بشنو
از من
که حامی
میم
نه شب خور و نه روز
تا بمانی
به فردا
به هوش
کا اکبر
آن تاری
که به دلم
می تابه
از حسرت تو
مثل خودم
بی تابه
کا اکبر
ای طناب بسته
به دار
ننگت باد
چون
هم اشک شدی!!!
هم خنده به لب!!!
کا اکبر
نه پی
بازی بازم
نه سزاوار
دم دراز
کا اکبر
از یه چیزی
زیاد مطمئن باش
فردا حتما خورشید
طلوع خواهد کرد
اما
تو
به خودت قول بده
فردا
تکراری نیستی
کا اکبر
به خودت
سلام بده
سر سلامتی
می اورد
امتحانش کن
کا اکبر
گرگ خواب
همان گوسفند
بی ازارست!!!!
کا اکبر
چه بد
زمان سفیدی برف
به تاریکی
ذغال بیاندیشی
کا اکبر
به قلبت
قوت ده
گر لاغر شود
از باغ عشق
جدایت می کند
کا اکبر
با خودت
در افتاده ای
حیا هم خوبست
هی حرصش را در میاوری
به قلبش فشار میاوری
بی انصاف
به عقلت هم که اجازه نمی دهی
از خودت مظلومتر سراغ داری
برو یقه ی اونو بگیر
اگر راست میگی
ای زورگوی بی مصرف
کا اکبر
مزه. مزه
تو دلم
حض. کردم
تو بیا
یهو دیدی
غش کردم
کا اکبر
گاهی
به یک نگاه
گاهی
به یک دعا
به مقصد میرساند
چشم انتظاری
دریغش مکن
کا اکبر
خدا یا
برسان دلی
که
پس نزند
دلبری را
بده لبی
دریغش
به لبخند نباشد
کا اکبر
مرگ ثانیه ها
مرا نشانه گرفته
خیال سیاه
سپاه امید را
به انزوا می برد
بس است
مرا
ندیدن
خودم!!!!
کا اکبر
تو بهانه ای
برای
بدست اوردنم
کا اکبر