اگر بودی، در کنار هم درخت میشدیم!
خوشبخت ترین بید مجنونی که تابحال دیدهای!
اگر میشد و میتوانستم، بعد از مرگ هم مینشستم به تماشا کردنت.
نگاهت میکردم،
نگاهت میکردم،
نگاهت میکردم...
نیاز دارم یکی بیاد بگه جونم؟ چه کاری از دستم بر میآد؟ منم چمدونمو جمع کنم و زندگیمو بذارم کف دستش بگم بیا! این برای تو، من دیگه نمیخوامش. میدونم، غمگینه و گرد و خاک گرفته، درب و داغونه و از درزهاش ناچاری چکه میکنه و بوی نا میده ولی تو که زورت میرسه، تو که از پسش بر میآی، نگهش دار تا من برم، برم گُم بشم.
لعنت بہ بعضے آهنگا
بہ بعضے خیابونا
بہ بعضے حرفا
لعنتیا آدمو میبرن بہ روزایے ڪہ ،
واسہ از بین بردنش تو ذهنت
ویرون شدے!
سوختے و از نو ساختے
میبره به روزاے دور
خیلے دور
♡♡