علیرضاباقری گروه هم حس❤

نام زیبای تو را در کتیبه ای از جنس عاطفه حک خواهم کرد و عکس قشنگت را.. بیشتر

علیرضاباقری گروه هم حس❤
حامی طلایی
۱۴,۲۴۷ پست
۲,۴۶۱ دنبال‌کننده
۸۷,۸۵۴ امتیاز
مرد، مجرد
۱۳۶۳/۰۲/۰۸
مهربون
دین اسلام
زندگی با خانواده
سربازی رفته ام
سیگار نميکشم
گرایش سیاسی ندارم
قد ۱۸۵، وزن ۸۲

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
سلام دوستان گرامی
با شروع بهار همه چیز رنگ و بویی تازه به خود می‌گیرد
این افسانه زیبا و ماندگار همیشه در خاطره‌ها خواهد ماند
که هر شخص احساس می‌کند که نخستین روز از بهار مشابه اولین روز آفرینش است
آغاز بهار و زنده شدن زمین مبارک باد.
تنها خداست که می‌داند بهترین در زندگیتان چگونه معنا می‌شود!
من در سال نو آن بهترین را برایت آرزو می‌کنم
نوروزتان پیروز.
از همه دوستان عالی قدر که اینجانب رو هم مشمول مهر و محبت خودشان قرار داده و سال جدید را از هر طریق خطاب و پیام تبریک فرموده اند صمیمانه سپاسگزارم .
مشاهده ۱۹ دیدگاه ارسالی ...
ناراحت شدن از یک حقیقت بهتر از تسکین یافتن با یک دروغ است
گرفتارم به نام تو!
به خواندن دو چشمت!
انگار تو باشی،
نفس های من و ذکرِ لب های من!
فطریه ای که تا عید نشده،
باید به قبول هر نگاهت برسم
لبی، که تو را مدام
دعای "الَّلهُمَّ ارْزُقْنَا" می خواند ...
از "عشق"
مرا همین، یک نکته کافی ست
که تو مرهم جانی و بس
چه آرامشی در من است
وقتی با منی
و چه آشوبیده‌ام
بی تو
دور نشو ... مـرا از من نگیر
من حوالی تو
بودن را دوست دارم
به تو فکر می‌کنم
و تو همیشه در عجیب ترین زمان
و غریب ترین مکان ها
در قلب منی
چه احساسی زیبایی است
که ناگهان
با فکر زیبای تو
غافلگیر شوم
آن‌چه را غمگینت می‌کند، فاش نکن.. مگر برای آنی که مدام خوشحالت می‌سازد.
به نجابت بهار قسم
تو را که نشانِ قرن می دهم
از لابه لای انگشتان بی رمقم
شکوفه سر می زند
نگاهت که میکنم
از گوشه ی چشمانم ،طراوتی پر شور می چکد
شکوه مستیِ بلبلان را ، از من بپرس !
بپرس تا صدای نفس های تورا ترجمه کنم.
به معصومیت بهار سوگند
هیچ فرقی میان من و سبزه ی نورسیده ی عید نیست .
تو اینجایی و من
چقدر سبز تر از سبزه ی هفت سین ام ...
سرانجام
امید
از سفری به‌دیرانجامیده باز می‌آید.
چقدر قافیه ها را به غم دچار کند
منِ بدون تو با زندگی چکار کند؟

چقدر دلهره ی تلخ بی تو بودن را
ته تمام غزل هایش استتار کند

دلم گرفته شبیه کسی که میخواهد
طناب بردارد از خودش فرار کند

بگو به مرگ سر راه اگر مسیرش خورد
کنار پنجره روح مرا سوار کند

سکوت من به زنی پابه ماه میماند
که عصر جمعه دلش گریه را ویار کند

خوش ست بوسه به لب های شوکران با تو
بیا که با تو دلم عشق زهرمار کند...

همیشه توی خودم ریختم غمم را ،کاش
سکوت های مرا شعر من هوار کند.
تو را از من فراری کرده دنیا
ببین با من چه کاری کرده دنیا
مرا تالاب خشکی در بیابان
تو را چون چشمه جاری کرده دنیا
تو از ما بهترانی، خوشبحالت
هوایت را بهاری کرده دنیا
تو را در خواب و آرامش، مرا نیز
دچار بیقراری کرده دنیا
چرا در چشم های نازنینت
مرا مانند خاری کرده دنیا
بجای اینکه با هم دوست باشیم
تو را از من فراری کرده دنیا
این عشق ماندنی
این شعر بودنی
این لحظه های با تو نشستنی
سرودنی نیست
این لحظه های ناب
در لحظه های بی خودی و مستی
شعر بلند حافظ
از تو شنیدنی است.
این سر
- نه مست باده ٬
این سر که مست
مست دو چشم سیاه توست
اینک به خاک پای تو می سایم
کاین سر به خاک پای تو
با شوق ستودنی ست ..
خیلی زود
عاشقت شدم
و نڪَاهم را پنهان ڪردم،
زمانی نڪَذشته بود ڪه
تمام قصه‌هاے عاشقانه را آتش زدم،
دیڪَر نیازے به این
تاریخ افسانه‌اے نیست
من به شناخت عمیقی رسیدم
در
همان دقایقی ڪه
چشمانت را دیدم...
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
ميهمان خيالم كه ميشوی
باد كه هيچ ،
طوفان هم بيايد
ديگر تكان نمی خورم ؛
ميزبان تُ ♡بودن ،
تمام آرزوی من اسٺ...!!!
جانانِ دلم!
تو شب بخیر هم ڪه نگویی
این شب
آخرش صبح خواهد شد ..
فقط من ڪمی پیرتر
از خواب برخواهم خواست ..
خودت حساب ڪن
چند شب
شب_بخیر نگفته اے ...!؟
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
همیشه دوستت خواهم داشت:
گفته بودم؛
فراموشی زمان می‌خواهد . . .
اشتباه بود
فراموشی زمان نمی‌خواهد
فراموشی
دل می‌خواست
که آن هم پیش تو ماند...