مهلا

لحظه‌های ناب زندگیم در گذر زمان گم شد..ولی خودمو پیدا کردم..❤ بیشتر

مهلا
۸۸ پست
زن، مجرد
۱۳۶۶/۱۲/۲۵
فوق ليسانس
ايران
زندگی با خانواده
کتاب و سفر و سکوت و تنهایی

تصاویر اخیر

مردی ثروتمند وارد رستورانی شد. نگاهی به این طرف و آن طرف انداخت و دید زنی آفریقایی (سیاه‌پوست)، در گوشه‌ای نشسته است. به سوی پیشخوان رفت و کیف پولش را در آورد و خطاب به گارسون فریاد زد، برای همه کسانی که اینجا هستند غذا می‌خرم، غیر از آن زن سیاهی که آنجا نشسته است!

گارسون پول را گرفته و به همه کسانی که در آنجا بودند غذای رایگان داد، جز زن آفریقایی...

زن سیاه‌پوست به جای آن که مکدر شود و چین بر جبین آشکار نماید، سرش را بالا گرفت و نگاهی به مرد کرده با لبخندی گفت، تشکّر می‌کنم؛

مرد ثروتمند خشمگین شد. دیگربار نزد گارسون رفت و کیف پولش را در آورد و به صدای بلند گفت، این دفعه یک پرس غذا به اضافۀ غذای مجّانی برای همه کسانی که اینجا هستند غیر از آن آفریقایی که در آن گوشه نشسته است.

دوباره گارسون پول را گرفت و شروع به دادن غذا و پرس اضافی به افراد حاضر در رستوران کرد و آن زن آفریقایی را مستثنی نمود. وقتی کارش تمام شد و غذا به همه داده شد، زن آفریقایی لبخندی دیگر زد و آرام به مرد گفت، سپاسگزارم.
مرد از شدت خشم دیوانه شد.
به سوی گارسون خم شد و از او پرسید:
این زن سیاه‌پوست دیوانه است؟
این غزل از حافظ رو مهمون من باشید..
بدتر از من همه که اینجا خواب ندارن..
ژست جالب زنان یک خانواده در سیزده بدر ۱۱۲ سال پیش!
وَلَسَوفَ يُعطِيكَ رَبُّكَ فَتَرضَىٰٓ "ضحی"(۵)
به زودی پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که راضی شوی..
فاجعه در آن است که نتوانیم تصمیم بگیریم، نه آنکه تصمیمی بگیریم که احتمالِ نادُرست بودنش، در هر حال، وجود دارد.

در زندگی، لحظه‌هایی هست که تو در میان دو بد، دو نادلخواه، محکوم به انتخابی؛ چرا که بدتر از هر دوی این انتخاب‌ها، در تعلیق ماندن است و انتخاب نکردن.

ماندن بر سر دوراهی و برگزیدنِ یکی از پیِ تأملِ کافی، و بی‌محابا رفتن، رسیدن یا به خطا اقرار کردن و نابود شدن.
انسانِ راستین، تن به تردیدِ طولانیِ ویرانگر نمی‌دهد.
انسان، عطف به انتخاب‌های متفکّرانه، بدون سوزاندن زمان، انسان است.

سه دیدار
نادر_ابراهیمی

خودت را بهتر کن؛ این تمام کاری است که می‌توانی برای بهتر کردن جهان انجام دهی...

ویتگنشتاین و حکمت
مالک_حسینی

همه چیز دنیا "فانی" است
هر قدر هم بگردی
تکیه گاهی محکمتر از
"خدا"نخواهی یافت
کلید خانه دلت را به
دست او بده و
دلت را به حضورش قرص کن...

خدایا سپاسگزارم
ناشادمانی آدمی تنها از یک چیز ناشی می‌شود:
ناتوانی‌اش در ساکت و آرام ماندن در یک اتاق.
«پاسکال»

شوپنهاور گفته بود:
هرکس به همان اندازه که معاشرتی است، از نظر فکری فقیر و به طور کلی عامی است. زیرا آدمی در این جهان انتخابی چندان ندارد، جز آن‌که میان تنهایی و فرومایگی یکی را برگزیند.
آن کس که نتواند تنها ماندن در یک اتاق را تحمل کند، در هیچ جا شاد نخواهد بود. آدم بیقراری که یک ساعت نمی‌تواند جایی آرام بگیرد، همیشه در جمع به دنبال یافتن خوشبختی است. می‌کوشد با پناه بردن به درون جمع‌ها و شلوغی‌ها، از برهوت درون و دوزخ روان خود بگریزد. چنین کسی هیچ‌گاه احساس شادمانی نخواهد داشت. به قول شوپنهاور، شادی او به بیرون از خود او وابسته است، و چون عالم بیرون در کنترل انسان نیست، چنین کسی هیچ‌گاه شاد نخواهد بود. در عوض آن کس که از غنای درون بهره‌مند است، در هر جا و هر موقعیتی می‌تواند به قول صائب سر به جیب بکشد و به بهشت درون خود پناه ببرد:

تو مرد صحبت دل نیستی، چه می‌دانی
که سر به جیب کشیدن چه عالمی دارد
(صائب)

از آرزوی جنت دربسته فارغ است
آن را که سر به جیب کشیدن میسر است
(صائب)

هميشه شانس ديگرى خواهد بود،
دوستى ديگر،
عشقى ديگر،
نيرويى ديگر
براى هر پايانى هميشه آغازى خواهد بود...

آنتوان_دوسنت_اگزوپری

بازنشر کرده است.

بهترین شیوه زندگی آن نیست که نقشه‌هایی بزرگ برای فردایت بکشی، آن است که وقتی آفتاب غروب می‌کند، لذت یک روز آرام را چشیده باشی!

دونالد_بارتلمی

سلام.. سال نو مبارک.. با آرزوی بهترینها
مشاهده ۵ دیدگاه ارسالی ...