شوختر گردد شود چون خال از خط بال دار
فتنه در دنبال دارد اختر دنبال دار
در بیابان جنون از حلقه ى زنجیر من
هر کجا وحشی غزالی بود، شد خلخال دار
چون سیه مستی است شمشیر سیه تابش به کف
چشم فتانی که دارد سرمه ى دنبال دار
زلف از آن حسن بسامان برنمی دارد نظر
چون پریشانی که باشد دیده اش بر مال دار
با کهنسالان مکن ای نوجوان کاوش که هست
آتشی پوشیده در مغز چنار سال دار
نیست ممکن سوز دل در پرده پنهان داشتن
می تراود شکوه خونین از لب تبخال دار
نقش داغ عیب باشد لوحهای ساده را
قیمتش نازل شود الماس چون شد خال دار
می شد از اهل سعادت گر به گنج زر کسی
جغد می بایست باشد چون هما اقبال دار
از کهنسالی نگردد تیز مغزی بر طرف
سرکه گردد تندتر هر چند گردد سال دار
دلنشین افتاده است از بس که عکس روی او
می کند آیینه ى تصویر را تمثال دار
گر ز نبضم سوخت انگشت طبیبان دور نیست
شد لب بام از تب سوزان من تبخال دار
درد اگر بر دل شب هجران چنین زورآورد
ساق عرش از آه من صائب شود خلخال دار
صائب تبریزی
  • ꧂زهرا ارشدسرای شادی꧁

    ســـلام مهنازم
    چــهــارشـنـبـه ت سرشار از لطف خدا
    ان شاالله امروزخــــداونـــــد
    زنــدگـــیـــت را بــی گـــره ببافد
    ممنون که کنارمون هستی
    لاااایک به پستات
    💐🙏💐🙏💐

  • mahnaz

    سلام به روی ماهت
    قربونت چهارشنبه تو هم به خوبی و خوشی
    خواهش میکنم . ممنونم باعث افتخاره
    لایک به حضور قشنگت عزیزم 🌹❤️🌹💋