کاظم بهمنی یه بیت شعر داره
که معشوقش رو به روح خودش تشبیه می کنه،
و می خواد بهش بگه نرو.
می گه:
"روح برخاسته از من ته این کوچه بایست،
بیش از این دور شوی از بدنم می میرم. "
سرنوشت ؛
مثل یک رستوران منفور پر از پیشخدمتهای عجیب و غریب است ،که غذایی که هرگز سفارش ندادهاید ، و حتی هیچوقت دوست نداشته اید را برای شما میآورد...