باید به کتاب شعر من حد بزنید
شـلّاق به واژه های مرتـد بزنید!
آتش به تن کاغذ کاهی زدهاید
آژیر خطر ، سریع و ممتد بزنید!
در خاطر من ردّ سیاهی مانده
در سینه کمی امید واهی مانده
در تُنگِ خودش تصوّری از دریا
در ذهن حقیر بچه ماهی مانده
گاهی به سرم هوای شادی دارم
شوقو شعفو شور زیادی دارم
از شوق به پای زندگی میمیرم
افسوس که حبس انفرادی دارم
در دست کجا چراغ راهی دارد
آن کس که خود ادعای شاهی دارد
گویا که خبر ندارد از فرط خوشی!
در سینه جوان ما چه آهی دارد
در مورد ما در اشتباهی شاید
در حال قضاوت و گناهی شاید
یک لحظه اگر به جای ما بنشینی
بر پای همه چو سنگ راهی شاید
#پرویز_شالی
♥️⚜♥️⚜♥️
ای دوست بیا به هم پناهی باشیم
در یک نفس و مسیر راهی باشیم
چون دور فلک ، به کام نامردان است
ما یوسف و مظلوم و به چاهی باشیم
دلدادگی ام به برگ کاهی دادند
عشق و طلبم ، به امر واهی دادند
دنیا هوس است و اهل آن اهل هوس
آمال مرا به یک سیاهی دادند
در راه جهاد ، تاج شاهی است شهید
منشور عروج را گواهی است شهید
ذکر شب جمعه شان نجات است نجات
این راه چه زیباست چه راهی است شهید
#محمد_دیلم_کتولی
█ P U R Y A █
لینک
█ P U R Y A █
لینک