الینا ( ارامش در تنهایی)

دلم نه عشق می خواهد نه دروغهای قشنگ نه ادعاهای بزرگ نه بزرگهای پر .. بیشتر

الینا ( ارامش در تنهایی)
۱,۴۹۵ پست
۲۰۷ دنبال‌کننده
۴,۷۵۸ امتیاز
زن
فوق ليسانس
روانشناس
هر چیزی که ارامش دهنده و انرژی مثبت داشته باشه

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
مشاهده ۱۱ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
🌱🌱🌱🌱
آیا شما یک "منتظر" همیشگی هستید؟ چه مدت از زندگی خود را به انتظار کشیدن می گذرانید؟ انتظار برای تعطیلات بعدی، شغل بهتر، بزرگ شدن بچه ها، یک رابطه پرمعنا، موفقیت، پولدار شدن، مهم شدن یا روشن بین شدن. چندان نامتعارف نیست که اشخاص همه عمر را به انتظار شروع زندگی سپری کنند.
انتظار، یک حالت ذهنی ست و در اصل به این معناست که شما آینده را می خواهید و اکنون را نمی خواهید. آنچه را دارید نمی خواهید و آنچه را ندارید می خواهید. با هر نوع انتظار، ناآگاهانه تضادی درونی بین اکنون و اینجا، یعنی جایی که نمی خواهید باشید با آینده فرافکنی شده خود، یعنی جایی که می خواهید باشید، ایجاد می کنید. این نگرش موجب می شود "حال" حاضر را از دست بدهید و کیفیت زندگی شما به شدت کاهش یابد ...

📘 تمرین نیروی حال
👤 اکهارت تول

🌱🌱روزتان زیبا ، قلبتان آکنده از عشق🌱🌱
بازنشر کرده است.
🍁🍁
امشب به یاد جام غزل مست می کنم
گلواژه را به چشم تو پیوست می کنم
تا باورم شود که عبور از تو مشکل است
هر شب‌ نظر به کوچه ی‌ بن بست می کنم
دنیا نصیب پنجه ی شوق من است و بس
تا حلقه ی خیال تو را دست می کنم
تیر وفا به غیر تو، عمدا به سنگ  خورد
جان را فدای  ناز  چنین شست می کنم
دنیا چقدر پست و خراب است پیش تو
وقتی نظر به هر چه تو را هست می کنم
وقتی غزل به ساغر لبهات می رسد
میخانه را به چشم تو پیوست می‌کنم

🖊 لاادری
🍁🍁
بازنشر کرده است.
.
بازنشر کرده است.
تلاش می‌کنی
تلاش می‌کنی
تلاش می‌کنی
می‌جنگی
می‌جنگی
می‌جنگی
دوام می‌آوری
دوام می‌آوری
دوام می‌آوری
ولی از یک جایی به بعد، دلت یک نتیجه‌ی خوشایند قشنگ می‌خواهد
دلت می‌خواهد بعد از مدت‌ها دویدن، نفسی بکشی
دلت می‌خواهد زندگی کنی و لذتی ببری و خیلی هم اهمیت ندهی دقیقا الآن کجای مسیر قرار داری و چقدر مانده تا به مقصد برسی....
بازنشر کرده است.
تا یه سنی وقتی راجع به تنهایی حرف می‌زنن، فکر می‌کنی منظورشون فقط اینه که آدم هیچ دوست و رفیق و آشنایی نداشته باشه که بره باهاشون حرف بزنه و پیش خودت می‌گی من هیچ‌وقت آدمِ تنهایی نمی‌شم ولی از یه سنی به بعد با این‌که‌ کلی آدم اطرافت داری، کلی مخاطب داری، کلی دوست و رفیق داری، نمی‌تونی با هیچ‌کدوم حرف بزنی. نمی‌دونم از غروره، از اعتماده، از فهمیده نشدنه، از اینه که متوجه شدی که با حرف زدن چیزی حل نمی‌شه و کسی بهت نمی‌تونه کمکی بکنه یا چی! ولی نمی‌شه دیگه.
تهش هم می‌فهمی که تنهایی به حسیه که داری نه به حضور آدما.
با همه این احوال، آدما وقتی خوب نیستن
دلشون یه دل نگرون میخواد…
بازنشر کرده است.
🍁🍁
سفر خوش است اگر که تو همسفر باشی
برای مرغ خیالم تو ، بال و پر باشی
ز ورطه های خطر خیز عمر،بی تردید
عبور می کنم آری ،تو  هم  اگر  باشی
بیا و رنجه قدم کن، به بزم اشعارم
که شاهِ بیتِ غزل های  معتبر  باشی
اگر که پادشه ملک لامکان باشم
مرا به شوکت شاهی،تو تاج سر باشی
اگر چه جاده ی غربت،همیشه دلگیر است
سفر خوش است ولی،گر توهمسفر باشی

🖊 زری محمدپور
🍁🍁
بازنشر کرده است.
????????
به مویی بسته است صبرم که گویم دوستت دارم ...
به خود رایی دل ، دادم دل زارم به دلدارم ،
نه پندی میدهد سودم نه امیدی به بهبودم ...
چنان بیمار عشق هستم ندانم چیست پندارم ،
زمانی بسته بودم لب که عشقت را نهان سازم ...
دگر جانم به لب امد از این عشق گرانبارم ،
چه حالی دارم امشب من ، گمانم مست ومدهوشم ...
نه میبینم ، نه میدانم ، همی دانم که خَمّارم ،
به عالم هر کسی کاری و، هر یاری وُّ بازاری ...
من ان شیدای  کنعانم نه در چاهم نه بازارم ،
دوصد فصل از سرم بگذشت ، قرین ابر نیسانم ...
زعشقت سخت بیمارم ، نه هشیارم نه بیدارم ،
ز بزم دوست محرومم سخن با خویش میگویم ...
چه کردم من ؟ چه ها گفتم  ، چنین زار و دل آزارم ،
دلی دارم که از تنگی به جز عشقت نمی گنجد ...
توهم ای جان به دل باز آ .. به زلفینت گرفتارم ،
ز عشق لیلی ام در دل دو صد پروانه ای دارم ....
به دور یار میگردند ،  اگرچه نیست دلدارم ،
به یادت زنده ام ای عشق ، چه فرمایی قبول افتد ...
نشانی گوی راحم را ، که سر بر سجده بگذارم ،

🖊 راحم تبریزی

????????
  • آرش ( گروه لاله های سرخ )

    🍂 الهی درخت زندگیتون
    🍁 همیشه پر بار ، زیبا وشاداب باشه
    🍂 لطف خدا شامل حالتون باشه در همه جا و همه وقت
    🍁 ســ🥰✋ــلام 🍂 روز زیبای پاییزیتون به شادی❤️😍

بازنشر کرده است.
وقتی چیزی در حالِ تمام شدن باشد عزیز می‌شود ...
یک لحظه آفتاب در هوای سرد ،
غنیمت می‌شود ...
خدا در مواقع سختی‌ها ،
تنها پناه می‌شود ...
یک قطره نور در دریای تاریکی ،
همه‌ی دنیا می‌شود ...
یک عزیز وقتی که از دست رفت ،
همه کس می‌شود …
پاییز وقتی که تمام شد ،
به نظر قشنگ و قشنگتر می‌شود ...
و ما همیشه دیر متوجه می‌شویم!
قدر داشته‌هایمان را بدانیم؛
چرا که خیلی زود،
دیر می‌شود ..!
بازنشر کرده است.
کامل گرا نباش!
اجازه بده گاهی
مداد رنگی‌ات از خط بزند بیرون،
نقاشی‌‌ات را بخاطر یک بیرون زدگی
و یک نقطه‌‌ی کوچکِ رنگ نشده
مچاله نکن!
اشکالی ندارد اگر همیشه خوب نیستی،
اگر همیشه همه چیز خوب پیش نمی‌رود،
اگر همیشه همه چیز صاف و مرتب و
قرینه و دقیق نیست.
به خودت حق اشتباه کردن بده،
حق دلگیر شدن، نه گفتن،
گاهی نتوانستن، نخواستن!
فراموش نکن که تو نه به خودت
و نه به هیچ‌کس دیگری،
کامل و بی‌نقص بودن بدهکار نیستی ...
بازنشر کرده است.
..
بازنشر کرده است.
..
بازنشر کرده است.
🌹🌹🌹🌹

آدم‌ها فکر می‌کنند اگر یک بار دیگر متولد شوند، جور دیگری زندگی می‌کنند ، شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود.
فکر می‌کنند می‌توانند همه چیز را از نو بسازند، محکم و بی نقص!

اما حقیقت ندارد..
اگر ما جسارت طور دیگری زندگی کردن را داشتیم، اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم،
اگر آدمِ ساختن بودیم،

از همین جای زندگیمان به بعد را می‌ساختیم ...

👤 آنتوان دوسنت اگزوپری

🌹🌹روز خوبی برای خودمان بسازیم🌹🌹
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
📌📌
کس چه داند که تویی تاج سر و ، سلطانم ....
کس چه داند که تویی جان من و ،  جانانم ،
هرچه نیکوست تویی ، خوب تر از خوب تویی ..
کس چه داند که تویی مشکل بی ... درمانم ،
خسته ام جرعه ای .. ای عشق مرا جامی ده ...
کس چه داند که من از ، حلقه ی سر مستانم ،
من که دیوانه ی عشقم ز خودم بی خبرم ...
کس چه داند ‌؟ که در اندیشه ی تو حیرانم ،
طبع موزون من از عشق تو و ، لطف تو است ‌
کس چه داند که تویی ، معجزه ی پنهانم ،
شمه ای از تو فقط تاب نوشتن دارم ...
کس چه داند ؟ که تویی سر سبد دیوانم ،
مرغ دل هر نفسی بام تورا میجوید ...
کس چه داند که من از عشق تو بی سامانم ،
جان و دل هردو فدای تو و چشمان تو باد ...
کس چه داند ؟ که به چشمان تو من میخوانم،
آخر الامر تویی مطلع هر شعر تویی ...
کس چه داند ؟ که تویی پادشه و سلطانم ،
راحم از سنگ ملامت چه کند ؟ خاموشست ..
کس چه داند ؟  که تویی روشنی ایمانم ،

راحم تبریزی

📌📌
بازنشر کرده است.
هوا که ابری می‌شه، انگار صدات می‌کنه بری سراغ یه نوشیدنی گرم..‌‌! اون لحظه که لیوان رو می‌گیری دستت، بخار می‌زنه زیر صورتت، یه حس خوب میاد سراغت. انگار همه‌ی خستگی روزای گذشته رو می‌ذاری کنار و فقط از اون گرما لذت می‌بری....
مشاهده ۶ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
گفت: چی می‌شود که یک آدم در بدترین حالات فروپاشیدگی‌اش ناگهان بلند می‌شود و اتفاقا قدم‌های بلندتری برمی‌دارد و موفق‌تر می‌شود؟! چرا در حالت عادی همانقدر تلاش نمی‌کند؟
+ گفتم به همان دلیل که از قدیم گفته‌اند: درست در همان لحظه‌ که برنج به بالاترین نقطه‌ی جوشِ خودش رسیده و احتمال له شدنش می‌رود، روی آن آب خیلی سرد بریز، آن‌وقت برای نجات خودش، جوری قد می‌کشد که در حالت عادی هرگز قد نمی‌کشید...
گاهی لازمه‌ی رشد این است که تا مرز له شدن پیش برویم و در همان حالتِ شکسته و گداخته، کاملا ناگهانی برخیزیم تا بیشتر قد بکشیم و در جایگاه‌های بلندتری بایستیم.
گاهی مهمترین دلیل حرکت کردن، "نیاز به حرکت کردن" است، شاید برای نجات خود از تباهی، سقوط کردن، له شدن، از هم پاشیدن...