| | ☆Zohre |
| | ۲,۰۸۱ پست |
| | ۲۸ دنبال‌کننده |
| | ۸,۲۰۳ امتیاز |
| | زن، مجرد |
| | ۱۳۷۱/۱۱/۲۵ |
| | ليسانس |
| | ايران، گيلان |
| | سربازی فراري |
| | سیگار نميکشم |
| | قد ۱۶۳، وزن ۵۸ |
تصاویر اخیر
همه ی ما دوستانی داریم که از دستشون دادیم . تو حادثه ای . تو دنیای واقعی یا مجازیمون. شایدم دوستانی داریم که از دلمون دورشون کردیم و شایدم دوستانی که از دلشون مارو دور انداختن و... هرچی که هست الان دلتنگمونن یا شایدم چیزی که سخت تره اینه که دلتگشونیم... این که دلتنگمون باشن شاید خیلی برای ما قابل درک نباشه اما...این که دلتنگشونیم ،،، خیلی سخت تر و دردناک تره .گاهی وقتی حتی فکر میکنی که کسی که براش هرلحظه حالت خرابه شاید هرچند سال یک بار هم به یادت نیفته
دلتو میسوزونه و ....تازه حال اون آدمی میشی که دلتگته و ازش بی‌خبری....دنیای ما آدم ها پیچیدست شایدم بخاطر همینه که میگه:
من تو را می‌خواهم تو دیگری را ...و...دیگری دیگری را...
واین چنین است که همه تنهاییم!
امیدوارم چیزی که آرزوشو دارین بهش برسین و کسی که براش دل تنگید و اینجا زیاد میبینم ، خودش با پای خودش برگرده تو زندگیتون .به شرط این که لیاقتتون رو داشته باشه...سال جدیدتون به خوشی و خوشحالی سپری بشه
این آهنگ شاید ماجرای همه ناگفته هاست.روحش شاد.
دلتو میسوزونه و ....تازه حال اون آدمی میشی که دلتگته و ازش بی‌خبری....دنیای ما آدم ها پیچیدست شایدم بخاطر همینه که میگه:
من تو را می‌خواهم تو دیگری را ...و...دیگری دیگری را...
واین چنین است که همه تنهاییم!
امیدوارم چیزی که آرزوشو دارین بهش برسین و کسی که براش دل تنگید و اینجا زیاد میبینم ، خودش با پای خودش برگرده تو زندگیتون .به شرط این که لیاقتتون رو داشته باشه...سال جدیدتون به خوشی و خوشحالی سپری بشه
این آهنگ شاید ماجرای همه ناگفته هاست.روحش شاد.
یک مشت تنهای اندوهگینِ به قدر کفایت دوست‌داشته‌نشده‌ی حفظ ظاهر کرده!
یک مشت خسته‌ی بیش از مرزِ طاقت جنگیده‌ی فراموش شده!
یک مشت بغضِ متحرک و حسرت آرزوهای بسیار بر دوش!
به هم توجه کنیم کمی! به جز ما کسی نمی‌فهمد در این گوشه‌ی جغرافیا چقدر زندگی را سخت سپری کردیم و چقدر سخت به ساده‌ترین نیازهای یک انسان رسیدیم و چه آرزوهای بزرگ و چه دستان کوچکی داشتیم!
ما نیاز داریم به هم محبت کنیم و نیاز داریم همدیگر را دوست بداریم و نیاز داریم برای شادی و لبخند همدیگر - شده به قدر واژه‌ای و حرفی و لبخندکوچکی- کاری کنیم!
ما؛ تاول‌های زیادی بر پا و زخم‌های عمیقی بر دل! ما؛ تشنه‌ی ذره‌ای توجهِ بی‌چشم‌داشت و عشقِ راستین!
ما، برای زندگی دویده و از زیستن بازمانده...
یک مشت خسته‌ی بیش از مرزِ طاقت جنگیده‌ی فراموش شده!
یک مشت بغضِ متحرک و حسرت آرزوهای بسیار بر دوش!
به هم توجه کنیم کمی! به جز ما کسی نمی‌فهمد در این گوشه‌ی جغرافیا چقدر زندگی را سخت سپری کردیم و چقدر سخت به ساده‌ترین نیازهای یک انسان رسیدیم و چه آرزوهای بزرگ و چه دستان کوچکی داشتیم!
ما نیاز داریم به هم محبت کنیم و نیاز داریم همدیگر را دوست بداریم و نیاز داریم برای شادی و لبخند همدیگر - شده به قدر واژه‌ای و حرفی و لبخندکوچکی- کاری کنیم!
ما؛ تاول‌های زیادی بر پا و زخم‌های عمیقی بر دل! ما؛ تشنه‌ی ذره‌ای توجهِ بی‌چشم‌داشت و عشقِ راستین!
ما، برای زندگی دویده و از زیستن بازمانده...
پنجشنبه ها قراره ازکی تعطیلات رسمی بشه؟
مشاهده ۸ دیدگاه ارسالی ...
-
سید دانیال
مجلس هنوز رای گیری نکرده ! اگر هم احیانا تصویب بشه شورای نگهبان احتمال بسیار رد کنه چون طبق قانون میزان کار در هفته ۴۴ ساعته که در صورت تصویب تعطیلی ۵ شنبه ها میشه ۴ ساعت ! صمن اینکه خانه کارگر اتاق بازرگانی و و...مخالف این طرح هستن! همین جالا هم ۵ شنبه ها در ادارات دولتی البته برخی نیمه تعطیل ه
-
☆Zohre
بنظرم مخالفت کنند بهتره . چون کسانی که شاغل هستند اگه بخواهند مرخصی بگیرن برای رسیدن به کارهای اداریشون بیشتر به ضرر اون هامیشه. چون پنجشنبه ها وقتی نیمه تعطیل باشه یا یک هفته درمیان تعطیل کنن کارکنان روزکار و کارمندان نیاز به مرخصی به بقیه کارهای اداریشون میرسن و این که درصورت تعطیلی چون از ساعات کاری کسر میشه قرار شده که به ساعات کاری در روزهای قبل از ۵شنبه افزوده بشه
بی آزار : من الان بلند گفتم مرگ بر آمریکا چرا پس آمریکا نمرد؟
چهل ساله داری فریاد میزنی خسته نشدی!
چهل ساله داری فریاد میزنی خسته نشدی!
مشاهده ۳۳ دیدگاه ارسالی ...
-
☆Zohre
نرو تو حاشیه بگو ادامه نمیدم اما به زیبایی و زشتیشون حاشیه نکش.
نمونه زشتشون فکر کن منم الان بیان بخاطر روسری تو خیابون بزنن ملاجمو بترکونن راضی میشی! -
Shervin
چنین چیزی نمیشه..خصوصا تو گیلان😂تو رشت که بی حجابا از جلو مامورا رد میشن..هیچی نمیگن..نهایتا یه تذکر..اونام الکی رعایت میکنن دو قدم اونور تر بر میدارن..
و بعدشم دور از جونت🌹
مرا ندیده بگیرید و بگذرید از من
که جز ملال نصیبی نمیبرید از من
زمین سوخته ام نا امید و بی برکت
که جز مراتع نفرت نمی چرید از من
عجب که راه نفس بسته اید بر من و باز
در انتظار نفس های دیگرید از من
خزان به قیمت جان جار می زنید اما
بهار را به پشیزی نمی خرید از من
شما هر آینه ، آیینه اید و من همه آه
عجیب نیست کز اینسان مکدرید از من
نه در تبری من نیز بیم رسوایی است
به لب مباد که نامی بیاورید از من
اگر فرو بنشیند ز خون من عطشی
چه جای واهمه تیغ از شما ورید از من
چه پیک لایق پیغمبری به سوی شماست ؟
شما که قاصد صد شانه بر سرید از من
که جز ملال نصیبی نمیبرید از من
زمین سوخته ام نا امید و بی برکت
که جز مراتع نفرت نمی چرید از من
عجب که راه نفس بسته اید بر من و باز
در انتظار نفس های دیگرید از من
خزان به قیمت جان جار می زنید اما
بهار را به پشیزی نمی خرید از من
شما هر آینه ، آیینه اید و من همه آه
عجیب نیست کز اینسان مکدرید از من
نه در تبری من نیز بیم رسوایی است
به لب مباد که نامی بیاورید از من
اگر فرو بنشیند ز خون من عطشی
چه جای واهمه تیغ از شما ورید از من
چه پیک لایق پیغمبری به سوی شماست ؟
شما که قاصد صد شانه بر سرید از من
مژگان به هم بزن که بپاشی جهان من
کوبی زمین من به سر آسمان من
درمان نخواستم ز تو من درد خواستم
یک درد ماندگار! بلایت به جان من
می سوزم از تبی که دماسنج عشق را
از هرم خود گداخته زیر زبان من
تشخیص درد من به دل خود حواله کن
آه ای طبیب درد فروش جوان من
نبض مرا بگیر و ببر نام خویش را
تا خون بدل به باده شود در رگان من
گفتی : غریب شهر منی این چه غربت است
کاین شهر از تو می شنود داستان من
کوبی زمین من به سر آسمان من
درمان نخواستم ز تو من درد خواستم
یک درد ماندگار! بلایت به جان من
می سوزم از تبی که دماسنج عشق را
از هرم خود گداخته زیر زبان من
تشخیص درد من به دل خود حواله کن
آه ای طبیب درد فروش جوان من
نبض مرا بگیر و ببر نام خویش را
تا خون بدل به باده شود در رگان من
گفتی : غریب شهر منی این چه غربت است
کاین شهر از تو می شنود داستان من
بعضی ها این حجم از نمک رو از کجا میارن می‌پاشند توی سایت؟
حدیث مرتبط نداشتی برای اون فوری فوری
حدیث مرتبط نداشتی برای اون فوری فوری
سگی را گفتند از چه روی شما را
نجس نامیدند؟
سگ با پوزخند پاسخ داد:
ما از زمانی نجس شدیم که پاچه
دزدان شهر را گرفتیم …!
عبید_زاکان
نجس نامیدند؟
سگ با پوزخند پاسخ داد:
ما از زمانی نجس شدیم که پاچه
دزدان شهر را گرفتیم …!
عبید_زاکان
تمام حادثه یک توده هیمه بود و شرر
و آن چه ماند ز من خاک بود و خاکستر
بدل به دود شد آن هم که بود در ذهنم
از آن تناورِ پرمیوه سبزِ بارآور
وزآن پرندة آبی که آشیانش را
گرفته بود دو دستم –دوساقه ام- در بر
از آن حروف درخشان که بر زمرّدِ من
شعاع سوزنی صبح می نگاشت به زر
بدل به دود شد آری هر آنچه بود به جا
از آن درخت که من بودم -آن منِ دیگر
و آن چه خاطرۀ آخرین من بوده‌ست
همه کشاکش ارّه همه نهیب تبر
□
نه هیچ می نگرم دیگر و نه می شنوم
نه بر گلم نظری هست و نز پرنده خبر
مرا به گردش تقویم و راز فصل چه کار؟
که نز خزان خطرم هست و نز بهار ثمر
□
درخت‌های جوان تر! مرا به یاد آرید
در آن بهار که گل می کنید رنگین‌تر
نسیم‌های جوان سر حرامتان! جز دوست،
به جای خالی من دیگری نشیند اگر
□
به باد می‌روم و می‌روم ز یاد شما
وزان شود چو به خاکسترم نسیم سحر
و آن چه ماند ز من خاک بود و خاکستر
بدل به دود شد آن هم که بود در ذهنم
از آن تناورِ پرمیوه سبزِ بارآور
وزآن پرندة آبی که آشیانش را
گرفته بود دو دستم –دوساقه ام- در بر
از آن حروف درخشان که بر زمرّدِ من
شعاع سوزنی صبح می نگاشت به زر
بدل به دود شد آری هر آنچه بود به جا
از آن درخت که من بودم -آن منِ دیگر
و آن چه خاطرۀ آخرین من بوده‌ست
همه کشاکش ارّه همه نهیب تبر
□
نه هیچ می نگرم دیگر و نه می شنوم
نه بر گلم نظری هست و نز پرنده خبر
مرا به گردش تقویم و راز فصل چه کار؟
که نز خزان خطرم هست و نز بهار ثمر
□
درخت‌های جوان تر! مرا به یاد آرید
در آن بهار که گل می کنید رنگین‌تر
نسیم‌های جوان سر حرامتان! جز دوست،
به جای خالی من دیگری نشیند اگر
□
به باد می‌روم و می‌روم ز یاد شما
وزان شود چو به خاکسترم نسیم سحر
لبت نه گوید پیداست می گوید دلت آری
که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری
دلت می آید آیا از زبانی این همه شیرین
تو تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان آری؟
نمی رنجم اگر باور نداری عشق نابم را
که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری
چه می پرسی ضمیر شعرهایم کیست آنِ من
مبادا لحظه ای حتی مرا اینگونه پنداری
که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری
دلت می آید آیا از زبانی این همه شیرین
تو تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان آری؟
نمی رنجم اگر باور نداری عشق نابم را
که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری
چه می پرسی ضمیر شعرهایم کیست آنِ من
مبادا لحظه ای حتی مرا اینگونه پنداری
گفتی ببین
امشب ماه کامل است
و من دیدم
تو کامل تر بودی
ماه تر
امشب ماه کامل است
و من دیدم
تو کامل تر بودی
ماه تر
مدال و افتخارات
☆Zohre
محمدعلی
درود بر شما
زهره خانوم میدونید چرا بیشتر ما آدم ها تنها هستیم؟