماده نبودم برای بــزرگ شدن
احمد رضایی
احسنت ...
آیهان (کلبه آرامش)
ممنونم