حرف های کوچک و ساده ای در زندگی هست
که گاهی حسرت های بزرگی بر دلت می گذارند،
جملات ساده ای در زندگی هست، که آرزوی دوباره شنیدنشان،
که حسرتِ یک بار دیگر تکرار شدنشان
اشکت را در می آورد.
دلت می خواهد بشنوی شان، از زبانِ همان کس که میخواهی، بشنوی شان...
اما آن کس نیست که دوباره برایت بگوید:
"صبح بخیر عزیزم"
بگوید : "کجایی؟ چرا دیر کردی؟"
بگوید : "بخور، غذایت سرد شد! "
یا اینکه بگوید : "این رنگی بهم می آید؟!"
حرف های ساده ای هست که آرزوهای بزرگت میشوند.
دوست داری یک بارِ دیگر، فقط یک بارِ دیگر بگوید: "راستی امروز کمی
دیرتر برمیگردم، گفتم نگران نشوی"
بگوید: "مراقب خودت باش"
بگوید: " رسیدی خبر بده"
خیلی حرف های ساده را دیگر نمی شنوی،
و حسرت دوباره شنیدن شان، جانت را می گیرد.
حرفهایی که شاید برای دیگران ارزشی نداشته باشد ولی تو با آنها دلخوش بودی...
دلتنگی