توی این خانه کسی بعد تو تنها مانده
دهن پنجره از رفتن تو وا مانده
قاب عکسی شده این پنجره و رفتن تو
مثل یک منظره در حافظه اش جا مانده
چمدان بستی و هنگام خداحافظی ات
"دوستت دارم" ِ تلخ تو معما مانده
چندتا عکس و دو خط نامه و یک دفتر شعر
تکه هایی است که از روح تو این جا مانده
بی تو تقویم پر از خاطره های خوشمان
زیر لب گفت فقط روز مبادا مانده
از تو یک روح مسافر که پر از خاطره هاست
از من اما جسد یک زن تنها مانده...
سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه🥰
باتوجه به اینکه این شهید یکی ازشهدای مستجاب الدعوه و والامقام هستن وازشون کرامت های زیادی نقل شده تصمیم گرفتم معرفیشون کنم
ایشون ۱۱ دی به دنیا اومدند
۱۱ دی مجروح شدند
و۱۱ دی شهید شدند
اگه دوست داشتین برای شادی روحشون صلوات بفرستین🙂
شهید سید مجتبی علمدار
امشب عجیب دلتنگم نمیدونم برای کی یا برای چی...
فقط میدونم دلتنگم..
🔰 دعای امام زمان (عج) برای رفع گرفتاری های سخت.
يا مَن إذا تَضايَقَتِ الاُمورُ فَتَحَ لَنا باباً لَم تَذهَب إلَيهِ الأَوهامُ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَافتَح لِاُمورِيَ المُتَضايِقَةِ باباً لَم يَذهَب إلَيهِ وَهمٌ ، يا أرحَمَ الرّاحِمينَ
«اى كه چون كارها به تنگنا مىافتد، درى به روى ما مىگشايى كه به خيال كسى هم نرسيده است! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و براى كارهاى به تنگناافتادهام، درى بگشاى كه به خيال كسى هم نرسيده است. اى رحيمترين رحيمان!»
این ابرها را
من در قاب پنجره نگذاشته ام
که بردارم
اگر آفتاب نمی تابد
تقصیر من نیست
با این همه شرمنده توام
خانه ام
در مرز خواب و بیداری ست
زیر پلک کابوس ها
مرا ببخش اگر دوستت دارم
و کاری از دستم بر نمیآید
رسول یونان
یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی
بابی انت و امّی
گوییا هیچ نه همّی به دلم بوده، نه غمّی
بابی انت و امّی
گفتمش دل بردی از ما جان من، مقصد کجاست؟
گفت: عاشق را نشاید گفتگو با ما بیا!
چرا دستمزد یک فوتبالیست معادل حقوق ۶۶۶هزار ایرانی است؟
🔹با ۱۲۰میلیارد تومان در همین وضعیت فعلی نمیتوان کارگاههای کوچک راه انداخت و جوانانی را مشغول به کار کرد؟
صدهاهزار جوان همسنوسال دروازهبان ما، چهبسا با استعدادتر ماهها و حتی سالها در صف انتظار وامی میایستند که یکهزارم دستمزد «بیرانوند» ارزش ندارد.
🔹تنها افتخار فوتبالیستهای ما حضور در جامجهانی بوده، آخرین قهرمانی آسیایی ما و صعود به المپیک به دو سال قبل از انقلاب بازمیگردد.
با این حال باز نمیتوان پرسید چرا دستمزد ماهانه یک فرد ایرانی شاغل در فوتبال ۶۶۶هزار برابر یک ایرانی است که دستمزد پایه میگیرد؟/ هممیهن
بگذار با تو عالم خود را عوض کنم
یک لحظه تو به جای من و من به جای تو
این حال و عالمی که تو داری،برای من
دار وندار و جان و دل من برای تو
مثل یک روحی ؛ رها از بند زندان و تنی!
دور هم باشی اگر از من ٬ همیشه با منی
خوب می دانی که در قلبم کسی جای تو را ...
بعد ِ تو دنیا برای من به قدر ارزنی ...
تو همیشه بی خبر مهمان بغضم می شوی
بی هوا از چشم های خسته ام سر می زنی
خسته ای از این همه طوفان پی در پی ولی
تو امید آخر عشقی ٬ نباید بشکنی !
گرمی دست تو غم را از دل من می برد
مثل یک آتش که می افتد به جان خرمنی
این همه مهر و محبت کار دستت می دهد
وای از آن روزی که دستت می رسد پیراهنی...
اِن یکادُ الذینَ ... چشم نامحرم به دور !
چشم این قوم و برادرهای شوم ِ ناتنی!
من نمی خواهم که هرشب یاد تو باشم ولی٬
تو مگر از خواب های خسته ام دل می کنی؟!
دوست داری بازهم "پروانه تر" از این شوی؟
که تمام لحظه هارا پیله دورت می تنی؟
فکر کن بود و نبود من چه فرقی می کند!؟
مثل من این روزها وقتی به فکر رفتنی
رد پایت را بگیر از کوچه های این غزل
گرچه تو تنها دلیل شاعری های منی..
تماشایت شروع عشق در شبهای بارانیست
مرا آغاز کن با خود، جهان جای تماشا نیست!
چنان بی اختیارم کرده گندمزار موهایت
که شرح حال من مانند موهایت، پریشانیست
پریشان کن وجودم را پریشان و پریشان تر
که فرق عشق با عادت، همین میزان ویرانیست
غمی زیباتر از این عشق در دنیا نخواهی دید
که آغازش پریشانی و پایانش پشیمانیست
به بغض و گریه هایم قول دادم شانه هایت را
همین انگیزه ی طی کردن شب های طولانیست
گناه دلبری کردن تمامش گردن یوسف
که در این عشق بدنامی سزاوار زلیخا نیست
به داروها نیازی نیست وقتی که تو را دارم
علاج خستگی هایم، فقط آغوش درمانیست!
تو را از درد تنهایی،مرا از عشق ترساندند
هزاران دوستت دارم در این تردید زندانیست
من از دیوانگی در اولین دیدار فهمیدم
که امکان فرار از عشق، با دیوار حاشا نیست
نبودی باز امشب هم، خیالت را بغل کردم
به لطف عشق، با تنهایی ام تا صبح مهمانیست
تو تنها تکیه گاه امن در روز مبادایی
بیا! شبهای تنهایی کم از روز مبادا نیست
تمام شهر احوال مرا با چتر می پرسند
که بی تو آسمان روزگارم خیس و بارانیست...
زیر باران بنشینیم که باران خوب است
گم شدن با تو در انبوه خیابان خوب است
با تو بی تابی و بی خوابی و دل مشغولی
با تو حال خوش و احوال پریشان خوب است
روبرویم بنشین و غزلی تازه بخوان
اندکی بوسه پس از شعر فراوان خوب است
موی خود وا کن و بگذار به رویت برسم
گاه گاهی گذر از کفر به ایمان خوب است
شب خوبی ست،بگو حال زیارت داری؟
مستی جاده ی گیلان به خراسان خوب است
نم نم نیمه شب و نغمه ی عبدالباسط
زندگی با تو...کنار تو...به قرآن خوب است
از چشانت بوسه ای بر کند دلم
بر لبانت خندهی زیبا نشست
آرزوی دیدنت دشوار شد
آن دمی که راز دل ها فاش شد
اشتباه کردم تو را دوست داشتم
در دلم بذر محبت کاشتم
تا که عاشق میشوی کاری بکن
درد دلت راز محبت کورکن
پس بذات دیگران خوشبینم مباش
آدمی با طعنه ای رازت کند فاش
در راه رسیدن به تو گیرم، که بمیرم…
اصلا به تو افتاد مسیرم؛ که بمیرم!
یک قطره ی آبم که در اندیشه ی دریا، افتادمو باید بپذیرم که بمیرم…
یا چشم بپوش از منو از خویش برانم…
یا تنگ در آغوش بگیرم، که بمیرم!
این کوزه ترک خورد چه جای نگرانیست؟
من ساخته از خاکِ کویرم، که بمیرم
خاموش مکن آتش افروخته ام را؛ بگذار که بمیرم…
Tamanna
در جواب عکس نوشته؛
بله خیلی زیاد 😔
شهرزاد
بله همینطوره