فصل برگریزان
۱,۸۷۵ پست
۸۲ مشترک
۷۴ پسند
عمومی

رتبه گروه

مبنای تعداد کاربر رتبه ۳۷
مبنای تعداد هوادار رتبه ۱۸
مبنای تعداد ارسال رتبه ۳۹

گروه امروز فاقد فعالیت بوده است.

کاربر فعال ماه مشخص نمی‌باشد.

شب در صورتی بخیر میشه که
بین بازوهاش بخوابونتت وزمزمه کنه
شب بخیر انگیزه بیداری فردام...
نمیدانم چه کرده با تو
که از خود میرانیم
روزی خواهی آمد
که دگر نشانی نیابی از من
چای ریختم برای تو
‌ نبودی
‌غروب در آلاچیق خاطره ها
‌یادمان را
‌با قند لبت نوش کردم
‌و مبهوت در آیینه ی نگاه دیروز م
‌با تو
‌زندگی را قدم زدم

‌امروز دیگر چه فرقی دارد
‌باشی یا نباشی
‌همینکه عاشقت شدم
‌کافی ست ....
به عیادت چشمانم بیا
از ندیدنت
دیگر کم سو شده اند
از این راه دور هم دلم پیشته...
بازنشر کرده است.
ما در این غمکده یارب
به چه کار آمده ایم..؟
بند بند وجودم محتاج توست...
بازنشر کرده است.
باب دلمی...
بازنشر کرده است.
عشق های ممنوعه میسوزاند انسان را
کنارش باشی بخواهدت بخواهیش اما نشود.‌‌‌
پیشم نیستی
ولی
همیشه تو فکرمی...
آغوش تو
بهترین وصف دنیای من است....
بازنشر کرده است.
مهم نیست روزم چقدر بد میگذزه
همین که چند دقیقه باهات حرف بزنم
همه چی به حال خوب تبدیل میشه....
خسته از تلخی ایّام ِ حیاتم امشب
چشم نمناک در این ثانیه ها می میرم
بعدِ مرگم تو مرورم کن و از من بنویس
من که غمناک ترین قصّه ی ِ این تقدیرم
مست عشقم امشب آواز میخواهد دلم
سر مستی باز گو راز میخواهد دلم
بی خبر از یار و از دلدار بودم پیش از این
لیک امشب دلبری طناز میخواهد دلم