Reyhaneh
۴۵۴ پست
۱۰,۵۹۹ امتیاز
زن

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
لینک
++ناشناس

💜
مشاهده ۴۴ دیدگاه ارسالی ...
  • Reyhaneh

    + دیوارِ اتاقم از خیلی آدما واسه م قابلِ احترام تره.
    11 دی 01. 22:49

  • Reyhaneh

    + هرچی آدمای دور و برم زیادتر بشه، بیشتر حسِّ ناامنی می کنم. واسه م فرقی نداره واقعی یا مجازی.
    14 دی 01. 16:57

بازنشر کرده است.
..
فریاد از اون روز و شبا
شبِ شغال، روزِ کلاغ
اون سال هایِ در شتاب، اون ساعتایِ بیقرار
اون شبایِ پُر از قفل و
اون روزایِ پُر از دیوار
..
می خوابی و بیدار می شی دیگه دنیامون، دنیا نیست
حتّی حقیقت و رؤیا
اون حقیقت، اون رؤیا نیست
..
بیدار شدن توو رؤیاها،
سبکیِ سنگین اینه!

💜

+ساعتِ صِفر_رضا یزدانی
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
آهُوان گم شدند در شبِ دشت
آه از آن رفتگانِ بی برگشت

💜

+آهُوان_سعید پاک فطرت
..
شبا شب نیس دیگه، یخ‌دونِ غَمه
..

💜

+دخترایِ ننه دریا_بهادر صحّت
  • Reyhaneh

    عین تیکه خورده های سنگ ک ب زحمت روی هم گذاشته باشی تا مثلا ی کوه بسازی ازش.. دقیقا همین شدم.. چقدر تلاش کردم ظاهرا کوه باشم، کوه بمونم.. نمیدونم با کدوم حادثه فرو میریزم، یکهو فرو بریزم..

بازنشر کرده است.
شباهتِ تو و من هر چه بود ثابت کرد
که فصلِ مشترکِ عشق و عقل، تنهایی‌ست!

💜

+فاضل نظری
باهاش چهل دقیقه نشسته بود و داشت به کُلِّ حرفاش و کاراش توجّه می کرد، و وقتی موقعِ رفتن شد ازش پرسید: راستی، من این همه حرف زدم، یادم رفت بپرسم چند سالته؟!
بهش گفت: "چهل دقیقه"

دنبالِ همچین آدمی باشید!
بازنشر کرده است.
هیچ چیز ناامید کننده‌تر و آزار دهنده‌تر از این نیست که با دلیل و منطق با شخصی به بحث بپردازیم و به خیالِ اینکه با فهمِ او سر و کار داریم، زحمتِ زیادی بر خود هموار کنیم تا او را متقاعد سازیم، و بعد در پایان متوجّه شویم که او نمی‌خواهد بفهمد! و لذا ما با ارادهٔ او روبه‌رو بوده‌ایم؛ که وقعی به حقیقت نمی‌گذارد، بلکه سوءِ فهم‌ِ عمدی و مغلطه و سفسطه را به کار می‌گیرد و در این حال، خود را پشتِ فهم و تظاهر به جست و جویِ بصیرت؛ پنهان می‌سازد.

+آرتور شوپنهاور
بازنشر کرده است.
..
از کوهِ صبرِ ما چه مانده، از آن همه رؤیا چه مانده
یک روزی باران می بارد، آرام آرام می شورد غم ها را
ساحل می گیرد رنگِ دریا را؛ این نیز بگذرد!
..

💜

+این نیز بگذرد_امید نصری
نَه هرکه گوش کُنَد معنیِ سخن دانَد!

+سعدی
بازنشر کرده است.
..
هنوزم با تو نشستن به همه دنیا می ارزه
امّا افسوس..
دیگه دیره، دیگه دیره
..

💜

+هنوزم_تورج شعبانخانی
..
من به تکرار به خود می گویم
..
من گذشتم..
همچو یک خوابِ دل انگیزِ سحر
همچو رگباری در تابستان
یا چو طوفان به کویر
همچو یک صاعقه در یک شبِ تار، یا چو خطّی بر خاک،
یا چو جایِ پایی بر لبِ آب
من گذشتم و به سر شور هنوز
..
دلِ من می گرید باز آرام آرام
..

💜

+دلِ من می گرید_همایون شجریان
بازنشر کرده است.
..
دِسِ چِشات، دِلِی دِلِی شِعر یادُم رَ
..

💜

+شعر یادُم رَ_سیریا
بازنشر کرده است.
..
سرابَ هَرچه که ديدُم، صبا( فردا ) هميشهَ سراب
..
دلُم دلُم دلُم
..

💜

+دردِ بی دردی_داماهی
گفت: بر زمین، سالی گذشت و بر ما، صد سال!
  • ‌3

    و بر روزگار حکايتی. . .
    اميد که آن کهنه رفته باشد به نکويی و اين نو همی آيد به شادی. . .
    سال نو مبارك

  • Reyhaneh

    و بر روزگار حکايتی. . .
    اميد که آن کهنه رفته باشد به نکويی و اين نو همی آيد به شادی. . .
    سال نو مبارك


    .. مرسی، همچنین..

تراشیدم، پرستیدم، شکستم..!

+اقبال لاهوری
عید آمد و ما خانهٔ خود را نتکاندیم
گردی نستردیم و غباری نفشاندیم
دیدیم که در کسوتِ بخت آمده نوروز
از بیدلی، او را زِ درِ خانه بِراندیم
هرجا گذری غلغلهٔ شادی و شورست
ما آتشِ اندوه به آبی ننشاندیم
آفاق پُر از پیک و پیام است، ولی ما
پیکی ندواندیم و پیامی نرساندیم
احبابِ کهن را نَه یکی نامه بدادیم
واصحاب جوان را نَه یکی بوسه ستاندیم
من دانم و غمگین دلت، ای خسته کبوتر
سالی سپری گشت و تو را ما نپراندیم
صد قافله رفتند و به مقصود رسیدند
ما این خرکِ لنگ ز جوئی نجهاندیم
مانندهٔ افسون زدگان، ره به حقیقت
بستیم و جز افسانهٔ بیهوده نخواندیم
از نُه خَمِ گردون بگذشتند حریفان
مسکین من و دل در خَمِ این زاویه ماندیم
طوفان بتکاند مگر « امید » که صدبار
عید آمد و ما خانهٔ خود را نتکاندیم

💜

+مهدی اخوان ثالث
  • Reyhaneh

    دوس دارم دوباره بنویسم، اما این کار مساوی با....... بیخیال فعلا.
    خیلی وقته شدم مَثَلِ اینکه از در و دیوار صدا میاد از این نه..