حکایت رفاقت حکایت سنگهای کنار ساحله …
اول یکی یکی جمع شون میکنی تو بغلت بعدش یکی یکی پرت شون میکنی تو آب ؛
اما بعضی وقتها یک سنگهای قیمتی گیرت میاد که هیچ وقت نمی تونی پرت شون کنی …
متداولترین عبارات برای بیان کردن اینکه حالتان چطور است:
خوبم، ممنون. حالت چطوره؟ ?I’m fine, thanks. How about you
خیلی عالی Pretty good
مثل همیشه Same as always
چندان خوب نیستم Not so great
میتونه بهتر بشه Could be better
گلهای ندارم cant complain
حالا یه چیز عجیب و عریب اینکه
بنطر من کسی ک به عشقش متعهد هست در واقع بیشتر خودشه ک لذت میبره تا طرف مقابل
لذت تعهد قشنگه و یک چیز کاملا شخصیه
من علاقه ای به دونستن این حس از طرف مقابلم ندارم و ترجیح میدم فکر کنم اونم قدر این رابطه رو میدونه
هرکسی باندازه احترام و علاقه ای ک بخودش داره حدو حدودا رو واسه خودش تعریف میکنه
در واقع اختیار احساسمون دست طرف مقابل نیست دست خودمونه
هرزگی...
هنوز برایمان درست جا نیفتاده!
همین که اسمش به گوشمان می رسد
یاد انحرافات جنسی می افتیم...
و پیش خودمان هزار بار محکوم می کنیم آن کسی را که مرتکب این کار می شود
اما آیا تا به حال از دیگر ابعادش چیزی
شنیده ایم؟
تا به حال کسی از هرزگی ذهنی ما را ترسانده است ؟!
از کسی که تن نمی فروشد
اما با فکرش ، با زبانش دیگران را به انحراف می کشاند
از کسی که تن نمی فروشد
اما خواسته و دانسته با احساس دیگران بازی می کند
از دلبری های دروغی لذت می برد
از اشتراک احساسش با افراد مختلف...
کسی گفته که اینها مسموم ترند ،
خطرناکترند!
هرزه جنسی آگاهانه انتخاب می شود
اما هرزه ذهنی آرام و خاموش نفوذ می کند قلبت را هدف می گیرد
دروغ می گوید
فریب می دهد...
کافی ست کمی خودمان را به خواب نزنیم
کافی ست کمی با دقت بیشتری به اطرافمان نگاه کنیم
در این دنیا کم نیستند
هرزه هایی در ظاهری کاملا آبرومند
خط بزنید از زندگیتان تمامِ آدمهای بلاتکلیفی که غیرِ قابلِ پیش بینی اند
تمامِ آدمهایی که حرف میبرند و می آورند
آدمهایی که چون خودشان به جایی نرسیدند،
تو را هم متقاعد میکنند به درجا زدن
آدمهایی که تا چشمشان به جنسِ مخالف می افتد،
شخصیتِ جدیدی از آنها میبینی!
آدمهایی که تخریب را از تعریف بهتر بلدند.
پرسید فرق بین دوست و رفیق، گفتم دوست فقط یک آشناست، یک همکار، یک همکلاسی، حتی یک همسایه گاهی یک همسفر، شاید حتی یک همراه، یک همراه از سرکوچه تا دم خانه مثلا.
دوستی یک آشنایی ست که با یک سلام شروع می شود گاهی خداحافظی نگفته تمام می شود.
یک اشتباه از دوست بیگانه می سازد اما رفاقت ریشه دارد
به روز و ماه و سال نیست، گاهی در یک آن، یک لحظه ریشه می دواند، می رود تا مغز استخوانت، توی تمام جانت، دلت را قرص می کند رفیق به بودنش، به ماندنش، به رفاقتش، دوباره پرسید فرقش؟
گفتم به هر کس نمی گویی رفیق، رفیق یک جوری آرام جان است،
قرار است، دنیا دنیا، دریا دریا هم که فاصله باشد از این قاره تا آن قاره رفیق رفیق می ماند
…و جانکاه است، حکایت کودکی شش ماهه که قطرات خونش به آسمان رفت و هیچگاه بر زمین نریخت. یا باب الحوائج، با دستان کوچک خود گره از کار هر مظلومی در این دنیا باز کن.
و امان از گرداب تند نگاهت که غرق می کند مرا در طوفانی از حواس پرتی هایم،در طوفانی از معلق شدن بین بودن و نبودن ...
امان از گیرایی چشمانت...
زمانی که نگاهمان درهم گره می خورد روحم را برای مدتی هرچند کوتاه ازتن جدا می کند،گویی زمان می ایستد و تنها باد است که طره موهای تورا به حرکت در می آورد و رقص عشق در چشمانم به پا می کند.
تو برای من بی تکرار ترین اتفاق ممکنی!
همان مخلوق تصوراتم، همان که با فکر کردنش زندگی می کنم.
توکسی هستی که نه جسمم بلک روحم را نوازش می کند تو برایم خود آرامش مطلقی،کسی که کنارش گذر ثانیه ها برایم بی معنی می شود.
کسی که بودنش وجودش از همه کس و همه چیز بی نیازم می کند
آرش ( گروه لاله های سرخ )
🙋🏼 سلام دوست عزیزم
🌔 در این روز زیبا
🥰 براتـون یک دنيا لبخنـد
⏰ ولحظاتی سرشاراز آرامش
🐦 آرزو می کنم....
m͎a͎h͎y͎a͎
سلام روزتون زیبا
ممنونم بابت پیام های ارزشمندتون که برام فرستاده بودین
امیدوارم بهترینها نصیب شما بزرگوار بشه الهی آمین