مرغ باغ ملکوتم ، نیم از عالم خاک
چند سالیست قصری ساخته اند از بدنم
ای خوش آن روز که بر سفره هر دوست
بودمو ، جوج و کبابی میزدند
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چه می کنند با گرانی ، مردم هموطنم
از کجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟
تا کجا میرود این نرخ، آخر ننمایی وطنم
مشو غره به انتخابت و امید به ارزانی من
من به خود نامدم این جا ، که با رئیسی بروم
تو مپندار که من شعر بخود می گویم
هورمون زنند و آب بندند ، من دم نزنم
ارزانی اگر روی بمن ننمایی
والله این قالب مردار بهم درشکنم
(به مناسبت سیزده بدر و جوج و نوشابه)
꧂زهرا ارشدسرای شادی꧁
امیدوارم با جمع کردن هفت سین نوروزی
قرآنش نگهدارتان
آینه اش روشنایی زندگیتان
سکه اش برکت عمرتان
سبزیش طراوت و شادابی دلتان
و ماهیاش شوق ادامه زندگیتان را به شما هدیه دهد .
سیزده بدر مبارک