نگاه ڪـــــن
غروب ڪــه مے شود
خاطرات
نبض مرا مے گیرند
تو زنده مے شوے و
من مے میرم
اے زیباترین حس دنیا
حالا ڪـه دوری
خیال و شب و تنهایے و باران ...
ڪــدام یک مال من است؟
منم مشغولیاتم خیلی زیاد شده خیلی نمیام. خیلی اینجا رو دوست دارم شاید میترسم بیام چون وقتی میام اینجا گذر زمان رو حس نمی کنم و بیشتر وقتمو میگذرونم. دشمنت شرمنده... حال دلت همیشه عالی باشه سایه جان😍🌹🌹🙏
آدميزاده ديگه!
ميره عكستو نگاه كنه،ولى زوم ميكنه رو چشمات!
آدميزاد هميشه هم فهيم نيست
از فرداش که خبر نداره
که هر چیز و هر کسی رو تا کی داره
و چه جوری و از کی دیگه نداره ...
💙❤
واقعا قشنگ و لذت بخشه. بینظیره واقعا... درسته حیف بود با این صدا و سن کم از دنیا بره. هر کسی هم کپی کرده ازش نتونسته به این زیبایی بخونه.... مرسی از انتخابت سایه جان🌹🌹🌹💖
نه دیگه. اگه قراره همش گریه کنم نمیرم کنسرتش .
بعد هم واقعا دیدنش اونقد واسم مهم نی. همش دارم میبینمش توی کلیپ هاش.
آره زیاد دربارش میدونم و خیلی آدم حسابیه
دلم نمیخواد بیاد بمونه ولی چون خودش خیلی دوس داره بیاد ایران رو ببینه ایشالا بتونه بیاد
این روزا خودم روبراه نبودم و چند نفر هم رفتن رو اعصابم. یه استاد دانشگاهِ بیشعورِ نفهم درباره انتخابات حرف زده و توی حرفاش به معین توهین کرده و گفته : "خواننده ی در حال پوسیدگی عصر پهلوی"
ینی اینقد آدم بیشعور و بیفرهنگ
مرسی که واسم ست کردی من عاشق ست کردن با دوست یا خواهر هستم ولی هیچ وقت پیش نیومده
. بیشتر حرفش شبیه جوک بود. مثل اینه که بگی ماست سیاههـ... خوب بودن معین کاملا مشخصه.... درست میگی اینجا اومدنش به صلاحش نیست..... هر چند فکر اومدنش کلی حس خوب بهمراه داره و مردم کلی شاد میشن.... امیدوارم برسه روزی که این خوبان به راحتی بیان ایران... خیلی ها حضورشون موقته و مهم اینه که تو راه درست خودتو بری و برات حرف و عکس العملهاشون مهم نباشه. اگه تو توجه نکنی هیچ کس نمی تونه اذیتت کنه
تابه ی جهیزمونــ یادت میـــآد؟!
تابه ی جهیزمون یادت میاد؟ با وفاتر از تو بود
سوخت با آتش فقری که مرا میسوزاند
ساخت با چربی و چرک
هفته و هفت نیمرو !
دسته اش آب شد و رنگش رفت !
بگذریم....
بگذریم از گذر آن همه رویاهایش!
حسرت دیدن فر؛
پختن پیتزاهایش !
گاه گاهی از سر بی تابی؛
گریه میکرد ولی تابانه !
آتش فقر مرا میبوسید !
همزمان با دل من میپوسید!
دل من !
تابه ی رویاهایمـــــــ....
وقتی که تو نیستی،
دنیا چیزی کم دارد،
مثل ِکم داشتن ِیک وزیدن، یک واژه، یک ماه ...
من فکر میکنم در غیاب ِتو،
همهی ِخانههای ِجهان خالیست،
همهی ِپنجرهها بسته است.
وقتی که تو نیستی،
من هم
تنهاترین اتفاق ِبی دلیل ِزمینام...
واقعا ...
وقتی که تو نیستی،
من نمیدانم برای گم وگور شدن،
به کدام جانب ِجهان بگریزم ...
Faryad
عااااااااااااااااااااااااالی
سایه
عااااااااااااااااااااااااالی
ممنون خیلی لطف داری