پیش میروم هرچند خسته و جان به ستوه.. پیش میروم برای ابدیتی که جان در آن رستاخیز میکند روزی به شکوه.. منحوسکان عظیمِ ذهن آشوب از عادتِ خوش رقصی خواهند افتاد به خلسهٔ ابدیت نور نور نور..
عاشق این شعر مولانام💜
سعادت جو دگر باشد و عاشق خود دگر باشد
ندارد پای عشق او کسی کش عشق سر باشد
مراد دل کجا جوید بقای جان کجا خواهد
دو چشم عشق پرآتش که در خون جگر باشد
ز بدحالی نمینالد دو چشم از غم نمیمالد
که او خواهد که هر لحظه ز حال بد بتر باشد
نه روز بخت میخواهد نه شب آرام میجوید
میان روز و شب پنهان دلش همچون سحر باشد
دو کاشانهست در عالم یکی دولت یکی محنت
به ذات حق که آن عاشق از این هر دو به درباشد
ز دریا نیست جوش او که در بس یتیمست او
از این کان نیست روی او اگر چه همچو زر باشد
دل از سودای شاه جان شهنشاهی کجا جوید
قبا کی جوید آن جانی که کشته آن کمر باشد
اگر عالم هما گیرد نجوید سایهاش عاشق
که او سرمست عشق آن همای نام ور باشد
اگر عالم شکر گیرد دلش نالان چو نی باشد
وگر معشوق نی گوید گدازان چون شکر باشد
ز شمس الدین تبریزی مقیم عشق میگویم
خداوندا چرا چندین شهی اندر سفر باشد
هرچی رو توو ذهنمه و ب زبون نمیارم یا نمینویسم یا صدا نمیشه.. اینا مال اینور نیستن مال اینا دنیا نیستن.. اون دنیا صداهای زیادی حرفای زیادی نوشته های زیادی باید ببینم.. یکیش حرف و صداهای نگفته ی خودم توو این دنیاست..
متأسفم که باید مهم باشه این موضوع برام.. متأسفم که توو همچین کشوری زندگی میکنم متاسفم و حالم از ایرانی بودن خودم بهم میخوره.. متاسفم و بیزارم از ایرانی بودن..
امشبو مث همون شبا.. فراموش نمیکنم.. 9 د.. باید ی کاری کنم.. باید فکرامو کنم.. میدونی باید تیکه تیکه بشه.. دارم گریه میکنم.. اما دلم با این گریه پرتر میشه سختر میشه سنگین تر میشه.. آدم دلش سنگ بشه پر بشه.. ی جا آوار میشه.. چقد لازمه توو این لحظه ها خدا جواب بده.. بعد جوابش من باز گریه کنم اما گریه خوشحالی.. اینو دریغ نکن.. حالا هروقت..
صدای محبوبه خانم توو گوشمه.. انگار دیروز بود.. دیروز دم غروب.. با چ استرس اما شجاعتی حرف زدم.. دست و بالم آزادتر از این نبود.. وگرنه ک.. این من بودم ک آب پاکی رو میریختم.. دلم هم کمی سوخت..
کِی میفهمی که دیگه دوره جوونیت ب سر اومده؟ وقتی ک یکی یکی عزیزانت سن و سالی ازشون گذشته و دارن یکی یکی میمیرن.. اونوقت می بینی هرچقدر تو داری بزرگ و بزرگتر میشی اونا هم دارن سن و سال دارتر و پیرتر میشن و تمام.
با خودم روراست باشم.. اونروز از چشمم افتاد آره.. راسش نذاشتم این مسئله اهمیتی داشته باشه و بیشتر از همون لحظه و آن واحد خطورش بیاد.. ک چیشد اومد.. ک شاید واقعیت ببین هی ببین.. خب مهمی نبود.. اما اون یکی___ آره آره آره مهم بود مهم شد و هی مهم و مهم تر شدد..
روحم رنگ بنفش رو عمیقا دوس داره اما جسمم نه.. در عین تنوع طلبی رنگی، اما باز هم بنفش دوس نداره.. و روحم در عین یکرنگیه.. بنفش بنفش بنفش.. وقتایی که رنگ جسمم مکمل رنگ روحمه.. اون لحظه ها من به گمان خوبم، به گمان..💜
باز برگشتم ب فازی ک قادر ب کنترل خودم نیستم. زودجوش آوردم.. جواب اون ابله هم خوب کردم دادم.. جایی حق ناحق بشه میشورم طرفو میچلونم.. بار آخرش باشه بخاد توو مسائل شخصی من دخالت کنه. کنترلم اینروزا نسبت ب آدم فضول و عقده ای، بد از دست دادم. حالا فقط مونده اون یک نفر عفریطه خشک مغز. چنان بشونمت سرجات.. فقط خداکنه امروز نخام برم بیرون.. وگرنه توو دیدم بیفته وای به حالش. به اون ابله گفتم حرف حق خریدار نداره.. اینو چجوری تا الاااان توو آموزش پرورش نگه داشتن ای خدا.. این باید الگو باشه.. اینن..
من دلم جیغ میخاد مث اونشب توی خوابگاه کف محوطه.. بچه ها فکر میکردن از شادی ذوق دارم جیغ میزنم.. نه نه نههههه من دلم پر بود دلمو خالی میکردم.. بعدش دلم میخاس بیفتم کف زمین زل بزنم آسمون خدا.. آسمون خدا ن زمین آدما.. آخ که خداااااااااااااااا
همش امتحانه.. پس کی زندگی.. کی از پس ترس اضطراب ی نفس راحت بکشیم.. زنده بودن صرف ب چ درد میخوره.. بیچاره مردم.. مردمی ک نشد بشن تافته جدا بافته.. آدما رو این روزا دیدی.. پوکیدن از توو.. چهره شون زیر خروار آرایش هم دااد میزنه ی مرگشون هس.. مرگ تدریجی روح.. مرده های متحرک توی خیابون ساختمون.. آخ که این دیگه سوختن و ساختن نیست.. هرچی هست فقط سوختنه ذره ذره تا ب باد رفتن..
هرچی بیشتر میگذره بیشتر میفهمم بعضی چیزا درده بعضی رنج و بعضی غم.. ب غم برسی تازه میفهمی دنیا اصلا جای قشنگی نیست.. پشت هرچیز ک ب چشمت قشنگ بیاد ی زشتی پلیدی شر.. کمین کرده.. تازه میفهمی باید بگذری جدی نگیری.. به هر سختی ک شده باید گذشت..
آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه کار ب نام من دیوانه زدند.. آاااااااااای که هرچی از این بیت بگم کمه.. چقد اونشب ب این بیت فکر کردم و خیلی قبلترها.. بار امانت؟!...
نیگا هروقت یکی اون خباثتای آدمی رو میکشه بیرون و توی یک پست یا جمع.. تشریح میکنه، اون عده ک شاهد تشریح هستن، سه دسته میشن. یا بخودشون میگیرن و از طرف متنفر میشن چرا؟ چون حقیقت وجودشون رو زده توی روشون. یا شل مغزهایی ک اصلا نه بخودشون میگیرن و نه اندر تفکری و.. یا کسایی ک بخودشون نمیگیرن اماااا عاشق این کشف و شهود و انگولکای درونی هستن و حامی اینجور کاشفا.. و این دسته سوم مراقبه گرن، نه خبیث و نه شل مغز..
72 ملت که میگن اینجاست در یک مذهب! اسلام. اسلامی ایرانی، اسلامی عربستانی، اسلامی مالزی، اسلامی یمنی، اسلامی قطری.. و و و.. بیچاره اسلام ک عین گوشت قربونی افتاده دست این دولت و اون دولت.. و هرکسی از ظن خود شد یار من..
ی سری پست ها نوشته ها استوریا میبینم ک پیش خودم میگم ای کاش انقد دست ب دست بشه و فوروارد بشه ک هرچی سریعتر برسه دست تو. همون وقت ک من دیدم توام ببینی.. بعد با دیدنش حالت از خودت بهم بخوره. خیلی بهم بخوره..
من هنوز ب اون تیکه کنده چوب زیر پامون فکر میکنم. اون شخص سوم اون لحظات برای من بود.. من همچنان ک ب حرفای تو گوشم بود، چشمام ب کنده چوب خشک بود.. چشای منو نداشتی.. چیزی این وسط نمیذاشت چشامو داشته باشی.. من هنوز چشام ب کنده چوب خشکه.. و گوشام ب تو..!
من برات یار میشم، یار وفادار میشم.. میتونی بگی اینو کجا درارتباط با تو شنیدم و چیشد.. عمرا حدس بزنی.. وقتی بفهمی، اونموقع مثل اینه ک ی تخته سنگ از کوه توی وجودت در حال ریزشه..
و بعد اینو بخاطر بیار دلمو ب غریبه سپردم.. آره بخاطر بیار و بذار شدید ب یادم بمونه اون لحظه ای ک دستام نمیتونست با دستات حسی برقرار کنه.. گول چشم سیاهشو خوردم..
نمیشه واسه مساله ای که بشدت روحتو درگیر کرده و ضربه زده به این نسخه تِرَند و بوتیکی که فقط یکبار بشدت گریه کن و تمام و از فرداش ب روی خودمون نیاریم.. دیگه گریه نکنیم.. اکتفا کنیم، نه. ضربه روحی یک ضربه کاریه.. گریه ش تمومی نداره.. فقط از ی جایی این اشک، هی پنهان میشه، سکوت میشه طولانی و هی یهو هُری اشک.. میفهمی هُری اشک. اشک بعد سکوت طولانی، هُری میاد..
باز این کابوسو دیدم. با خسگی تمام از خاب بیدار شدم. حالم خوب نبود.. انگار از گلو تا قفسه سینه تخته سنگ چیده بودن.. درد سنگینی شو حس میکردم.. خدایا.. خورد کن بشکن، نور بتابون.. آزاد کن..
بغض هم همینطوره، زیاد بمونه قورت بدی عینهو سنگ میشه.. سنگی ک ریزه ریزه رشد میکنه و کل وجودت میگیره.. بعد دیگه راه نوری نیس.. باید شکسته بشه.. وگرنه بزودی میمیری، ی مرده متحرک..
پر از سنگ ریز و درشتم..
وقتایی ک ب خلأ ذهن میرسم، یاد طرح سوررئال میفتم.. و یکی درونم میگه برو روزنامه ای نوشته ای.. پیدا کن تیکه تیکه کن و کلماتی رو همینجوری شانسی رندوم انتخاب کن بزن تَنگِ هم بساز بساز دنیایی دیگه از جملات.. رد دادم.. هه..
اونروز دختره یادم آورد من ی روزی نقاشی های خوبی واسش میکشیدم.. الان نقاشی ی درخت سیب دیدم.. باز ب حرف دختره رسیدم.. اما چرا دیگه هیچ حسی ب نقاشی ندارم.. واقعا هیچ حسی.. من ک سرگرمیم بازیم.. تیکه هایی از رؤیا و واقعیتم زندگیم نقاشی بود.. چرا دیگه نه.. نه یعنی بی تفاوت کامل.. جعبه گواش جعبه ماژیک جعبه مداد شمعی مداد رنگی.. دیوار نقاشی.. همینجور ک مرور میکنم انگار راجب کسی دیگه حرف میزنم نه خودم در گذشته.. چه گذشته خاک خورده ای.. دستام دیگه نمیکشن، مینويسن، خط میزنن و پاک میکنن..
ناراحتم از خوب های بد
از تو ، از این یارانِ یک در صد
بی آنکه ربطی بینتان باشد !
ناراحتم از این همه بی ربط
من در خیابانی پر از خنده
هی اشک می ریزم به آینده
ناراحتم آقای راننده
ناراحتم ... لطفا صدای ضبط .. +یاسر قنبرلو
خانمه گف چ دختر نازی..گف دخترام انقد دوستت دارن.. بعد ب دستام نگا کرد.. هرازگاه زوم بود ب دستام.. دستای کشیده و ظریف ناخون قرمزی.. من تا حالا ی کلمه با دختراش حرف نزدم فقط دیدمشون.. خودشم در چند جمله ن بیشتر.. این اخریام ک اصن خوشم نمیومد ازش، شعور احترام نداشت.. ی رب درد و دل کرد وسط خیابون.. خواسته ناخواسته بوسیدمش. اون لحظه با من احساس صمیمت کرده بود یا چی.. خطوط چهره ش از غم روزگار میگفت.. مهر میطلبید.. بوسیدمش..
Reyhaneh
سلیقهٔ من نیس..
Reyhaneh
من و تو و آه.. شدیم مآه.. و چه شبا که به من، تو، ما فکر میکنم.. آه میکشم و به مآه زُل میزنم.. مآه... +واسه هیچ
Reyhaneh
پیش میروم هرچند خسته و جان به ستوه.. پیش میروم برای ابدیتی که جان در آن رستاخیز میکند روزی به شکوه.. منحوسکان عظیمِ ذهن آشوب از عادتِ خوش رقصی خواهند افتاد به خلسهٔ ابدیت نور نور نور..
Reyhaneh
56.22:19.
Reyhaneh
عاشق این شعر مولانام💜
سعادت جو دگر باشد و عاشق خود دگر باشد
ندارد پای عشق او کسی کش عشق سر باشد
مراد دل کجا جوید بقای جان کجا خواهد
دو چشم عشق پرآتش که در خون جگر باشد
ز بدحالی نمینالد دو چشم از غم نمیمالد
که او خواهد که هر لحظه ز حال بد بتر باشد
نه روز بخت میخواهد نه شب آرام میجوید
میان روز و شب پنهان دلش همچون سحر باشد
دو کاشانهست در عالم یکی دولت یکی محنت
به ذات حق که آن عاشق از این هر دو به درباشد
ز دریا نیست جوش او که در بس یتیمست او
از این کان نیست روی او اگر چه همچو زر باشد
دل از سودای شاه جان شهنشاهی کجا جوید
قبا کی جوید آن جانی که کشته آن کمر باشد
اگر عالم هما گیرد نجوید سایهاش عاشق
که او سرمست عشق آن همای نام ور باشد
اگر عالم شکر گیرد دلش نالان چو نی باشد
وگر معشوق نی گوید گدازان چون شکر باشد
ز شمس الدین تبریزی مقیم عشق میگویم
خداوندا چرا چندین شهی اندر سفر باشد
Reyhaneh
تو براش گفته نتونی.. چقده سخته خدایا..
Reyhaneh
هرچی رو توو ذهنمه و ب زبون نمیارم یا نمینویسم یا صدا نمیشه.. اینا مال اینور نیستن مال اینا دنیا نیستن.. اون دنیا صداهای زیادی حرفای زیادی نوشته های زیادی باید ببینم.. یکیش حرف و صداهای نگفته ی خودم توو این دنیاست..
Reyhaneh
امروز ی گربه دیدم ک بالخره ازش نترسیدم باهش حرف زدم البته پانتومیم کردم تا حرف زدن.. ماتش زده بود: ))
Reyhaneh
دومین کتاب خوب توو این موضوع.. خوندم. ارزش ی بار خوندن داشت..
Reyhaneh
به صیدِ جَسته از دامی، چه خوش میگفت صیّادی
که از دامِ علایق گر توانی جَست، آزادی
+طبیب اصفهانی
Reyhaneh
متأسفم که باید مهم باشه این موضوع برام.. متأسفم که توو همچین کشوری زندگی میکنم متاسفم و حالم از ایرانی بودن خودم بهم میخوره.. متاسفم و بیزارم از ایرانی بودن..
Reyhaneh
امشبو مث همون شبا.. فراموش نمیکنم.. 9 د.. باید ی کاری کنم.. باید فکرامو کنم.. میدونی باید تیکه تیکه بشه.. دارم گریه میکنم.. اما دلم با این گریه پرتر میشه سختر میشه سنگین تر میشه.. آدم دلش سنگ بشه پر بشه.. ی جا آوار میشه.. چقد لازمه توو این لحظه ها خدا جواب بده.. بعد جوابش من باز گریه کنم اما گریه خوشحالی.. اینو دریغ نکن.. حالا هروقت..
Reyhaneh
یادش بخیر ی زمان منم مثلا شعر میگفتم مینوشتم.. اینارو ولش.. ی زمان جیغایی میزدم بنفشش. خلاصه هنوزم دیونه م.. اما الان دیگه ی دیوونه ساکتم.. میدونی غم عالم رو دل دیوونه های ساکته.. نمیدونی ک.. باید دیوونه شی ی دیوونه ساکت..
Reyhaneh
وجدان.. داشته باشید.. عه چی میگم.. آخه ذاتیه این.. همه ک ندارن.. همه عاقلن.. نه.. همه هم وجدان ندارن.. اما این بدون دیوونه های ساکت همشون وجدان دارن..
Reyhaneh
من اجازه نمیدم.. هرگز.. من با همون سماجتم الان اینجام. همین جایی ک بش افتخار میکنم.. نمیدونم تهش قراره چی بشه.. اما وجدانم آسوده س از اون لحاظ.. میتونم فعلا بخابم..
Reyhaneh
پدر مادر برادر خواهر و و و.. خواهران غریب بازم دیدم.. زارت چشام اشک شد و همون زارت جلو اشکام گرفتم.. سخته اما خب من عمری از پسش براومدم..
Reyhaneh
یادم اومد من فکر میکردم تو ی پیرمرد ابری پنبه ای عصا بدست ریش بلند و تنومندی که بالا سرم در ترددی.. خدای من: )
Reyhaneh
محبوبه و نعمت.. نمدونم چندبار صداشون زدم.. نمیدونم تا کجا فهمیدن چی شده.. میبینی دارم چکار میکنم..
Reyhaneh
صدای محبوبه خانم توو گوشمه.. انگار دیروز بود.. دیروز دم غروب.. با چ استرس اما شجاعتی حرف زدم.. دست و بالم آزادتر از این نبود.. وگرنه ک.. این من بودم ک آب پاکی رو میریختم.. دلم هم کمی سوخت..
Reyhaneh
من نمیخام خدا رو سر همچین چیزی از دست بدم.. نه..
Reyhaneh
ای خدا دلم با این آهنگ ک اومد الان بذهنم انگار دلم ع جا میخاس کنده بشه.. وای ن.. ن.. هیچوقت گوش نمیدم.. فرار میکنم جایی ک این آهنگ باشه..
Reyhaneh
با محبوبه و نعمت خیلی حرفا دارم..
Reyhaneh
خب ک چی.. اینا واسه من مهم نیس.. اولویت نیس.. اگ بود ک اون کار نمیکردم..
Reyhaneh
همون چیزای نگفته.. همونا.. آتیشت میزنه..
Reyhaneh
وبلاگ جدیدمو ساختم..
Reyhaneh
اولین شب آرامش وقتیه ک دیگه رویایی نبینی! ینی بوقت مرگ
Reyhaneh
کِی میفهمی که دیگه دوره جوونیت ب سر اومده؟ وقتی ک یکی یکی عزیزانت سن و سالی ازشون گذشته و دارن یکی یکی میمیرن.. اونوقت می بینی هرچقدر تو داری بزرگ و بزرگتر میشی اونا هم دارن سن و سال دارتر و پیرتر میشن و تمام.
Reyhaneh
من شاید واقعیتو بگم، اما حقیقتو نه.. این گفتن نداره.. حقیقت گفتنی و جااار زدنی نیس.. خودت باید بهش برسی.. حالا فکر کن فریب خوردی..
Reyhaneh
بزنه ب سرم ک خوبه.. خدا کنه نزنه زیردلم..
Reyhaneh
بازم داره تکرار میشه و باز من باید عنگیزشی جلو برم.. زندگی بد می سابه.. ب ساب مُردگی رسیدیم..
Reyhaneh
تینااااااااااااااار
Reyhaneh
بی نگاه کبوتر پراندیم از عمق چاه.. میدونی این تیکه آهنگ داریوش جواب من ب اون شعر نیمه تمام ت..
Reyhaneh
این فکری ک بذهنم اومد حقیقت نداشته باشه خدا کنه..
Reyhaneh
جهنم این دنیا همین کشوره.. حال بهم زنای بیشعور
Reyhaneh
این پیج فیک نارسیس و و و.. خودتون رو جر دادین انقد اینجا وول خوردین..دنبال چی هستین.. گم کرده تون آیا اینجاس!!! گمشید دیگه عوضیا.. حوصله آدمش ندارم چ برسه عنترجماعت.. اعصاب زیرصفر.
Reyhaneh
نمیذاره نمیذاره نمیذاررررررررررره
Reyhaneh
نه دوس ندارم دلم نمیخاد جاش باشم.. از این بابت خداروشکر شکر شکررررررررررر
Reyhaneh
ته همه جر و بحثا حرفا رفتارا تهش ی خودخواهی و ی میل سیری ناپذیره ولله
Reyhaneh
چشام خواستنی دید یا رویای چشام؟!! بی بروبرگرررد رویای چشام.
Reyhaneh
با خودم روراست باشم.. اونروز از چشمم افتاد آره.. راسش نذاشتم این مسئله اهمیتی داشته باشه و بیشتر از همون لحظه و آن واحد خطورش بیاد.. ک چیشد اومد.. ک شاید واقعیت ببین هی ببین.. خب مهمی نبود.. اما اون یکی___ آره آره آره مهم بود مهم شد و هی مهم و مهم تر شدد..
Reyhaneh
در امتداد ممتد نیرنگ بنفش، جیغیم جیغغغغغغغغ
Reyhaneh
تو بخون تا من برقصم.. رقص کلماتو بیشتر میپسندم..
Reyhaneh
آخ آره.. دل من گرفته زینجا.. هوس رفتن دارم خیلیم دارم.. اما چون درخت تنومندی سالهاست که سخت پای در خاک این جهنم دارم.. و حاصل اما سوختن است..
Reyhaneh
هیجانهای کور در تتمهٔ راه به سَلانِگی می افتند.. برزخی از آه و امان، افسوس.. هیچ..
Reyhaneh
خواننده ینی داریوش و شادمهر💜
Reyhaneh
بیش از 6 ساعت از آخرین پستی ک عمومی گذاشتن میگذره.. و باز همچنان دستم ب میوت میره..
Reyhaneh
درد من مث اینا نیس..
Reyhaneh
یاس56💜
Reyhaneh
برآورده کن..💜
Reyhaneh
کاش همون اول توو ذهنم چشمم دلم روحم وجودم.. سِقط میشدی.. تا خودم دنبال راهی واسه کشتنت نباشم..
Reyhaneh
آه..💜
Reyhaneh
سخت پای تصمیمم وایسادم. پای تصمیمم، نه پای حرفم..
Reyhaneh
ی آهنگ قدیمی اما ب گوش من جدید گوش دادم قشنگ بود..
Reyhaneh
روحم رنگ بنفش رو عمیقا دوس داره اما جسمم نه.. در عین تنوع طلبی رنگی، اما باز هم بنفش دوس نداره.. و روحم در عین یکرنگیه.. بنفش بنفش بنفش.. وقتایی که رنگ جسمم مکمل رنگ روحمه.. اون لحظه ها من به گمان خوبم، به گمان..💜
Reyhaneh
آخ این آهنگ جدید کسری منو پرت کرد ب گذشته.. آخ پرت شدم.. پرت شدم و انگار خون با سرعت بیشتری توو رگام ب جریان افتاد و بالا رفت.. سرم سنگین شد، و قلبم.
Reyhaneh
دیشب یاد رفتارم توو گذشته افتادم.. حالا چرا انقد رک جواب خانمه رو دادم.. بقول استادم زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد..
Reyhaneh
بابای چشم تیله ای.. اونروز پای تلفن برگشتم ببینم چی میگه.. و چشماش.. فوق العاده خوشرنگ شده بود.. چه سبزی..
Reyhaneh
خانم الف، و جیم، و شین و کاف.. معلمام و .. تنها چیزی ک ازشون خیلی یادمه اینکه سطح اعتماد به نفس منو از خودم بالا بردن.. نه در علم، در زیبایی..
Reyhaneh
دیشب ی ناطق بی رحم بودم. ژن مشترک هم نتونست کاری کنه تا من ب رحم بیام..
Reyhaneh
دلم میخاس وسط سالن با آهنگ هایده ب خودم ی حالی بدم.. همین.
Reyhaneh
من نمیخواستم اونجوری باشم و نشون بدم.. فقط شرایط ایجاب کرد.. روحم در حالت خفگی بود.. و جسمم.
Reyhaneh
اگ این شرایط نبود حتما و با کمال میل انجام میدادم اونم بهترین نحو.. اما خب..
Reyhaneh
شاید.. شاید.. شاید..شاید..
Reyhaneh
دیشب چهره هایی ک شاد نبودن غصه میخوردن حسرت داشتن.. دیدم.. ذهنم میگه برو راجب همین بنویس.. حتما.
Reyhaneh
نروژ💜
Reyhaneh
بینی فندقی.. : )
Reyhaneh
از همجنس زیاد احساساتی خوشم نمیاد چه برسه جنس مخالف.. از آدم کم حرف خوشم میاد. کم حرف، تیز، نافذ..
Reyhaneh
باز برگشتم ب فازی ک قادر ب کنترل خودم نیستم. زودجوش آوردم.. جواب اون ابله هم خوب کردم دادم.. جایی حق ناحق بشه میشورم طرفو میچلونم.. بار آخرش باشه بخاد توو مسائل شخصی من دخالت کنه. کنترلم اینروزا نسبت ب آدم فضول و عقده ای، بد از دست دادم. حالا فقط مونده اون یک نفر عفریطه خشک مغز. چنان بشونمت سرجات.. فقط خداکنه امروز نخام برم بیرون.. وگرنه توو دیدم بیفته وای به حالش. به اون ابله گفتم حرف حق خریدار نداره.. اینو چجوری تا الاااان توو آموزش پرورش نگه داشتن ای خدا.. این باید الگو باشه.. اینن..
Reyhaneh
من دو روی سکه م. شرایط ک بالا پایین میشه ی روی منم مشخص میشه..
Reyhaneh
من دلم جیغ میخاد مث اونشب توی خوابگاه کف محوطه.. بچه ها فکر میکردن از شادی ذوق دارم جیغ میزنم.. نه نه نههههه من دلم پر بود دلمو خالی میکردم.. بعدش دلم میخاس بیفتم کف زمین زل بزنم آسمون خدا.. آسمون خدا ن زمین آدما.. آخ که خداااااااااااااااا
Reyhaneh
دلت تنگ شده؟!..
Reyhaneh
سلام بر جسارت روزهای سرد..
زده ب سرم.. بیخیال.. اما خودم میدونم منظورم چیه.. همین کافیمه..
Reyhaneh
آسیهٔ عشق در کالبد مردگان..
Reyhaneh
میگن پشت سر مرده نباید حرف بزنی، گوشش بیدار میشه میشنوه بالخره.. من دوست ندارم راجبش حرف بزنم.. هیچوقت، هیچوقت..
Reyhaneh
ی خدایا شکرت بگو اینو نباید یادم بره.. خدایا شکرت، همین بی حرف اضافه.. شکرت.
Reyhaneh
در این سرزمین یا زمستان است یا تابستان. طراوت و عشقی نیست..
Reyhaneh
Reyhaneh
خدا ته خستگیه دل بریدگیه اونجا ک هیچکی نیست اونجا ک سکوته.. خدا قطره های بریده از چشمه زخم عمیق پنهانه.. خدا.. غمی شیرینه..
Reyhaneh
همش امتحانه.. پس کی زندگی.. کی از پس ترس اضطراب ی نفس راحت بکشیم.. زنده بودن صرف ب چ درد میخوره.. بیچاره مردم.. مردمی ک نشد بشن تافته جدا بافته.. آدما رو این روزا دیدی.. پوکیدن از توو.. چهره شون زیر خروار آرایش هم دااد میزنه ی مرگشون هس.. مرگ تدریجی روح.. مرده های متحرک توی خیابون ساختمون.. آخ که این دیگه سوختن و ساختن نیست.. هرچی هست فقط سوختنه ذره ذره تا ب باد رفتن..
Reyhaneh
رو دل خاک سنگینی میکنیم.. رو دست باد سبکی.. این نیم کره زمینتو بچرخونش رو نقطه این کشور.. ببین ببین بدادشون برس..
Reyhaneh
دنیا ی زخم سر بازه ک خدا نمک می پاشه بهش..
Reyhaneh
هرچی بیشتر میگذره بیشتر میفهمم بعضی چیزا درده بعضی رنج و بعضی غم.. ب غم برسی تازه میفهمی دنیا اصلا جای قشنگی نیست.. پشت هرچیز ک ب چشمت قشنگ بیاد ی زشتی پلیدی شر.. کمین کرده.. تازه میفهمی باید بگذری جدی نگیری.. به هر سختی ک شده باید گذشت..
Reyhaneh
کلودیو پیزارو
Reyhaneh
بگم خدایا شکرت یا بگم خدایا دوستت دارم.. کدوم بیشتر می پسندی عشق من؟..
Reyhaneh
505💜
Reyhaneh
خیلی جیغ زدم داد زدم و حالا حالم اصلا خوب نیست.. اگ اینکار نمیکردم اتفاق بدتری میفتاد شاید..
Reyhaneh
چقدر الان نیاز دارم علیرضا قربانی بخونه.. فقط همین صدا الان..
Reyhaneh
لیورپول تیم محبوب من
Reyhaneh
الهی به امید تو
Reyhaneh
حصار بنفش
Reyhaneh
35 56
Reyhaneh
اون دنیا رم دوس نداشته باشی.. هیچی دیگه عدم و تمام.
Reyhaneh
این چیزا ک اینا تعریف میکنن معادلات منو از تو و جهانت و.. بهم ریخت بدتر شد ک..
Reyhaneh
از هر طرف ک رفتم جز وحشتم نیفزود..
Reyhaneh
همیشه نباید زمستون باشه ک سردت بشه.. ی عکس ی حرف.. میتونه بشدت دمای بدنتو پایین بیاره طوریکه لرز کنی..
Reyhaneh
همونقدر ک بوقتش زبونم تند و تلخ میشه نگاهمم همونطور..
Reyhaneh
آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه کار ب نام من دیوانه زدند.. آاااااااااای که هرچی از این بیت بگم کمه.. چقد اونشب ب این بیت فکر کردم و خیلی قبلترها.. بار امانت؟!...
Reyhaneh
حرف از انسانیت میزنی بالخره باید آدمش باشه تا بفهمه درک کنه.. کووووووو آدمش.. کو واقعا در این زمانه قیل و قال پرست..
Reyhaneh
و دوباره شکوفه های لیمو رو بو کردم و خب سبحان الله
Reyhaneh
اون دنیا ک ن قرصی ن آلزایمری هیچی نیس ک فراموشی بیاره.. این خود عذابه.. متاسفم..
Reyhaneh
یادم باشه توو وبلاگم بنویسم از اون مسخ..
Reyhaneh
شاید از ابرا خبر آوردن غصه ها یک شب بی صدا مُردن..
Reyhaneh
و اون روز ک همه چیو بفهمی.. همه چیو..
Reyhaneh
چرا باید الان آهنگ شهرام شکوهی توو ذهنم پلی بشه.. دل دل دل دیوونه..
و همزمان این آهنگ جهانبخش.. از مصیبت نامه ها فالی نمیگیرد کسی..
و آه آه.. از بس آه کشیدم و میکشم ک بعضی وقتا صدای آهم خیلی بلنده.. وگرنه قلبم درد میگیره.. آه وقتی به بیرون منعکس میشه چی میشه.. کجا میره.. خدا با اون آه با اون صدا چ میکنه..
Reyhaneh
ی لحظه رفتم صفحه عمومی.. حالم بدتر شد.. دلم میخاس تایپ کنم عمومی ک.. ی نفر جلو این کاربر.....بگیره پستای امشبش عجیب خود حال امشبم بود.. من نباید توو اون کلمات پستا.. غرق بشم.. نباید..
Reyhaneh
یعنی خوابم داره تعبیر میشه..
Reyhaneh
تحت فشار بودنو من یکی خوب درک میکنم..
Reyhaneh
نیگا هروقت یکی اون خباثتای آدمی رو میکشه بیرون و توی یک پست یا جمع.. تشریح میکنه، اون عده ک شاهد تشریح هستن، سه دسته میشن. یا بخودشون میگیرن و از طرف متنفر میشن چرا؟ چون حقیقت وجودشون رو زده توی روشون. یا شل مغزهایی ک اصلا نه بخودشون میگیرن و نه اندر تفکری و.. یا کسایی ک بخودشون نمیگیرن اماااا عاشق این کشف و شهود و انگولکای درونی هستن و حامی اینجور کاشفا.. و این دسته سوم مراقبه گرن، نه خبیث و نه شل مغز..
Reyhaneh
9 12 3 93
Reyhaneh
ی وقتایی هیچ کلمه ای نمیتونه بداد ذهن آشفته ت برسه.. ی وقتایی فقط اعداد رو داری.. به تاس ذهنی رسیدم.. هی ی عددهایی باید تکرار بشه.. جفت شیش مغزی..؟!..
Reyhaneh
برای این دوووووور شدن هزینه دادم..
Reyhaneh
72 ملت که میگن اینجاست در یک مذهب! اسلام. اسلامی ایرانی، اسلامی عربستانی، اسلامی مالزی، اسلامی یمنی، اسلامی قطری.. و و و.. بیچاره اسلام ک عین گوشت قربونی افتاده دست این دولت و اون دولت.. و هرکسی از ظن خود شد یار من..
Reyhaneh
ی هفته ای مونده ب 18..
Reyhaneh
خب راسش حال کردم با آهنگی ک الان باهش رقصیدم.. باده فروش می بده..
Reyhaneh
اخرشبه حس کردم الان نقابی رو ک امروز زده بودم ب خودم کندم.. یوقتا بد کنده میشه.. خسته م.. امشب نقاب لبخند زدم.. خنده زورکی.. آدمو خسته میکنه..
Reyhaneh
انگشتام.. انگشتای دست چپم.. انگشت اشاره دست چپم.. ازت معذرت میخام.. امشب تو هم مجبور شدی توی وانمود کردن ب من کمک کنی.. نوشتی اون چیزی ک نباید..
Reyhaneh
خیلی وحشتناکی.. دلم نمیخاد ببینمت.. از چهره ت میترسم.. از چشمات بیشتر..
Reyhaneh
هرچی زمان میگذره باید دورتر بشیم.. اما متاسفم داریم نزدیکتر میشیم.. متاسفم خیلی متاسفم..
Reyhaneh
تو ساخته پرداخته ذهن من بودی..
Reyhaneh
من بودم تحمل نمیکردم.. از اونام ک یهو میزنم زیر میز..
Reyhaneh
Jili..
Reyhaneh
31/1/403، رفتی پیش خدا. دلم برات تنگ میشه کوچولوی دوست داشتنی.. ی روز می بینمت، بغلت می کنم.. عزیزکم💜
Reyhaneh
گریه کردم.. و الان 12 شبه.. خسته م..
Reyhaneh
راسشو بگم من این مدلی دوس ندارم..
Reyhaneh
خیالی نیست باشی یا نباشی، من دلم مرده
برای صفرها فرقی ندارد جمع یا منها
# سجاد صفری اعظم
Reyhaneh
با شعرای این بشر حال میکنم. سجاد صفری اعظم.
Reyhaneh
درختای کاج، اتوبوس واحد، آب و هوای خشک، هندزفری، آهنگ مهستی مثل تموم بختا بخت منم توو خوابه.. این ترکیب سمی کابوس ابدی منه..
Reyhaneh
ی سری پست ها نوشته ها استوریا میبینم ک پیش خودم میگم ای کاش انقد دست ب دست بشه و فوروارد بشه ک هرچی سریعتر برسه دست تو. همون وقت ک من دیدم توام ببینی.. بعد با دیدنش حالت از خودت بهم بخوره. خیلی بهم بخوره..
Reyhaneh
دارم از چشات میخونم.. از چشات توی عکس.. غمه، حسرته..
Reyhaneh
عشق مشق شاملو آیدا ولش.. آخ از عاشقانه های نزار برای بلقیس..
Reyhaneh
من هنوز ب اون تیکه کنده چوب زیر پامون فکر میکنم. اون شخص سوم اون لحظات برای من بود.. من همچنان ک ب حرفای تو گوشم بود، چشمام ب کنده چوب خشک بود.. چشای منو نداشتی.. چیزی این وسط نمیذاشت چشامو داشته باشی.. من هنوز چشام ب کنده چوب خشکه.. و گوشام ب تو..!
Reyhaneh
وبلاگت چرا از نزار شعری نداره.. چرا..
Reyhaneh
اگه از دور ب چشات زل بزنم و از نزدیک یکی درمیون چشمم بهت باشه ینی هنوز برام زنده ای..
Reyhaneh
من برات یار میشم، یار وفادار میشم.. میتونی بگی اینو کجا درارتباط با تو شنیدم و چیشد.. عمرا حدس بزنی.. وقتی بفهمی، اونموقع مثل اینه ک ی تخته سنگ از کوه توی وجودت در حال ریزشه..
Reyhaneh
و بعد اینو بخاطر بیار دلمو ب غریبه سپردم.. آره بخاطر بیار و بذار شدید ب یادم بمونه اون لحظه ای ک دستام نمیتونست با دستات حسی برقرار کنه.. گول چشم سیاهشو خوردم..
Reyhaneh
تیکه تیکه به یادآوردنت یعنی تیکه تیکه شدن رویام..
Reyhaneh
دلم میخاد ب چیزی ک الان توو ذهنمه بخندم و سرم بیاد..
Reyhaneh
سمت چپ گردنت اون خال.. : )
Reyhaneh
باد صبا باد صبا آهاااااااااای باد صبا، قاصدکم را با خود ببر تا جای او.. باد صبا باااااد صبااااااا..
Reyhaneh
همون جنگل ابرو ک دیدی، مثل همونا توو دل منم هست.. نمیباره.. نمیره.. تا گلوم بالاتر اومده..
Reyhaneh
اون روستاها.. قشم. رشت.. کل ایرانو برو.. اما اینجا.. آره تو جلو برو..
Reyhaneh
نمیشه واسه مساله ای که بشدت روحتو درگیر کرده و ضربه زده به این نسخه تِرَند و بوتیکی که فقط یکبار بشدت گریه کن و تمام و از فرداش ب روی خودمون نیاریم.. دیگه گریه نکنیم.. اکتفا کنیم، نه. ضربه روحی یک ضربه کاریه.. گریه ش تمومی نداره.. فقط از ی جایی این اشک، هی پنهان میشه، سکوت میشه طولانی و هی یهو هُری اشک.. میفهمی هُری اشک. اشک بعد سکوت طولانی، هُری میاد..
Reyhaneh
ظاهر رویام بودی، اما باطنش نه..
Reyhaneh
خوبه ک توی این موقعیت نیستم..
Reyhaneh
توو جهنم پر از درخت کاجه.. کاجای قطور.. تو زنجیری ب ی درخت کاج قطور.. جهنم کاج..
Reyhaneh
تو این جهنم من دارم برات همون شعر قیصر رو میخونم..
Reyhaneh
رژه سربازا یادته.. اونام دارن میان از کنار کاجا دارن رد میشن.. سبز پوشیدن.. مثل کاجا سبزن.. رژه سبز.. صدای پاشون میشنوی.. دستات زنجیرن..
Reyhaneh
میخام توو جهنم کریسمس بپا کنم.. کاج لازمه..
Reyhaneh
همهمه ست. پشت هر کاج ی صدا میاد.. فرار کن، برو.. از اینجا برو.. این کارو نکن.. چرا گوش ندادی.. چرا چرااااااا
Reyhaneh
این تابلو باید کامل بشه.. با خون تو کامل میشه.. و بعد ميندازم توی رودخونه همونجا.. همونجا ک آب پاشید بصورتم..
Reyhaneh
22:19 سوگ اول
Reyhaneh
تاوان..
Reyhaneh
قیصر میگه گلها همه آفتابگردانند.. و من گل آفتابگردون گروه کُر و گل آفتابگردون نوش آفرین پلی میکنم..
Reyhaneh
با من بخون گل هم گل آفتابگردون.. میترسه دلم از بارون.. عزیزم فردا دیره.. بیا امشب یادم کن شب و هر شب زندونی.. سحرا آزادم کن..💜
Reyhaneh
باز این کابوسو دیدم. با خسگی تمام از خاب بیدار شدم. حالم خوب نبود.. انگار از گلو تا قفسه سینه تخته سنگ چیده بودن.. درد سنگینی شو حس میکردم.. خدایا.. خورد کن بشکن، نور بتابون.. آزاد کن..
Reyhaneh
بغض هم همینطوره، زیاد بمونه قورت بدی عینهو سنگ میشه.. سنگی ک ریزه ریزه رشد میکنه و کل وجودت میگیره.. بعد دیگه راه نوری نیس.. باید شکسته بشه.. وگرنه بزودی میمیری، ی مرده متحرک..
پر از سنگ ریز و درشتم..
Reyhaneh
گل یاسم بودی..🌸💜
Reyhaneh
وقتایی ک ب خلأ ذهن میرسم، یاد طرح سوررئال میفتم.. و یکی درونم میگه برو روزنامه ای نوشته ای.. پیدا کن تیکه تیکه کن و کلماتی رو همینجوری شانسی رندوم انتخاب کن بزن تَنگِ هم بساز بساز دنیایی دیگه از جملات.. رد دادم.. هه..
Reyhaneh
اونروز دختره یادم آورد من ی روزی نقاشی های خوبی واسش میکشیدم.. الان نقاشی ی درخت سیب دیدم.. باز ب حرف دختره رسیدم.. اما چرا دیگه هیچ حسی ب نقاشی ندارم.. واقعا هیچ حسی.. من ک سرگرمیم بازیم.. تیکه هایی از رؤیا و واقعیتم زندگیم نقاشی بود.. چرا دیگه نه.. نه یعنی بی تفاوت کامل.. جعبه گواش جعبه ماژیک جعبه مداد شمعی مداد رنگی.. دیوار نقاشی.. همینجور ک مرور میکنم انگار راجب کسی دیگه حرف میزنم نه خودم در گذشته.. چه گذشته خاک خورده ای.. دستام دیگه نمیکشن، مینويسن، خط میزنن و پاک میکنن..
Reyhaneh
وقتی دل بسوزه دودش ب چشم میره.. و سیلی از اشک جاری میشه..
Reyhaneh
جنگ 72 ملت همه را عذر بنه، چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند. حافظ
Reyhaneh
ناراحتم از خوب های بد
از تو ، از این یارانِ یک در صد
بی آنکه ربطی بینتان باشد !
ناراحتم از این همه بی ربط
من در خیابانی پر از خنده
هی اشک می ریزم به آینده
ناراحتم آقای راننده
ناراحتم ... لطفا صدای ضبط .. +یاسر قنبرلو
Reyhaneh
یوقتا گریه حکم سیلی داره.. چشمام میسوزه درده.. اما ب این سیلی نیاز داشتم..
Reyhaneh
او شبیه تنهایی من بود. به او اُنس گرفتم..
Reyhaneh
خانمه گف چ دختر نازی..گف دخترام انقد دوستت دارن.. بعد ب دستام نگا کرد.. هرازگاه زوم بود ب دستام.. دستای کشیده و ظریف ناخون قرمزی.. من تا حالا ی کلمه با دختراش حرف نزدم فقط دیدمشون.. خودشم در چند جمله ن بیشتر.. این اخریام ک اصن خوشم نمیومد ازش، شعور احترام نداشت.. ی رب درد و دل کرد وسط خیابون.. خواسته ناخواسته بوسیدمش. اون لحظه با من احساس صمیمت کرده بود یا چی.. خطوط چهره ش از غم روزگار میگفت.. مهر میطلبید.. بوسیدمش..
Reyhaneh
هنوزم ب اونجا سر میزنی.. دیدم چکار کردی.. اینو فقط من میدونم..
Reyhaneh
کاش زوتر شارژ باتری م تموم بشه و ارتباطم با اینجا هم قط.. بله بله حبیبی کام توو تنهایی💜
Reyhaneh
زنایی ک شیون میکردن.. من بالا سرشون داشتم نظاره میکردم فکر میکردم ک پاشید ک بايد ب حال خودتون گریست..
Reyhaneh
نمیتونم حتی ب تظاهر دوستتون داشته باشم.. احترام بذارم.. نه نه نه. چیه این شعره ک میگه من آن گلبرگ مغرورم.. آره من همونم..